پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم
معرفی کتاب
مادر «جوزف» چندروزی است که در بیمارستان بستری است و همه کارها به عهده پدر است؛ اما پدر خرید کردن را فراموش میکند و غذاهای وحشتناکی میپزد. او در تکالیف مدرسه به جوزف کمک نمیکند و جوزف مجبور است شام مدرسه را بخورد! جوزف از کتابخانهای باخبر میشود که انواع پدر را امانت میدهد! اولینبار او پدر منظم را به امانت میگیرد؛ ولی غروب همانروز او را به کتابخانه برمی گرداند و پدر باهوش را به امانت میگیرد؛ اما... .
مرغ دریایی کوچک
معرفی کتاب
روزی مرغ دریایی کوچک متوجه شد که دیگر نمیتواند پرواز کند. آن روز، زندگی مفهومش را برای او از دست داد، دوستانش طردش کردند و تنها در ساحل رها شد! اما دوستان جدید از راه رسیدند و دیدگاههای تازهای از زندگی را با خود آوردند. از آن روز به بعد، پرنده کوچک متوجه چیزهایی شد که تا به حال هرگز به آنها توجه نکرده بود و خیلی زود فهمید که زندگی بسیار غنیتر از آن است که قبلاً تجربه کرده بود.
ضحاک
معرفی کتاب
داستانهای این کتاب درباره ضحاک است که از زبان خودِ او روایت میشود. او در غاری سرد و تاریک به بند کشیده شده است و در تنهایی به کرده خود میاندیشد؛ به پدرش «مرداس» که چطور او را قربانی خودخواهی خود میکند و اینکه چطور جانشین او میشود و بر تخت سلطنت مینشیند. سپس از جمشید میگوید که غرور او را فرا میگیرد و خود را آفریننده همه خوبیها و زیبایی میداند، از «ارمایل» و «گرمایل»، دو جوان ایرانی که میخواهند جلوی بیدادگری او بایستند، از خواب دیدنش و... .
وام دماغ
معرفی کتاب
این کتاب حاوی هشت داستان کوتاه طنز است. موضوع داستانها اتفاقاتی است که ممکن است برای هرکدام از ما رخ بدهد.«خانم جوان بالدار»، «مهریه مامان» و «باغت آباد کنکوری» از جمله این داستانهاست. داستان پنجم درباره خانوادهای است که پسرشان قرار است در کنکور شرکت کند. مادر دلش میخواهد پسرش در رشته عمران قبول شود، پدر میخواهد او در رشته مدیریت درس بخواند و مادربزرگ میخواهد نوهاش کار پدربزرگ را ادامه دهد و عطار شود!؛ اما پسر به هیچیک از این رشتهها علاقهای ندارد. او میخواهد... .
مهمانهایی با کفشهای لنگهبهلنگه
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از داستانکهایی درباره جانبازان است. مردانی که سلامتی خود را در جبههها جا گذاشتند و بعد از بازگشت نهتنها روحیه خود را نباختند و گوشهگیر نشدند، بلکه آنچنان سرزنده و فعال در کوچه و خیابان حاضر شدند که مردنم فراموش کردند اینها جانباز هستند. داستان اول که «املا» نام دارد، درباره پسری است که املایش ضعیف است. پدر او را سرزنش میکند؛ اما مادربزرگ میگوید که خود او نیز دیکتهاش افتضاح بوده است و نامهای که سالها پیش از جبهه فرستاده است به دست نوه خود میدهد؛ اما اینجا پایان داستان نیست!
داستانهای چارلز دیکنز
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی پنج داستان از «چارلز دیکنز»، نویسنده انگلیسی، است. بسیاری از رویدادها و شخصیتهای کتابهای چارلز دیکنز، بازتابی از رویدادها و شخصیتهای زندگی واقعی او هستند. «خانه غمزده» و «داستان دوشهر» نام دو داستان ازاین پنج داستان است. داستان آخر، زندگی جوانی کشاورززاده را به تصویر میکشد که تحت تعالیم اشرافگریهای فرانسوی، در سالهای منتهی به انقلاب است. همچنین خشونتهای انقلابیون را نسبت به اشراف سابق نشان میدهد.
تمام شب دویدم
معرفی کتاب
«سامی» پسری از کشور سوریه و جنگزده است. شورشیان و تروریستها سرزمینش را ویران کردهاند و او مجبور شده است به امید زنده ماندن کشورش را ترک کند؛ اما سفرش آسان نیست. او برای رسیدن به اروپا مجبور است از آبهای یخزده عبور کند. سفری تلخ که هرگز فراموش نمیکند. سامی فقط کُت کهنه پدر و فلوتش را به همراه دارد و تصمیم گرفته است در این سرزمین تازه، زخمهایش را تسکین دهد؛ اما آیا میتواند؟
قبل از فراموشی
معرفی کتاب
«رابینسون» همیشه به پدربزرگش کمک کرده است تا ماشینهای تعمیرگاه را راه بیندازد و شیره درخت افرای حیاطشان را جمع کند. رابینسون حالا بیشتر از هروقت دیگری به پدربزرگ کمک میکند؛ چون حافظه پدربزرگ ضعیف شده و ممکن است سادهترین کارها را هم فراموش کند. رابی فکر میکند اگر دردسر درست نکند، پدربزرگ نگران نمیشود و ذهنش استراحت میکند و حالش بهتر میشود؛ اما وقتی پای «اَلِکس»، بزرگترین زورگوی کلاس به میان میآید، مشتهای رابی به کار میافتند و... .
زیر سقف آسمان
معرفی کتاب
«کورا» همراه مادر و خواهرش در گرمخانهای زندگی میکند، این اولینبار است که بعد از مرگ پدرش مجبور شدهاند در چنین جایی زندگی کنند، هرچند بعد از مرگ پدر، در جایی ثابت ساکن نبودهاند؛ چون توانایی پرداخت اجاره را ندارند؛ درحقیقت آنها بیخانمان هستند. «آدیر» خواهر کوچکتر کورا است که به دلیل مشکلاتی که در هنگام تولدش پیش آمده، دچار آسیب مغزی شده و کمی با انسانهای معمولی متفاوت است؛ البته به نظر مادر فقط متفاوت است و دنیا را طور دیگری میبیند. حالا این خانواده کوچک سهنفره باید خانهای پیدا کنند که با درآمدشان متناسب باشد. چند روزی میگذرد و... .
باغ مخفی
معرفی کتاب
روزهای گرم تابستان فرا رسیده است و «ایسا» به اردوی چندروزه تمرین ارکستر رفته است. «جسی»، «اولیور»، «هایاسینث» و «لینی» در خانه هستند و به جز اینکه اعصاب همدیگر را خرد کنند، هیچ کاری ندارند؛ ولی وقتی همسایه دوستداشتنیشان برای بار دوم سکته میکند، تابستان خوابآلودشان در یک آن تغییر میکند و بچههای خانواده «وندربیکر»، دور هم جمع میشوند تا کاری بکنند و... .