روان‌شناسی کودک

این کتاب در تلاش است تا «حافظه کاری» را برای کودکان تعریف و درباره چگونگی کارکرد آن توضیح دهد. برخی از کودکان به مشکلاتی نظیر: اتیسم، بیش‌فعالی، اختلال یادگیری و... مبتلا هستند. نویسنده این کتاب در چهار فصل روش‌هایی را برای تقویت حافظه، افزایش تمرکز و بهبود قدرت یادگیری این کودکان پیشنهاد کرده است.

در «خشم قلمبه» بعد از اینکه کودک یک روز سخت را گذرانده و کلافه و عصبانی است، خشم به شکل یک موجود بزرگ و قرمز رنگ از دهان گودک بیرون می‌آید. خشم وسایل اتاق و اسباب‌بازی‌های او را پرت می‌کند و می‌شکند. کمی که می‌گذرد خشم قرمز کم‌کم کوچک می‌شود و می‌رود. کودک هم وسایل و اسباب‌بازی‌های آسیب‌دیده‌اش را جمع‌آوری می‌کند و آرام می‌شود.
در این داستان نحوه‌ی به اوج‌رسیدن خشم و نتایج منفی آن مانند شکستن وسایل و خراب‌شدن اسباب‌بازی‌ها را بیان می‌کند. نویسنده قصد دارد کودکان را با عواقب عصبانیتِ مهارنشده آشنا کند تا بتوانند خشمشان را مدیریت کنند.

این داستان درباره تفاوت‌های کودکان است؛ تفاوت‌های روحی و روانی و جسمی. نویسنده ابتدا کودکان را تشویق کرده که بتوانند با تفاوت‌های همدیگر کنار بیایند. او کودکان را به گل‌هایی تشبیه کرده است که از لحاظ رنگ، بو و نحوه رشد با هم فرق دارند؛ سپس درباره کودکانی که از لحاظ جسمی خاص هستند و مشکلاتی همچون آسم، لکنت زبان، حساسیت غذایی و... دارند توضیحاتی می‌دهد.

بعضی افراد از دورة کودکی مشکل اضطراب دارند و این مشکل تا بزرگسالی با آن‌ها همراه است. این کتاب با استفاده از سه شخصیت کارتونی و خیالی در تلاش است تا کودکان بتوانند بر حس نگرانی بی‌دلیل خود برای اتفاقاتی که هنوز رخ نداده‌اند غلبه کنند. مشکلاتی که ممکن است پیش بیایند غیرقابل جلوگیری هستند و نمی‌توان برای آن‌ها کاری کرد؛ پس نباید ترس و اضطراب بیهوده داشت.

این کتاب دربارة دو دوست است که یکی از آن‌ها اژدهایی عصبانی و لجباز است. اژدها کوچولو به سرعت از همه‌چیز عصبانی می‌شد و برای هرچیزی که بر وفق مرادش پیش نمی‌رفت داد و فریاد راه می‌انداخت. یک روز که اژدها می‌خواست تعداد زیادی شیرینی بخورد دوستش از او خواست این کار را نکند چون مریض می‌شود، اما اژدها لجبازی کرد و همة شیرینی‌ها را خورد. او همان شب دل‌درد شدیدی گرفت و مریض شد. بعد از این اتفاق اژدها متوجه شد که نباید بابت هرچیزی لجبازی کند و بی‌دلیل عصبانی شود.
این داستان قصد دارد کودکان را با مهارت کنترل خشم و آسیب‌هایی که لجبازی‌کردن به جسم و روح فرد وارد می‌کند آشنا کند تا بتوانند خشم خود را کنترل کنند.

