Skip to main content

برهنه در برهوت

معرفی کتاب
«میلاد» با همسرش، «نازنین» و دو فرزندش، «مائده» و «مسعود»، به نیشابور می‌روند تا به مادر نازنین سر بزنند؛ اما میلاد وارد جاده‌ای خاکی می‌شود و راه را گم می‎کند. آن‌ها سر از ایستگاه قطار متروکه‌ای درمی‌آورند که پیرمردی به نام «حیدر» در آن زندگی می‎کند. قبل از رسیدن به ایستگاه، روی تپه‌ای استخوان‌های آدم‌هایی را می‌بینند که از قبر بیرون آمده‌ است. نازنین خیلی ترسیده است و اصرار می‎کند که بازگردند؛ اما میلاد همچنان ادامه می‌دهد. در ایستگاه، آقا حیدر حرف‌هایی می‌زند که ترس آن‌ها به‌ خصوص نازنین بیشتر می‌شود. این ترس زمانی به اوج خود می‌رسد که پیرمرد دیگری به نام درویش به جمع آن‌ها اضافه می‌شود و....

ابدی

معرفی کتاب
«امیرعلی» تازه وارد دانشگاه شده است که بساط نامزدی خواهرش پهن می‌شود. آقای داماد، «امین»، هر سال، چندبار به کربلا می‎رود. در مهمانی‌ای که دو خانواده جمع هستند، بحث رفتن به کربلا بالا می‎گیرد و ماجرا تا جایی پیش می‎رود که امیرعلی که تا به حال بدون پدر و مادر هیچ‌جا نرفته است، همسفر امین می‌شود... . امین می‌خواهد مخفیانه و شبانه با چند نفر از دوستانش به کاظمین برود و فردا صبح برگردد. امیرعلی قصد رفتن ندارد؛ اما هنگامی‎که ماشین را می‎بیند، کنجکاو می‌شود. او تا دم در ماشین می‎رود و وانمود می‎کند که برای بدرقه آن‌ها آمده است؛ ولی دست سرنوشت او را به داخل ماشین می‎کشد و همراه آن‌ها می‌شود؛ سپس... .

خدمتکار شگفت‌انگیز

معرفی کتاب
«آلکسیا»، «ژوستین»، «ژرمی» و «ادواردو»، عصبانی هستند؛ چون شهرداری زمین اسکیت محله‌شان را خراب کرده و به جایش فرهنگ‌سرا ساخته است. از طرفی، خانم «شارلوت» مدت‌ها پیش سنگ گران‌بهایش را به دختربچه‌ای به نام «ماری» داده است که در شهر دیگری زندگی می‎کند. حالا خانم شارلوت می‎خواهد به دیدن ماری برود؛ اما قبل از آن باید کاری پیدا کند تا پول بلیت اتوبوس را جور کند... . او خدمتکار فرهنگ‌سرای تازه تأسیس می‌شود. در روز افتتاح فرهنگ‌سرا، بچه‌ها مراسم را به‌هم می‎‌ریزند و در زیرزمین مخفی می‌شوند و آنجا با خانم شارلوت آشنا می‌شوند.

پستچی فضول

معرفی کتاب
خانم شارلوت پس از اخراج از کارخانه نودلیت‌سازی، به شغل پستچی‌گری مشغول است. او که خیلی کنجکاو و فضول است، هر روز با خواندن یکی از نامه‌ها، سعی می‌کند تا اگر خبر بدی در آن نامه نوشته شده، خبر را تغییر دهد و سپس نامه را به صاحبش برساند. این کار او حال و هوای دهکده «سنت ماشین‌ شوان» را تغییر داده است.

امیل و سه پسر دوقلو

معرفی کتاب
در آخرین روز مدرسه، «امیل» نامه‌ای از دوستش، «پنی هوتشن»، دریافت می‌کند. پنی او را به همراه دوستان دیگرش به خانه‌شان در کنار «است‌زه» دعوت کرده است. امیل دعوت او را می‌پذیرد و به آنجا می رود. شبی پنی و دوستانش برای تماشای نمایشی جذاب به هتل ساحلی می‌روند. آن‌ها در این نمایش با دو پسر آکروبات‌باز آشنا می‌شوند و راز بزرگی برایشان فاش می‌شود.

