اضطراب

نگرانی نوعی سیستم دفاعی است که ما را از موقعیت‌های خطرناک دور نگه می‌دارد، اما گاهی مغز و ماهیچه‌های مربوط به نگرانی زیادی کار می‌کنند. نویسنده می‌کوشد با نوشته‌‌های این کتاب به نوجوانان کمک کند مهارت‌های لازم برای فهمیدن و مقابله با اضطراب را یاد بگیرند. زبان مطالب بسیار ساده و تعاملی است. نویسنده برای هر موضوع مثالی از زندگی روزمره می‌آورد و در بیشتر موارد از مخاطب می‌خواهد دربارۀ آن موضوع، در کادری که در همان صفحه قرار گرفته است، بنویسد و یا به سؤال‌های کتاب جواب بدهد.

اضطراب واکنشی طبیعی به تنش است، اما اضطراب طولانی مدت بر موفقیت فرد تأثیر مخرب دارد. کتاب پیش رو بر دو رویکرد مدیریت شناختی رفتاری و آموزش روانی مبتنی است و راهبردهایی را برای مهارکردن احساسات ارائه می‌دهد. ساختار تصویری و تعاملی کتاب در راستای حمایت از کودکانی است که در کارکردهای اجرایی مشکل دارند. شخصیت اصلی این کتاب با زبان کودکانه مراحل نگرانی و روش‌های ساده و علمی کنترل آن را شرح می‌دهد. در انتها نیز جدول تنش و مراحل آرام‌سازی به صورت خلاصه و جمع بندی شده آمده‌اند.

همۀ کودکان نگرانی و اضطراب را تجربه می‌کنند. بنابراین، لازم است برای اینکه بدانند چگونه بر این احساسات منفی پیروز شوند، یادبگیرند نگرانی از کجا می‌آید و چطور باید با آن مقابله کرد. کتاب حاضر همراه با بیان نمونه‌های موردی و کودکانه از زندگی روزانۀ کودک، همراه با تصویر، به مخاطب می‌آموزد هنگام نگرانی مکث کند، دوباره فکر کند و نگرانی را به شکلی درست و مناسب ببیند. همچنین، ابعاد روان‌شناسی، جسمانی و روحانی اضطراب بررسی می‌شوند و روش‌های غلبه بر آن‌ها می‌آید.

نخستین چالش هر خانواده در مواجهه با فرزندانش، شیوۀ صحیح برخورد با آنان در موارد غیرعادی است. کتاب مشکلات رفتاری کودکان سعی کرده از طریق آموزش فرزندپروی مثبت به والدین و بحث دربارۀ مشکلات رفتاری کودکان و نوجوانان، فضای مطلوب‌تری برای رشد فرزندان و آرامش والدین ترسیم شود. مشکلات رفتاری درون نمود ازجمله اضطراب کودکان وروش های کنترل آن ومشکلات رفتاری برون نمود مانند کودکان با اختلال نافرمانی – لجبازی از جمله مباحثی است که در این کتاب به آن ها پرداخته می شود.

کم‌رویی خفیف یا متوسط در بسیاری از کودکان امری طبیعی است. این کودکان ممکن است در شرایط خاص به فرصت بیشتری برای برقراری ارتباط با دیگران احتیاج داشته باشند؛ اما کودکانی که دچار اضطراب اجتماعی می‌شوند، به شدت می‌ترسند و به طور کلی از جمع کناره می‎گیرند. کتاب گرچه برای کودکان نوشته شده است، کودک به تنهایی نمی‌تواند از آن استفاده کند و حتماً نیاز به همراهی والدین، مشاور و مربی دارد.

مادرِ «کیپلینگ»، پنگوئن کوچولو، به سفر می‎رود و می‎گوید به زودی برمی‎گردد؛ اما مادر برای شام نمی‌آید و حتی برای خواب! صبح روز بعد، پنگوئن کوچولو همه‌جا را می‎گردد؛ اما خبری از مادر نیست! «کیپلینگ» سنگ‌های آرزویش را روی زمین می‎چیند و برای مادرش آرزو می‌کند؛ ولی هیچ‌کدام از آرزوهایش برآورده نمی‎شوند! تا اینکه مادر جعبه‎ای برای او می‌فرستد که پر از چیزهایی است که پنگوئن کوچولو دوست دارد و... .

کودکان امروز چنان که باید روزگار ساده و آرامی ندارند. هر چند بخشی از استرس قسمتی از روند رشد و طبیعی است، اما بخشی نیز به خاطر فشار نامتعادل اطرافیان و جامعه بر کودک است. این کتاب چند روش ساده را برای کم‌کردن استرس کودک پیشنهاد می‌کند. نویسنده ابتدا مخاطب کودک را با چیستی استرس و حس آن آشنا می‌کند. سپس چند مورد را که باعث استرس می‌شوند برمی‌شمارد. طبیعی‌بودن استرس، چگونگی کنار آمدن با آن و کنترل آن نیز با تصویرهایی مرتبط مطرح شده‌اند.

اضطراب پژوهش هر گونه ترس و پریشانی در طول فرایند تولید علم از انتخاب موضوع تا انتشار و حتی بازخوردهای پس از آن است. کتاب حاضر حاصل پژوهشی است که می‌کوشد اضطراب پژوهش را به عنوان یکی از موانع تحقیق و تولید علم در جوامع معرفی و ارتباط بین اضطراب پژوهش را با سواد اطلاعاتی و مدیریت زمان بررسی کند.

کتاب حاضر زیربنای مفهومی، روش‌ها و نگرش‌های یک رویکرد راه‌حل‌محور به مدیریت اضطراب را ارائه می‌دهد. مدیریت اضطراب راه‌حل‌محور، جزئیات عملی ادارۀ کلاس مدیریت اضطراب، نکات لازم برای مربی در واکنش‌های جسمانی و فنون سازگاری، رفتاری و تفکری، و مسائل زندگی و اضطراب، مدیریت اضطراب راه‌حل‌محور و درمان فردی از موضوعاتی هستند که کتاب حاضر درباره شان صحبت می کند. پیوست‌های مفصل کتاب نیز شامل ایده‌های تمرینی توسط خود فرد است.

«جک» عاشق ترومپت زدن است و تمرین زیادی کرده است. صبح روزی که قرار است در مدرسه کنسرت اجرا شود، جک با نگرانی بیدار می‌شود. او سعی می‌کند از نگرانی فرار کند؛ ولی هرجا می‌رود، نگرانی هم دنبالش می‌رود و مرتب بزرگ‌تر می‌شود. جک نمی‌خواهد به مدرسه برود؛ چون ممکن است اشتباهی پیش بیاید. مادر به او اطمینان می‌دهد که اشتباه کردن مهم نیست، مهم این است که از کاری که می‌کند، لذت می‌برد و دقیقاً در همان لحظه جک متوجه موضوع مهمی می‌شود!!!!