رژه هیولاها
معرفی کتاب
«جک»، «کوئینت»، «ژوئن» و «دیرک»، عاشق ماجراجویی هستند. حدود یک ماه پیش، جک هیولای شرور بزرگی به اسم «بلارگ» را شکست داده و تصمیم گرفته است با دوستانش دنبال ماجراجویی تازهای باشد. کوئینت پیشنهاد میدهد که یک رساله هیولا بسازند. برای این کار به دو چیز احتیاج دارند. تصویر هیولاها و یکسری اطلاعات درباره آنها. بچهها در پاساژ «دایره یک» هستند که «ورمانگولوس» دنبالشان میکند. جک با یک بومرنگ حساب این هیولای کرمی را میرسد؛ اما....
کارآگاهبازیهای یک سوسک کمحافظه
معرفی کتاب
در شهر «بیابانی»، «زاغ بور»، یکی از اعضای شورای شهر، به قتل رسیده است. وقتی این خبر در شهر میپیچد، همه جیغ میکشند و فرار میکنند، بعضیها گریه میکنند و چندنفری سکته! حتی زمین هم دچار لرزش میشود. حالا همه شهر جمع شدهاند تا قاتل را پیدا کنند. «مارمولک بیسرپرست»، معتقد است که قاتل باید خودش را معرفی کند، وگرنه از روی لیست اسامی و طبق حروف الفبا یکی را انتخاب میکند. «سوسک بیابانی»، آبدارچی شورا، به مغزش فشار میآورد به یاد یکی از اقوامش میافتد که شغلش قاتل پیداکُن است و... .
مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد، لطفاً مجدداً شمارهگیری بفرمایید
معرفی کتاب
داستان این کتاب، داستانی تخیلی است درباره آلودگی محیط زیست و کره زمین. آلودگی آنقدر زیاد شده است که در تهران، هوا پر از موجودات ناشناخته شده است و پر از دانههای سیاه پرنده! مگسها هجوم آوردهاند! قهرمان داستان، دختر نوجوانی به نام «مریم» است. وقتی مریم شیر آب را باز میکند، منفجر میشود و به جای آب، حبابهای آتش فواره میزند. تلویزیون اعلام میکند که متخصصین علت جرقههای آتش در آب را، نفوذ گاز «متانِ» حاصل از زبالههای شهری میدانند و... . مریم به مرکز تحقیقاتی خود، یعنی کافینت میرود! تا در این باره تحقیق کند و... .
سفر پر خطر
معرفی کتاب
اعضای «انجمن سرّی بندیکت»، قرار است در خانه آقای «بندیکت»، یکدیگر را ملاقات کنند. اینبار درحالیکه «رینی» و دوستانش برای تعطیلات با کشتی تفریحی به کشور «پرتغال» میروند، مأموریتی ویژه دارند. اعضای انجمن باید آقای بندیکت را از چنگ «کرتین» و نیروهای شیطانیاش درآورند. رینی و دوستانش با نقشههای اعجابانگیز باید دوست عزیز و دستیارش را نجات دهند. آیا آنها موفق میشوند؟
معمای مورگنروت
معرفی کتاب
کمیسر «ناگل» که به خاطر سرِ تاسش به «کلیکر»، یعنی «کلهمرمری»، معروف شده، از اسلحه و خشونت بیزار است. او اینبار درگیر پرونده مرموزی شده است که در آن دو تبهکار قصد جان یکدیگر را دارند. کمیسر با دست خالی، هم باید جلوی قتل را بگیرد، هم آنها را دستگیر کند. دوستانش، شش خلافکار سابق که جای پروژههای غیرممکن و نفسگیر در زندگیشان خالی است، بیصبرانه منتظرند که کمیسر آنها را به ماجراجویی تازهای دعوت کند.
خواهر عروسکی
معرفی کتاب
کتاب داستان دختری به نام "جینی" است که مادر معتادش(گلوریا) به زندان افتاده و او را به یتیم خانه سپرده اند و بعداً یک خانواده محترم او را به فرزندی قبول کرده اند. بیشتر کتاب به شرح ماجراهایی می پردازد که شخصیت داستان برای کشف هویت واقعی خود به عمل می آورد و برای این کار از خانه فرار می کند و در به دری و رنج های زیادی متحمل می شود.
این کتاب را ممنوع کنید
معرفی کتاب
کتاب مورد علاقه ی «امی آن»، ممنوع شده! قهرمان کتابخوان قصه ما، هرچه توی کتابخانه دنبال کتاب مورد علاقهاش می گردد، آن را پیدا نمی کند. کتابدار مدرسه می گوید این کتاب را از قفسهها جمع کردهاند چون مادر یکی از دانشآموزها آن را برای مطالعه بچهها مناسب نمیداند. همیشه همه جای دنیا، آدم هایی هستند که خیال می کنند می توانند به جای دیگران فکر کنند و تصمیم بگیرند! بچههای مدرسه، تصمیم میگیرند نشان دهند که این برداشت صحیح نیست. این کوششها، علاقهمندی بچهها را نسبت به مطالعه در پی دارد؛ حتی کسانی که به مطالعه علاقهای نداشتهاند...
آخرین روز خانم بیکسبی
معرفی کتاب
خانم «بیکسبی» از آن دسته معلمهایی است که مدرسه را تا حدی قابل تحمل میکنند! معلمهایی که خیلیوقت است دست از تلاش کشیدهاند؛ ولی ناگهان به خودت میآیی و متوجه میشوی که سر کلاس حواست جمع است. خانم بیکسبی از آن معلمهایی است که سال بعد پیشش میروی و سلام میکنی و نمیخواهی هیچوقت ناامیدش کنی. آن روز خانم بیکسبی یک جوری شده بود و من حدس میزدم که خبری شده است تا اینکه در دقایق آخر کلاس ما رو گرد نشاند و درباره تشخیص پزشکش برایمان گفت. او گفت سرطان لوزالمعده دارد!
گفتوگوی جادوگر بزرگ با ملکه جزیره رنگها
معرفی کتاب
«رهی» پسری خیالپرداز است و علاقه زیادی به داستانهای علمی ـ تخیلی دارد، مانند داستانهای «ژولورن». داستان بین دنیای واقعی و دنیای فانتزیِ شخصیت اصلی در نوسان است و نویسنده با ایجاد دو لحن متفاوت توانسته است بین این دو دنیا تمایز ایجاد کند. رهی با الگوبرداری از شخصیت یکی از داستانهایی که خوانده است (ماتیفوی نیرومند)، به جزیره گنج میرود تا با پولی که در آنجا به دست میآورد، برای خودش یک دوچرخه شیک بخرد. او در عالم رویایی خود، با جادوگر بزرگ آشنا میشود و ماجراهای هیجانانگیزی را تجربه میکند.
پنجشنبهها
معرفی کتاب
قصر شاهدخت «سیلی»، شاهزاده «لولاث»، «پوگ» و خواهر و برادر سیلی، یعنی «رالف» و «لایلا» را به سرزمینی ناشناخته برده است. آنها در دنیایی پر از «گریفین» های وحشی و جادوگرهای توطئهگر هستند. سیلی نمیداند باید به چه کسی اعتماد کند. به خصوص حالا که دو جادوگر غریبه ادعا میکنند صاحبان اصلی قصر بودهاند. سیلی و بقیه امیدوارند که قصر را بیدار کنند و به خانه برگردند. وقتی آنها داستان پیدایش قصر را میشنوند، حقیقت فاش میشود. سیلی باید به کمک گریفین خانگیاش، «روفوس» و همراهانش، راهی پیدا کنند تا قصر را نجات دهند.