Skip to main content

سفر

معرفی کتاب
کتاب حاضر دربردارنده داستانی تصویری است و درباره دختربچه‌ای است که حوصله‌اش سر رفته است؛ چون همه اعضای خانواده مشغول کارهای خودشان هستند. دختر بچه مداد شمعی قرمزی پیدا می‌کند و با آن یک در می‌کشد. در جادویی است و به دنیایی ناشناخته و هیجان‌انگیز باز می‌شود.

ماجراجویی

معرفی کتاب
در این داستان تصویری، بچه‌ها زیر سایه‌بانی پناه گرفته‌اند تا از باران در امان باشند که ناگهان دری باز می‌شود و پادشاهی هراسان بیرون می‌آید. او نقشه‌ای عجیب، تکه‌ای گچ و یک تسمه به بچه‌ها می‌دهد و مأموریت مهمی را به عهده آن‌ها می‌گذارد. بچه‌ها باید سرزمینشان را نجات دهند!!!

لوبی‌ها در من نبودم

معرفی کتاب
لوبی‌ها بیشترِ وقت‌ها با هم کنار می‎آیند؛ اما بعضی‌وقت‌ها هم بحث می‎کنند و کار به دعوا می‌کشد! و... . هیچ‌کس قبول نمی‎کند که دعوا را شروع کرده است و هرکس سعی می‌کند تقصیر را به گردن دیگری بیندازد. آن‌ها سر هیچ‌چیزی به توافق نمی‌رسند و آخر هم معلوم نمی‌شود سر چه‌چیزی دعوا می‎کنند! هیچ‌کس یادش نیست!

لوبی‌ها در عدد هیچ

معرفی کتاب
لوبی‌ها به این معروف‌اند که عاشق عددها هستند؛ اما آیا هیچ هم عدد است؟ روزی یکی از لوبی‌ها برای دوستش توضیح می‌دهد که هیچ هم عدد است؛ چون یکی کمتر از یک است. عدد یک، مثل یک تلفن آبی، دو مثل دو شب خواب حسابی، سه مثل سه صندلیِ جورواجور، چهار مثل... .

نانسی می‌داند

معرفی کتاب
«نانسی» می‌داند که چیزی را فراموش کرده است، او فکر می‌کند شاید یادش بیاید که چه چیزی را فراموش کرده، نانسی به همه چیز فکر می‌کند. به لباس‌های جورواجور. به چیزهای که هم شکل‌اند. گاهی اوقات گوش‌های نانسی چیزهایی را به یادش می‌آورند. گاهی شکم و بینی‌اش... .
این کتاب، داستان فیلی است که چیزی را فراموش کرده و برای به یادآوردن آن به همه‌ چیز فکر می‌کند. تا این‌که بالاخره متوجه می‌شود چه چیزی را فراموش کرده است.

آتشفشان

معرفی کتاب
سرایدار مدرسه متوجه تغییراتی در آزمایشگاه می‎شود؛ اما چون هیچ‌کس حرف‌های او را باور نمی‏‌کند، مجبور به ترک مدرسه می‏‌شود. سرایدار جدید چهارچشمی همه‎چیز را زیرنظر دارد تا آب از آب تکان نخورد؛ اما روزی وسایل آزمایشگاه دست به دست هم داده و آزمایشگاه را به آتش می‌‏کشند و یک آتشفشان واقعی راه می‏‌اندازند. آیا سرایدار می‌تواند از پس این آتشفشان برآید؟

اژدهای آزمایشگاه

معرفی کتاب
سرِ زنگ آزمایشگاه، مداد کوچکی به زمین می‌‏افتد و زیر پای بچه‎ها می‎رود. او زخمی و نوک‌شکسته و بیهوش در آزمایشگاه جا می‏‌ماند. وقتی مداد به هوش می‌‏آید، هوا تاریک است و در نور مهتاب، وسایل آزمایشگاه عجیب و ترسناک به نظر می‌‏رسند. مداد سروصدا می‏‌کند و سایل از خواب بیدار می‎شوند و او را بیشتر می‌‏ترسانند. اسکلت می‎خواهد با انگشت دراز استخوانی‌اش با مداد نقاشی کند، لوله آزمایش دنبال حلّال مداد می‌‏گردد و... . نزدیک است مداد از ترس پَس بیفتد که اژدهای آزمایشگاه وارد می‎شود و... .

به فرمان من واق واق واق

معرفی کتاب
سگ پادشاه شده و به همه دستور داده است که باید استخوان بخورند و واق‌واق کنند! الاغ پوزه‌اش را به استخوان می‌کشد؛ اما نمی‌تواند چیزی بخورد. خرس استخوان را با عصبانیت پرت می‎کند و می‎گوید: «مگر من سگم که از این چیزها بخورم!». گربه‌ها زندانی شده‌اند و... . روزی که پادشاه منتظر رژه حیوانات است، آن‌ها به زندان حمله کرده و گربه‌ها را آزاد می‎کنند و تصمیم می‎گیرند پادشاه را عوض کنند! ولی چه کسی باید پادشاه شود؟ پایان داستان باز است و نویسنده از خواننده می‎خواهد به سلیقه خودش برای داستان، پایان بنویسد.

آژانس روبی برای مرغ‌های محترم

معرفی کتاب
«روبی» یک روباه خیالباف و حقه‌باز است و هروقت مرغ و خروس و جوجه می‎بیند، آب دهانش راه می‎افتد. روبی فقط از یک حیوان می‎ترسد، آن هم جناب سگ است! حالا روبی آژانس مسافربری باز کرده است؛ اما هیچ‌کس را سوار نمی‎کند! او آرزو دارد مرغ و جوجه‌ها سوار ماشینش شوند؛ اما... . روبی مرتب در حال کشیدن نقشه است و... . پایان داستان باز است و خواننده می‎تواند به دلخواه خود پایان داستان را بنویسد.

به دمم نگاه نکن!

معرفی کتاب
پسربچه‌ای دُم درآورده است! حیوانات در جنگل، جلسه می‌گذارند تا تصمیم بگیرند او چه حیوانی باشد! گرگ فکر می‎کند او یک انسان ـ گرگ است. زرافه می‎گوید او یک انسان ـ زرافه کوچک است. روباه معتقد است او یک انسان ـ روباه است و... . سرانجام همه‌چیز برعکس شده و پسرک صاحب طلسم جادویی می‌شود. او می‌خواهد از هم‌کلاسی‌هایش که مسخره‌اش کرده‌اند، انتقام بگیرد و... . پایان داستان باز است و نویسنده از خواننده می‎خواهد تا با سلیقه خود، پایانی برای داستان بنویسد.