دیر شناختمت!: (خاطراتی از زندگی طلبه شهید جمشید (محمدباقر) شاهین)
معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی شهید طلبه محمدباقر شاهین، از شهدای استان گیلان است. ایشان متولد سال 1345 بود و در سنین نوجوانی و هنگامی که عضو پایگاه بسیج بود، راهی جبهه شد.
نویسنده اثر براساس خاطرات و گفتههای مادر، همرزمان و دوستان شهید کتاب حاضر را از زمان تولد تا سال 1364 که محمدباقر شاهین به شهادت رسید، تحریر کرده است.
نویسنده اثر براساس خاطرات و گفتههای مادر، همرزمان و دوستان شهید کتاب حاضر را از زمان تولد تا سال 1364 که محمدباقر شاهین به شهادت رسید، تحریر کرده است.
روایتی که جامانده بود
معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی شهید عباس یوسفی است که از زبان همرزم و دوستش روایت شده است. شهید یوسفی در شهر نیشابور متولد شد و در همان کودکی همراه خانواده به شمال کشور نقل مکان کردند. او در سنین نوجوانی مثل بسیاری از همسن و سالهایش اعلامیه و نوار سخنرانیهای امام خمینی(ره) را پخش میکرد. در این میان اتفاقات بسیاری میافتد که شهید یوسفی را ناچار به نقل مکانی مجدد و عزیمت به نیشابور میکند. پس از انقلاب و آغاز دفاعمقدس، شهید یوسفی راهی جبههها میشود و آنقدر جایگاهش بالا میرود که پس از به شهادت رساندن او، رادیو بعث این خبر را اعلام کرد. کتاب حاضر سعی دارد این شهید والامقام را به مخاطبان معرفی کند و رشادت و جسارتهای او در مقابل منافقان را شرح دهد.
قابهای روی دیوار: روایت زندگی فاطمه کرمی، مادر شهیدان انجمشعاع
معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی فاطمه کرمی، مادر شهیدان انجم شعاع و همسر رزمنده جانبازی است که هفت سال راننده حاج قاسم و اولین فرد از خانواده انجم شعاع بوده است که برای دفاع از انقلاب و اسلام، راهی جبهههای دفاع مقدس میشود. در این کتاب درددلها و نجواهای مادرانه خانم کرمی و گفتوگوهای ایشان با قاب عکس فرزندانش که یک به یک روی دیوار نصب شدهاند، روایت شده است. مادر این شهیدان گرانقدر خاطراتی را نیز از فرزندانش بازگو میکند.
دارزن: زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی
معرفی کتاب
کتاب حاضر زندگینامