آرزوی زنبور عسل (دوزبانه، عربی، فارسی)
معرفی کتاب
کتاب حاضر زندگی زنبور عسل را به داستان در آورده است. متن اصلی داستان حاضر به زبان عربی است و این کتاب ترجمۀ فارسی آن است؛ البته متن عربی نیز در کتاب آمده است. مخاطب داستان با شیوۀ زندگی زنبور عسل، بالهای آن، زنبور نر، زنبور عسل کارگر، اقسام و خواص زنبور عسل، و جزئیاتی دیگر دربارۀ این حیوان آشنا میشود.
الف چی بود، ب کی بود: 32 قصه با 32 حرف
معرفی کتاب
"ت" کوچک صبح که از خواب بیدار شد، به "ت" بزرگ گفت:"مامان بزرگ، دیشب خواب دیدم برایم تور عروسی دوختی و رفتم عروسی. برایم تور می دوزی؟..."
کتاب حاضر شامل 32 داستان کوتاه، با 32 حرف الفبای فارسی از 32 نویسنده است. داستانها پر از خیال و بازی حرفهاست. کودکان در عین حال که داستان می خوانند با حروف الفبا نیز بیشتر ارتباط برقرار می کنند.
کتاب حاضر شامل 32 داستان کوتاه، با 32 حرف الفبای فارسی از 32 نویسنده است. داستانها پر از خیال و بازی حرفهاست. کودکان در عین حال که داستان می خوانند با حروف الفبا نیز بیشتر ارتباط برقرار می کنند.
اردک، مرگ و گل لاله
معرفی کتاب
اردک متوجه میشود که مرگ در تعقیب اوست. ابتدا به شدت میترسد؛ اما آرامآرام آن دو با هم دوست میشوند. دوست اردک، از اتفاقاتی میگوید که منجر به مرگ میشود، اتفاقات سادهای مثل سرماخوردگی یا یک حادثه. آنها با هم به برکه میروند، شنا میکنند، شب در کنار هم میخوابند، از درخت بالا میروند و درباره بعد از مرگ صحبت میکنند. سرانجام اردک بیحرکت میشود، او در آرامش آرمیده است. زندگی همین است!
خاطرات یک مارمولک
معرفی کتاب
درست لحظهای که مارمولککوچولو از تخم بیرون میآید، پرندهای مادرش را شکار میکند؛ اما در همین موقع شکارچی پرنده را با تیر میزند و پرنده و مارمولک به زمین میافتند. مارمولکِ مادر، خانه را گم کرده است و نمیتواند برگردد. بعد از چند ماه، مارمولک کوچولو بزرگ میشود و همراه پدرش به دنبال مادر میروند. آنها در این راه از «خرخاکی»، «جغد»، «مورچه» و «کرم خاکی» کمک میگیرند. آیا مارمولک کوچولو میتواند مادرش را پیدا کند و او را ببیند؟
باغ مخفی
معرفی کتاب
«مری لناکس» در هندوستان به دنیا میآید و همیشه به دلایلی مریض است. پدرش مأمور دولت انگلیس است و همیشه درگیر کار. مادرش هم تنها کاری که انجام میدهد، رفتن به مهمانی است و مری از همان ابتدا به دایه سپرده میشود. هنگامی که مری نُه ساله است، بیماری «وبا» همهگیر میشود و او دایه و پدر و مادرش را از دست میدهد. شوهرعمه مری، سرپرستیاش را به عهده میگیرد. مردی که در حومه شهر چندین باغ دارد. یکی از این باغها، باغی مخفی و اسرارآمیز است. روزی مری به طور اتفاقی کلید در این باغ را پیدا میکند و... .
مسابقه بپز یا بباز
معرفی کتاب
«ماریلا میستری» دختر نُه سالهای است که میتواند معماهای پیچیدهای را حل کند. او در دفتر فوق محرمانهاش، نکتههای مهم تحقیقاتش را یادداشت میکند؛ چون ممکن است سر نخ مهمی را از یاد ببرد. ماریلا حتی وقتی معمایی برای حل کردن ندارد، از استعدادش برای کمک به دیگران استفاده میکند. مثلاً او باید مطمئن شود که دوستش، «ویولت»، به مرحله نهایی برنامه تلویزیونی مورد علاقهاش راه پیدا میکند. آیا این اتفاق رخ میدهد؟
شبح سرگردان
معرفی کتاب
«ماریلا» دختر نُه سالهای است که میتواند بیشتر معماهای اسرارآمیز و مسائل پیچیده را حل کند؛ حتی قبل از صبحانه! پیشوند فامیلی ماریلا «دنجر» است؛ یعنی خطر و فامیلیاش «میستری» است؛ یعنی رمز. پدرش فکر میکند ماریلا فقط باید کارآگاه شود. مرکز فرماندهی ماریلا، خانه درختی ای است که پدرش ته باغچه درست کرده است. کارآگاه ویژه بودن کار پر دردسری است. ماریلا اطلاعات مهم را در دفتر مینویسد و همیشه گوش به زنگ است.
هیولای کلمهخوار
معرفی کتاب
«بردیا» شاهزادهای است که شنل جادویی خاصی دارد. او آدم مهمی است و چیزهایی دیده که تا به حال هیچ بچهای ندیده است. بردیا متوجه میشود پدربزرگش درگیر ماجراهای وحشتناکی است که آدمهای عادی از آن خبر ندارند. بردیا باعث میشود که یکی از خواهرها به دست «گولاخها بیفتد. هیولاها میخواهند تمام کتابهای جهان را نابود کنند. آیا بردیا میتواند جلوی این اتفاق را بگیرد؟
پیشگوی چشم نقرهای
معرفی کتاب
گوشهای «بردیا» با خوردن میوهای جادویی، بزرگ شدهاند. او با کلاه کاموایی گوشهایش را میپوشاند و به پارک نزدیک خانه میرود و منتظر پیرزن آسانسوری میشود. در پارک او با دختر مرموزی به نام «مانیا» آشنا میشود. «گولاخها» برای نابود کردن کتابهای جهان به روی زمین میآیند و دنبال خواهرها میگردند تا دروازه تاریکی را برای اربابشان باز کنند؛ اما خواهرها چه کسانی هستند؟