ماهی سیاه
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از اشعار کوتاه است که در ابعاد پانزده در پانزده به چاپ رسیده و به دو زبان فارسی ــ انگلیسی ارائه شده است. شاعر پاییز را به انسانی تشبیه میکند که حرفهای زیادی برای گفتن دارد و گذشته خود را آنقدر کم میداند که در لیوانی جا میشود. در بخشی از کتاب میخوانیم: «اگر باز هم ورق کم بیاورم، زیر شعرهایم نام تو را میآورم.» و «دلم شعر میخواهد و دستهایم خالیست از تمام آرایههای دنیا.»
مدیریت عشق
معرفی کتاب
این مجموعه شعر، حاوی پنجاه و پنج قطعه شعر بوده که در قالب قصیده سروده شده است. «همسفر»، «دریا»، «فرود اضطراری»، «قفس»، «گل» و «مدیریت عشق» نام بعضی از این اشعار است. شاعر در شعر «فرود اضطراری»، از شکست تلخ و صدها دردش سخن میگوید و در شعر «دریا»، صلح را نگه داشتن حرمتها میداند. در شعر «مدیریت عشق» آمده است: «فرشِ دل زیر قدمهای کسی پهن مکن، که بلد نیست نشستن سر این قالی را.»
پرواز با پاراموتور را دوست دارم!
معرفی کتاب
«عباس» در تعمیرگاه کار میکند و به غیر از خالهاش هیچکس را ندارد. روزی پیرمردی شیکپوش و تمیز، سراغ عباس میآید و او را با خود میبرد؛ اما عباس نمیداند به کجا... . پیرمرد پاراموتور خود را به عباس میدهد و میگوید از دوستان قدیمی پدرش است. عباس که همیشه رویای پرواز با پاراموتور را داشته است، این هدیه را قبول میکند؛ ولی پاراموتور خراب است و باید تعمیر شود. از آن سو، «ثریا»، دختر خاله عباس، نفر دوم المپیاد ریاضی میشود؛ اما همیشه با فقر دست به گریبان است و پدر و مادرش هیچ درکی از نخبه بودن او ندارند.
کمیک استریپهای شهاب
معرفی کتاب
داستان کتاب درباره طلبه جوانی است که به دلیل مشکلات خانوادگی، توانایی صحبت و سخنرانی در جمع را ندارد و در مواجهه با افراد دچار لکنت زبان میشود. ناامید شدن جوان، عشقی عفیفانه و پاک و ارتباط با پدری بداخلاق و خودرأی، مشکلات مالی و تصمیمگیری درباره آینده، زندگی "شهاب" را به مرز ناامیدی و دوری از مردم میکشاند.از سوی دیگر، پدر شهاب که با طلبه شدن پسرش مخالف بوده، با مشاهده ناتوانی او در منبر رفتن، طلبه شدن او را هم بی نتیجه یافته است و بهانه دیگری برای سرزنش کردن شهاب پیدا کرده است.
همبخت
معرفی کتاب
در شهریور ۱۳۲۰ متفقین ایران را اشغال میکنند و شهرهای جنوبی ایران بمباران میشود. در اثر این بمباران، چوپانی جوان و پسربچهای پنج ساله که هر دو «رجب» نام دارند، دست راست خود را از دست میدهند. چوپان بعد از مرگ صاحب گله، راهی روستای دیگری میشود. بعد از دو سال، پسرک باید به مدرسه برود؛ اما آیا او میتواند با یک دست مدرسه برود و درس بخواند؟ داستان با نگرانیهای پدرِ پسرک برای ادامه تحصیل و کار پسرش و ازدواج چوپان جوان ادامه پیدا میکند و... .
آواز، بچه، آتش
معرفی کتاب
این کتاب داستان زندگی «آیتالله دستغیب» است و در دو بخش تهیه شده است. بخش اول از ترور و شهادت آیتالله دستغیب شروع میشود و به تدریج تا سال ۱۳۵۷ به عقب میرود. دفتر دوم درباره شخصی به نام «نادر اتابکی» است که به عنوان یکی از سرکردههای ساواک، به خانه شهید دستغیب نفوذ میکند و گزارشهای خانه را به صورت روزانه و هفتگی به ساواک میدهد.
قنوت آخر
معرفی کتاب
نویسنده داستان پدر و پسری را روایت میکند که رابطهای عاطفی و خاص بینشان برقرار است. جنگ در اوج است و شور عجیبی در کشور بر پاست. با لو رفتن عملیات کربلای چهار توسط ستوان پنجم و آغاز عملیات کربلای پنج همه خانواده هایی که عزیزانشان در جبهه درگیر هستند نگران و مضطرب اوضاع را رصد می کنند."عباس" و" علیرضا" بیش از اینکه پدر و پسر باشند دوست و رفیق بودهاند. علیرضا همیشه کمک کار پدر بوده است. جنگ بین این دو رفیق فاصله انداخته و پدر، با وجود اینکه پسرش از شروع جنگ در جبهه بوده برای علیرضاش بی تاب است. رؤیای شبانه پدر، او را بی تاب تر می کند. بی تابی که مثل خوره به جانش افتاده و فقط می خواهد برای یکبار هم که شده صورت زیبای پسر را ببیند و او را در آغوش کشد .عباس شیراز را به طرف اهواز ترک می کند. جای پسر را بلد نیست و به همین خاطر، ناچار است مقر به مقر و گردان به گردان دنبال دردانه اش بگردد .
زمانی که همسفر ونگوگ بودم
معرفی کتاب
در جلد سوم از مجموعه کتابهای «بچهمحل نقاشها»، «مانی» و «مینا» خواهر و برادر کنجکاو، داستانی را روایت میکنند که در یکی از نامههای مرموز داییِ خود، میخوانند. دایی «سامان» که ۷۵ سال دارد، در جوانیاش نامههایی برای مادرش فرستاده است. در یکی از نامهها، او با «وینسنت ونگوگ»، نقاش هلندی، همسفر میشود تا به رازهای سر به مُهر زندگی او پی ببرد. بچهها به دنبال کشف این حقیقت هستند که شایعاتی که درباره زندگی خصوصی ونگوگ ساختهاند، حقیقت دارد یا نه!
نشانه: داستان زندگی حضرت ابراهیم(ع)
معرفی کتاب
پرستش بتها در سرزمین بابل رواج داشت و ابراهیم آرزو میکرد که قوم خود را از خرافاتی که بدان اعتقاد داشتند، برهاند. او قومش را پند میداد؛ ولی آنان دعوت او را اجابت نمیکردند و ابراهیم در انتظار فرصتی بود تا بتها را نابود کند... . این روایت تاریخی با اشاره به داستان مخالفت ابراهیم با عمویش، «آزر»، ازدواجش با «ساره» و «هاجر»، قربانی کردن «اسماعیل» در پیشگاه خدا و... موضوعهایی مانند خداشناسی و توحید و مبارزه با خرافهپرستی را بررسی میکند.
گمشده
معرفی کتاب
این کتاب حاوی سه داستان کوتاه با عنوانهای «گمشده»، «تلافی» و «قاب شکسته» است. «گمشده» داستان شیطنتهای دوران مدرسه است. «مریم» هنگام خارج شدن از مدرسه یک دفتر زیبا و تمیز پیدا میکند. او تصمیم میگیرد صاحب دفتر را بیابد. بنابراین، دفتر را با خود به خانه میبرد. مریم متوجه میشود که دفتر متعلق به معلمشان است. او به دنبال نام خود در دفتر است تا بداند خانم معلم چه نظری درباره او دارد که با حقیقتی تلخ روبهرو میشود.