آدمنباتی تیپ الف
معرفی کتاب
"دنیای آدم نباتی ها" داستان سه نوجوان ماجراجوست که نه در زمان ما بلکه در آینده زندگی می کنند. بعد از جنگ جهانی پنجم همه چیز در دنیا تغییر کرده، خبری از حیوانات و گیاهان نیست و انسان ها دیگر به شکلی که امروز می شناسیم، نیستند. انسان ها دو دسته شده اند، انسان های تیپ"الف" و انسا ن های تیپ"ی" یا همان آدم نباتی ها. آدم های تیپ الف کار می کنند و آدم نباتی ها فقط می خورند و می خوابند و بازی می کنند و ....
مگه امشب چه فرقی با بقیه شبها داره؟
معرفی کتاب
«لمونی اسنیکت» همراه مافوقش، «استئودورا مارکسون» در اتاقی در سوئیت « شرق» هستند. تئودورا خواب است و حسابی خُر و پُف میکند. اسنیکت سعی میکند بخوابد ؛ اما نمیتواند. او و دوستانش سعی میکنند تبهکاری به نام «هنگفایر» را شکست دهند. حالا هنگفایر به دنبال پیدا کردن مجسمه افسانهای دیو «وزوزو» است. اسنیکت و دوستانش امیدوارند بتوانند مانع او شوند. اسنیکت در همین افکار است که متوجه میشود، تئودورا بیدار است. برای همین خودش را به خواب میزند. تئودورا آهسته از اتاق خارج میشود و... .
تورفین و اسکاتلندیهای ضایع
معرفی کتاب
این کتاب جلد سوم از مجموعه «تورفین وایکینگ مهربان» است. در این داستان، «تورفین» همراه پدرش و افراد او به اسکاتلند حمله میکنند. آنها تورفین را به شهر میفرستند تا پیامشان را به مردم شهر برساند؛ اما تورفین با مردم دوست میشود. وقتی خبری از تورفین نمیشود، وایکینگها به شهر حمله میکنند و با تعجب و ناباوری با استقبال مردم روبهرو میشوند... . مرد ترسناکی به نام «رانِلد مَک رانِلد»، تورفین را میدزدد؛ ولی تورفین باادب حال آنها را میگیرد!
تورفین و مسابقات مخوف
معرفی کتاب
«تورفین مهربان» پسر، «هَرولد جمجمه خُردکن»، رئیس وایکینگهاست. همه فکر میکنند که وایکینگها خشن و زمخت و بدجنس وبوگندو هستند؛ اما تورفین یک وایکینگ معمولی نیست. او به همراه پدرش و گروه او میخواهند به اسکاتلند بروند تا در مسابقات مخوف شرکت کنند. هرولد به این فکر میکند که چطور میتواند سپری را که سالها پیش از دست داده است، دوباره به دست آورد که ناگهان نصف مردهای دهکده به خانهاش هجوم میآورند! اینبار تورفین چی کار کرده است؟
تورفین و حمله افتضاح
معرفی کتاب
«تورفین» پسر رئیس وایکینگها، «هَرولد جمجمه خُردکن» است. هرولد یکی از خشنترین وایکینگهایی است که تا به حال به دنیا آمده است؛ اما تورفین بیش از حد مهربان است و این اصلاً برای یک وایکینگ خوب نیست. پدر تورفین تصمیم میگیرد او را به سفری دریایی ببرد و لقب وایکینگی به او بدهد. تورفین فکر میکند در این سفر مناظر زیبایی را میبیند و میتواند آنها را نقاشی کند و پدرش به فکر حمله کردن به روستاها و آتش زدن آنهاست. این پدر و پسر چگونه میتوانند با هم کنار بیایند؟
آمنه دختر باد صحرا: (داستانی عاشقانه از سرزمینی دور)
معرفی کتاب
«آمنه» در قبیلهای به نام «پسران باد» زندگی میکند، در قلعهای بزرگ با تعداد زیادی اتاق و چندین طویله که پدرش برای زنها و بچهها و خواهرها و برادرها و ... ساخته است. شیخ (پدر آمنه) اسبهای زیادی دارد که مانند گنجی از آنها مراقبت میکند. روزی آمنه از پدرش میپرسد که چرا اسم قبیله پسران باد است نه دختران باد؟ و چرا مردها قانون را مینویسند، نه زنان؟ و... . فردای آن روز شیخ دخترش را که فقط هفت سال دارد، برای چوپانی به صحرا میفرستد تا از شّر سوالهای او خلاص شود؛ اما آمنه در صحرا گم میشود و... .
