Skip to main content

چشم‌های سبز هی‌هو‌ها‌ما

معرفی کتاب
از روزی که گربه‌ها دو مرغ عشق کیوان را خورده‌اند، او از آن‌ها متنفر است و هرجا گربه‌ها را می‎بیند، به هر شکلی که می‎تواند آن‌ها را اذیت می‏‌کند تا اینکه روزی دنبال گربه‎ای می‎کند و به زمین مخروبه‌ای می‎رسد که پر از ماشین‌های اسقاطی است. آنجا گربه‌های زیادی با رنگ‌های مختلف او را دوره می‎کنند و... . کیوان به مکافات بلاهایی که سر گربه‌ها آورده است، دُم درمی‎آورد! در ادامه داستان اتفاقاتی رخ می‎دهد که کیوان می‌فهمد باید چهار خان را پشت سربگذارد تا دُمش از بین برود!

به نام یونس

معرفی کتاب
«یونس» روحانی‌ای است که نذر می‌کند به خاطر شفای دخترش، سفری تبلیغی برود؛ آن هم به روستایی دورافتاده و با آداب و رسومی خاص. او با مینی‌بوس، راهی این روستا می‌شود؛ اما در میان راه، به علت برف‌ و توفان شدید، مینی‌بوس راهش را گم می‎کند و در جایی که نمی‌داند کجاست، متوقف می‌شود. مسافران تصمیم می‎گیرند پیاده شوند تا شاید بتوانند به جایی برسند؛ اما سرما بسیار شدید است و زن‌ها و بچه‌ها توان راه رفتن ندارند تا اینکه فکری به ذهن یونس می‎رسد و... .

آوازهای روسی

معرفی کتاب
این داستانِ دوستی‎های تباه شده و امیدهایی است که همواره یأس به همراه دارد. داستان در افغانستان و دوران مبارزات گروه‌های مختلف مردمی علیه شوروی رخ می‎دهد. اسم شخصیت اصلی رمان «یعقوب» است. او جوانی ثروتمند است و عاشق که سعی می‎کند هم از جنگ، هم از خانواده دور بماند و سرگرم علایق خود و درس‌خواندن باشد؛ اما روند حوادث، پای او را به جنگ باز می‎کند. او سلاح به شانه می‎اندازد و مرد رزم می‎شود؛ اما اضطراب وجودی و جای زخم عشق در تمام داستان پیداست. یعقوب همه‌جا و همه‌وقت منتظر است تا شاید باد خبری از معشوق بیاورد.

گودال اسماعیلی

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهار داستان کوتاه است. داستان‌ها درباره جنگ و مسائل مذهبی است. «قرار ملاقات»، «کوچ»، «سفارش» و «گودال اسماعیلی»، نام این داستان‌هاست. داستان آخر درباره گودالی در مناطق جنگی است که هر سال افراد زیادی به دیدن آن می‎روند و تحت‌تأثیر قرار می‎گیرند. در طول داستان با گفت‌و‌گویی که بین سه مرد جوان، میان‌سال و پیر، رد و بدل می‎شود، مشخص می‌شود که اولین نفری که به این گودال رفته، چه کسی بوده است و چرا نامش را اسماعیلی گذاشته‌اند.

نعلین‌های آلبالویی

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی هشت داستان کوتاه است. «نعلین‌های آلبالویی»، نام یکی از این داستان‌هاست. در این داستان، «کمال»، «یونس»، «مهرداد» و «ساسان» به زیارت مقبرۀ عارفی به‌ نام «شیخاب» می‎روند، آن‌ها ابتدا راه را گم می‎کنند و درنهایت در مکاشفه‌ای شبانه قرار می‌گیرند؛ اما این مکاشفه برای هرکدام از آن‌ها متفاوت است. ساسان که درگیر اسفل مراتب طبیعیات است. مهرداد مهری به دل دارد و عاشق است. او آن ‌شب محبوبۀ خود را با نعلین آلبالویی می‌بیند که کنار آتش نشسته و چای می‌ریزد. یونس آگاه‌تر از ساسان و مهرداد، درگیر اموری ورای وجود خود در طبیعت و زیبایی‌های آن است و نگاهی عقلانی و گه‌گاه علم‌زده دارد؛ اما کمال از آنجا که معنای ولایت را می‌داند، دل به شیخ می‎دهد.