اژدها کوچولو و دوستش بن خواستند با همدیگر بازی کنند. زمانی که بن برندة بازی شد اژدها خیلی ناراحت و عصبانی شد و بازی را بهم زد. آن‌ها قرار گذاشتند که کیک بپزند اما وقتی اژدها فهمید اول باید ناهار بخورند بعد کیک خیلی عصبانی‌تر شد. بن به دوستش گفت چند دقیقه آرام بنشیند و تمرکز کند و سعی کند نفس عمیق بکشد اما اژدها گوش نمی‌کرد. آن دو به شهربازی رفتند اما آن‌جا تعطیل بود. اژدها آن‌قدر عصبانی شد که از دهانش آتش بیرون آمد. بن هم که دیگر خسته شده بود شروع به داد و گریه کرد. اژدها که دید دوستش عصبانی است یاد حرف بن افتاد. او به بن گفت که چند لحظه آرام بنشیند و نفس عمیق بکشد. آن دو این کار را تکرار کردند تا اینکه آرام شدند و آشتی کردند.
این داستان به کودکان می‌آموزد که هنگام عصبانیت با تمرین‌هایی مثل تمرکز و نفس‌ عمیق کشیدن خود را آرام کنند.

داستان «فیل آتش‌نشان» دربارة فیل کوچکی است که آرزو می‌کند به جای خرطوم، بینی کوچکی داشته باشد. آرزوی فیل کوچولو برآورده می‌شود و روی صورتش بینی کوچکی به‌وجود می‌آید، اما زمانی که درخت آتش می‌گیرد و سنجاب‌ها به کمک فیل نیاز دارند تا با خرطومش آن‌ها را نجات بدهد، فیل کوچولو متوجه می‌شود آرزوی اشتباهی کرده است و از خواسته‌اش پشیمان می‌شود. همان‌موقع دوباره خرطومش روی صورتش بر می‌گردد.
این داستان در تلاش است تا کودکان را با زیبایی‌های ظاهری‌شان آشنا کند تا از منحصربه‌فرد چهرة خودشان راضی باشند و بدانند هرچهره‌ای ویژگی‌هایی دارد که چهرة دیگر از آن بی‌بهره است.

این کتاب با هدف بررسی رابطه کاهش فعالیت خارج از خانه کودکان در حوزه معماری و طراحی محیط تدوین شده و شامل 5 فصل است. در فصل اول به ابعاد متفاوت این مسئله پرداخته شده است. در فصل دوم مبانی رابطه کودک و محیط مورد بحث قرار گرفته است. در فصل سوم به‌صورت مفصل روانشناسی ادراک کودکان و فصل چهارم مبانی تحرک مستقل کودکان تبیین شده است. فصل پنجم ابتدا به ابعاد کالبدی مسکن پرداخته، سپس چهار مدل قابلیت محیط محلات مسکونی و فعالیت مستقل کودکان را تحلیل نموده است.

«نورمن» یک دایناسور کوچک و خیلی خجالتی‌ است. زمانی که نورمن به مدرسه می‌رود، مدام از جمع و هم‌کلاسی‌هایش خجالت می‌کشد و در جایی که کسی او را نبیند قایم می‌شود. یک روز خانم معلم از بچه‌های کلاس می‌خواهد کاری گروهی را در کلاس اجرا کنند. بعضی از بچه‌ها با هم آواز می‌خوانند و بعضی‌ها نمایش اجرا می‌کنند. اما نورمن خجالت می‌کشد جلوی دیگران چیزی اجرا کند تا اینکه با یکی از هم‌کلاسی‌هایش مواجه می‌شود که خیلی بزرگ است، اما مثل نورمن خجالت می‌کشد. آن‌ها با هم یک تیم تشکیل می‌دهند و اجرای گروهی خوبی را نمایش می‌دهند. نورمن و دوستش دیگر از هم‌کلاسی‌هایشان خجالت نمی‌کشیدند.

«ببری» کوچولو از همه چیز عصبانی می‌شود. دوستانش او را در بازی‌هایشان راه نمی‌دهند. او پرخاشگر است و حتی موقع عصبانیت فنجان دوستش را می‌شکند، اما دوستش، خرگوش کوچولو، به او یاد می دهد موقع عصبانیت از یک تا ده بشمرد تا آرام شود. ببری کوچولو با این روش حالا دیگر می‌تواند خشمش را کنترل کند.