مومو
معرفی کتاب
دخترکی به نام "مومو"در حاشیه شهری بزرگ در خرابه های یک آمفی تئاتر زندگی می کند. او فقط با چیزهایی که در گوشه و کنار شهر پیدا می کند روزگار می گذراند، اما استعدادی عجیب و غریب در شنیدن درددل های آدمها دارد.
روزی سر و کله عالیجنابان خاکستری پیدا می شود. آنها می خواهند وقت ارزشمند آدم ها را بدزدند و برای همین هر روز که می گذرد زندگی آدمها یکنواخت تر و بی روح تر می شود . در این میان مومو تنها کسی است که حاضر شده جلوی عالیجنابان سینه سپر کند....
روزی سر و کله عالیجنابان خاکستری پیدا می شود. آنها می خواهند وقت ارزشمند آدم ها را بدزدند و برای همین هر روز که می گذرد زندگی آدمها یکنواخت تر و بی روح تر می شود . در این میان مومو تنها کسی است که حاضر شده جلوی عالیجنابان سینه سپر کند....
راکی زَنگ در آقای شعبدهباز شگفتانگیز
معرفی کتاب
در جلد نخست از مجموعه «جودی دمدمی و دوستان»، «راکی»، چوب جادو، کلاه سیلندر و شنل سیاه و بلند دارد. او میتواند رنگ دستمالها را عوض کند؛ دسته گل را در هوا ظاهر کند و حتی کاری کند که انگشت شصتش به آن سر اتاق بپرد. راکی تصمیم میگیرد در حیاط خانهشان شعبدهبازی کند؛ اما برای این کار باید تردستی تازهای یاد بگیرد. او میخواهد با کارت، فکرخوانی کند؛ اما اول باید تردستیاش را آزمایش کند، برای همین از دختر همسایه، «جودی» کمک میخواهد؛ ولی جودی نمایش راکی را خراب میکند و... .
اتحاد سیاهدلان
معرفی کتاب
این کتاب جلد دوم از کتاب «آخرین بازماندگان» است. «جینز» قهرمان داستان، به خانه برگشته و رهبری حیواناتی را که زنده ماندهاند، به عهده گرفته است... . هلیکوپتر به زمین مینشیند و «سلوین استون» پیاده میشود. او کسی است که ویروس چشم قرمز را پخش کرده است و پدر جینز را در خانه حبس میکند؛ چون درمان ویروس را پیدا کرده است. حالا به خانه آنها آمده و از جینز و پدرش میخواهد تمام حیواناتی که در باغ دارند به او تحویل دهند! همه حیوانات تحت فرماندهی جینز در گوشه و کنار باغ مخفی شدهاند؛ اما تا کی میتوانند بیصدا و بیحرکت بمانند؟
ویروس چشم قرمز
معرفی کتاب
«جینز» پسری دوازده ساله، همراه با چندین دختر و پسر دیگر در مرکز حمایت از کودکان خاص هستند. جایی شبیه مدرسه. به گفته مدیر مرکز، این بچهها آنجا هستند؛ چون خانوادههایشان میخواهند آنها فراموششان کنند! چون هر کدام ازاین بچهها مشکلی دارد. «جینز»، قهرمان داستان، از وقتی مادرش مرده، دیگر حرف نزده است. دختری به نام «برندا» آنجاست؛ چون هرچه غذا در خانه داشتند، خورده است! پسر دیگری به نام «تونی» در این مرکز است چون کنسرو دزدیده است و... . «فکتوریوم» کارخانه بزرگ غذا، تنها شرکت تولید کننده غذا، بعد از ورود ویروس چشم قرمز است، ویروسی که همه حیوانات را کشت! واقعاً در این مرکز چه خبر است؟ و چه سرنوشتی در انتظار این بچههاست؟