بانوی کوچه زغالی
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه است. «سودوکو»، «بانوی کوچه زغالی»، «رویاهای سپید» و «گلهای صحرایی» نام برخی از این داستانهاست. داستان «بانوی کوچه زغالی» درباره زن جوانی است که به زیارت امامزاده صالح در تجریش رفته است؛ اما دختر سهسالهاش را گم میکند. کاسبهای اسم و رسمدار بازار همهجا دنبال بچه میگردند؛ ولی هیچ اثری از او نیست. زن جوان در حالی اشک میریزد و بیتاب است، به کوچه «زغالی» تجریش میرسد و جلوی در چوبی خانهای متروکه، روی سکویی مینشیند تا نفسی تازه کند. ناگهان در باز میشود و زن جوان، صدای پیرزنی را میشنود که او را به داخل خانه دعوت میکند!
بهشت آدم
معرفی کتاب
قهرمان داستان، پدربزرگش را در خواب میبیند و از او میخواهد که مانند دوران کودکی، برایش قصه بگوید. پدر بزرگ داستان آدم و حوا و وسوسه شیطان را تعریف میکند و خوردن میوهای را که خداوند ممنوع کرده است و آگاهی آدم و حوا بعد از خوردن میوه. کتاب نُه فصل دارد و هر یک از فصلها داستانهایی درباره هبوط آدم و حوا به زمین، داستان هابیل و قابیل، آفریدن انسان به هیبت خدا و جانشینی انسان را روایت میکند. در پایان کتاب، قهرمان داستان از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که کسی که در خواب دیده، حضرت آدم است.
شعرهای وصلهدار
معرفی کتاب
این کتاب شامل شانزده قطعه شعر در قالب چهارپاره است. «کبوترانه»، «ماه قبیله»، «تولد»، «خندههای آبی» و «بهانه»، نام برخی از این اشعار است. طبیعت، روابط اجتماعی، توکل به خدا، مهربانی کردن، دیدن حقیقت و تفکر در آن، ترسیم آرزوها و ایمان داشتن برای رسیدن به آن، حفظ محیط زیست و رشادتهای حضرت «عباس (ع)» در قیام عاشورا، از مضامین این اشعار هستند.
دزد یک چشم
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای طنز «قصههای عهد بوق» است. در این داستان، دزد یک چشم، به سرزمین خُلها میرود و سر از قصر پادشاه درمیآورد. پادشاه خُلها با دیدن دزد یک چشم از ترس میمیرد و دزد یک چشم تاج او را بر سر میگذارد و پادشاه آن سرزمین میشود.پادشاه یک چشم با تیر و کمانش به چهار طرف دنیا تیرهای آتشین پرتاب میکند و تمام دزدهای یک چشمِ سرتاسر دنیا به آن سرزمین میآیند و جلوی چشم مردم، سرزمین خُلها به سرزمین دزدهای یک چشم تبدیل میشود! پادشاه یک چشم، «مراد شاه دزد» را به عنوان وزیر انتخاب میکند. وزیر به پادشاه پیشنهاد میکند که با دختر شاه پریان ازدواج کند و... .
سرزمین خلها
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای طنز «قصههای عهد بوق» است. در سرزمین خُلها آدمهای عجیب و غریبی زندگی میکنند؛ اما خُل نیستند تا اینکه روزی سر و کله پادشاه خُلها پیدا میشود. او دستور میدهد که همه خُلهای روی زمین به آنجا بیایند. خُلها از راههای دور و نزدیک خودشان را به آن سرزمین میرسانند. وقتی همه خُلها جمع میشوند، پادشاه دستور میدهد که بلندترین و محکمترین طناب روی زمین را ببافند و خُلها هم بدون هیچ سوال و جوابی شروع به کار میکنند. این طناب برای چیست و پادشاه آن را برای چه کاری میخواهد؟
ستاره
معرفی کتاب
این کتاب داستان دختری را روایت میکند که مادرش را از دست داه است. پدر او که پزشک متخصص اطفال است، با زنی از افغانستان، به نام «مَلالی» ازدواج میکند که دختری شش ساله به نام «فریماه» دارد. دختر به خاطر ازدواج پدرش از همه دنیا عصبانی و متنفر است و میخواهد انتقام بگیرد. برای شروع تصمیم میگیرد زن و دخترش را به افغانستان بازگرداند. او فریماه را بیرون میبرد تا او را گم و گور کند و... .
مثل پروانه
معرفی کتاب
«ستاره» دختر جوان و زیبایی است که دلباخته پسری به نام «فرهاد» است. از سویی «ارسلان»، یکی از جوانان محل، دلباخته ستاره است. خواست مادر ستاره این است که او با ارسلان ازدواج کند. مقاومت ستاره نتیجهای ندارد و در نهایت، او با ارسلان ازدواج میکند. ارسلان مرد مهربانی است و با محبت، ستاره را عاشق خود میکند. آنها صاحب فرزندی به نام «آرش» میشوند؛ اما با اتفاقی ساده زندگی ستاره دگرگون میشود.
من؟
معرفی کتاب
«سکوت ترجیح دورانی است که دل خسته است، توان هست؛ ولی اصراری به لب گشودن نیست. من در این دوران از دریچه دل سخن گفتم و حاصل، همین شی پانزده در پانزده روبهروست.» این کتاب مجموعه اشعاری است که درباره عشق سروده شده است. در هر صفحه تصاویری مرتبط با آن شعر ارائه شده و در صورت لزوم توضیح و معنای کلمات در پایین صفحه آورده شده است. در صفحه پایانی کتاب میخوانیم: « زلال آب چه دردناک مینماید رو، به دورهای که هیچ درکی از تبلور نیست.»
رؤیای مهشید
معرفی کتاب
این کتاب پنجمین مجموعه شعرِ شاعر بوده و حاوی بیست و نُه قطعه شعر است که در قالب قصیده سروده شدهاند. «تجاهل»، «فریفته»، «اهریمن»، «اشتباه»، «سکوت» و «رویای مهشید» نام برخی از این اشعار است. شاعر در شعر «اشتباه»، خود را برای انتخاب اشتباهی که کرده است، ملامت میکند و در شعر «سکوت»، غمش را با سکوتش پنهان میکند. در شعر «رویای مهشید» آمده است: « برو تا مگر آسمانهای دور، پِر خستهات را نوازش کنند ـــ نه این آسمان کوتاه و تنگ، که با سنگِ نیرنگ سازش کنند.»
آخرین امید
معرفی کتاب
«نرگس» دختری هفده ساله است که در آتشسوزی تمام خانوادهاش را از دست میدهد. جسد خواهر کوچک نرگس پیدا نمیشود و همین موضوع روزنه امیدی در دل او باز میکند. نرگس مجبور میشود به شهر دیگری برود و با خانواده عمویش، کسانی که تا به حال ندیده است و هیچ شناختی از آنها ندارد، زندگی کند. او در کنار عمو و خانوادهاش که همگی مهربان و دلسوز هستند، آرامآرام به زندگی بازمیگردد تا اینکه خبر میرسد ستاره پیدا شده است. نرگس با عجله راهی تهران میشود؛ ولی او را نمییابد. چه اتفاقی برای ستاره افتاده است؟ او کجاست؟