رویای فالاچی

معرفی کتاب
داستان این کتاب روایتی است از زندگی دانشجوی جوانی که در رشته روزنامه‌نگاری تحصیل می‌کند و برای تبدیل شدن به یک نیروی حرفه‌ای در این زمینه راه پر دردسری را پیش رو دارد. راوی سوم شخص محدود، داستان را از منظر دو دانشجوی ارتباطات، «امیرمسعود» و‌ «هاله»، روایت می‌کند. راوی کنجکاوانه مانند لنز دوربین به کنش‌ها، واکنش‌ها و کشش‌های آن دو خیره می‌شود؛ خیرگی‌ای که امیرمسعود و‌ هاله در سراسر داستان آن را روی جسم و ذهن خود حس می‌کنند؛ چرا که در عصری زندگی می‌کنند که خیره نگریستن به واقعیت‌های قطعیت‌ناپذیر، لذتی سادیستی به همراه دارد.

روز داوری

معرفی کتاب
«آرش» ناپسری مردی بانفوذ است. او با اسناد محرمانه مملکتی فرار کرده و سرگرد «آبتین» مأمور است تا او را پیدا کند. سرگرد آبتین به افرادش دستور می‌دهد ترمینال‌ها، خانه‌های تیمی، سردخانه و حتی پاتوق قاچاقچی‌های خرده‌پا را تفتیش کنند؛ اما بی‌فایده است. او با «عزیز» که بزرگ‌ترین قاچاقچی بوده و حالا در زندان و منتظر اعدام است، صحبت می‌کند تا ردی از آرش بگیرد. به نظر عزیز، آرش به مرز افغانستان رفته است، البته با کامیون و راننده‌ای معتاد! حالا گروه سرگرد باید به سراغ تمام گاراژهای تهران بروند. آن‌ها درنهایت آرش را پیدا می‎کنند؛ اما... .

کوه آتش

معرفی کتاب
«فراگوِ» قاتل و پسرش، همراه با سربازان شرورش، قصد تصاحب دژِ کوه «سالامند سترون» را دارند تا گنج بزرگ گورکن‌های حاکم بر آن را به چنگ آورند. از سوی دیگر، شمشیر «مارتین» دلاور از دژ سرخ دزدیده می‌شود و «سمکیم» و «آرولا» از دژ سرخ خارج می‌شوند تا شمشیر را پس بگیرند. «مارا» و «پیکل» که از شیوه یکنواخت زندگی سالامند سترون خسته شده‌اند، به دنبال ماجرا‌جویی آنجا را ترک می‌کنند و همه شخصیت‌های خوب و بد داستان، درگیر ماجراهای سخت و تلخ و شیرین می‌شوند.

ماریل دژ سرخی

معرفی کتاب
دزد دریایی، «گابول وحشی» به کشتی حامل «جوزف ناقوس ساز» حمله می‌کند و ناقوس بزرگ را می‌گیرد و بی‌رحمانه جوزف و دخترش را به دریا می‌اندازد. «ماریل» به ساحل می‌رسد؛ اما حافظه‌اش را از دست می‌دهد و تنها وسیله دفاعی او تکه‌ای طناب گره زده است. وقتی ماریل به دژ سرخ می‌رود، همه‌چیز را به یاد می‌آورد. او مطمئن است پدرش مرده و سوگند می‌خورد انتقام او را بگیرد. ماریل با سه دوست بی‌باک و شجاع خود راه می‌افتد تا گابول را پیدا کند و به این ترتیب نبردی بزرگ آغاز می‌شود.

ماتیمیو

معرفی کتاب
«اسلاگار» روباه مدت‌ طولانی‎ به دنبال راهی برای اتنقامجویی است. او گاهی حتی از درد و سوزش زخم صورتش لذت می‌برد؛ چون می‎داند به زودی از کسانی که باعث این زخم شده‌اند، انتقام می‎گیرد. او مصمم است که دژ سرخ را ویران کند و موش جنگجو، «ماتیاس»، را بکشد و جوانان دژ را به بردگی بگیرد. آیا او می‎تواند بر شمشیر افسانه‌ای دژ غلبه کند و آیا نقشه‌اش برای گروگان گرفتن پسر ماتیاس، «ماتیمیو»، عملی می‎شود؟