راهبندان

معرفی کتاب
رباعی یکی از قالب‌هایی است که مضامین متنوع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، عرفانی و... را در خود می‌پذیرد. این قالب شعری به دلیل کوتاه بودن، بیشتر در یاد می‌ماند و از این رو در همه تاریخ ادبیات حضور قوی خود را حفظ کرده و محمل نازک‌اندیشی‌های شاعران گوناگون بوده است. میلاد عرفان‌پور از شاعرانی است که شیفته این قالب شعری است و بسیای از کشف‌های شاعرانه خود را در این قالب بیان کرده است. کتاب حاضر مجموعه‌ای از 73 رباعی است که در شش فصل دسته‌بندی شده است.در یکی از رباعی‌های فصل اول آمده است: «با اینکه دمی نبوده خرسند از من/ هرگز نبریده است پیوند از من/ از این همه عیب‌پوشی‌اش حیرانم/ انگار حیا کرد خداوند از من».

برهنه در برهوت

معرفی کتاب
«میلاد» با همسرش، «نازنین» و دو فرزندش، «مائده» و «مسعود»، به نیشابور می‌روند تا به مادر نازنین سر بزنند؛ اما میلاد وارد جاده‌ای خاکی می‌شود و راه را گم می‎کند. آن‌ها سر از ایستگاه قطار متروکه‌ای درمی‌آورند که پیرمردی به نام «حیدر» در آن زندگی می‎کند. قبل از رسیدن به ایستگاه، روی تپه‌ای استخوان‌های آدم‌هایی را می‌بینند که از قبر بیرون آمده‌ است. نازنین خیلی ترسیده است و اصرار می‎کند که بازگردند؛ اما میلاد همچنان ادامه می‌دهد. در ایستگاه، آقا حیدر حرف‌هایی می‌زند که ترس آن‌ها به‌ خصوص نازنین بیشتر می‌شود. این ترس زمانی به اوج خود می‌رسد که پیرمرد دیگری به نام درویش به جمع آن‌ها اضافه می‌شود و....

ابدی

معرفی کتاب
«امیرعلی» تازه وارد دانشگاه شده است که بساط نامزدی خواهرش پهن می‌شود. آقای داماد، «امین»، هر سال، چندبار به کربلا می‎رود. در مهمانی‌ای که دو خانواده جمع هستند، بحث رفتن به کربلا بالا می‎گیرد و ماجرا تا جایی پیش می‎رود که امیرعلی که تا به حال بدون پدر و مادر هیچ‌جا نرفته است، همسفر امین می‌شود... . امین می‌خواهد مخفیانه و شبانه با چند نفر از دوستانش به کاظمین برود و فردا صبح برگردد. امیرعلی قصد رفتن ندارد؛ اما هنگامی‎که ماشین را می‎بیند، کنجکاو می‌شود. او تا دم در ماشین می‎رود و وانمود می‎کند که برای بدرقه آن‌ها آمده است؛ ولی دست سرنوشت او را به داخل ماشین می‎کشد و همراه آن‌ها می‌شود؛ سپس... .

آگوست پسری که می‌خواست عادی باشد

معرفی کتاب
اگوست پولمن با صورتی غیرطبیعی به دنیا آمده و به همین دلیل تا به حال به مدرسه نرفته است. او حالا می‌خواهد وارد مدرسه‌ای جدید شود و کلاس پنجم را شروع کند و تنها آرزویش این است که با او مثل بچه‌ای معمولی رفتار شود. اما شاگردان مدرسه جدید نمی‌توانند از کنار صورت غیرعادی او عبور کنند.

صورت زخمی

معرفی کتاب
این داستان درباره پسر نوجوانی است که به تازگی همراه خانواده‌اش در دهکده‌ای دورافتاده، به نام «لاگوپیل»، در خانه‌ای ویلایی ساکن شده است، دهکده‌ای که خانه‌هایی شیک دارد؛ اما کوچک‌ترین اثری از ساکنان آن‌ها نیست. قهرمان داستان روی صورتش جای زخمی دارد که از زیر چشم راستش شروع می‌شود و تا زیر چانه‌اش ادامه می‌یابد. او در دهکده لاگوپیل که به نظر خالی از سکنه می‎آید، به آزادی با مادرش قدم می‎زند، بدون آنکه نگران نگاه‌های مردم باشد. شبی که پسرک برای قدم زدن می‌رود، جلوی در ورودی یکی از خانه‌ها، صدای سگی که به شدت پارس می‎کند، او را می‎ترساند. شاید هم پسرک خیالاتی شده است! چون وقتی پدرش به کمک او می‎آید، سگی نمی‎بیند!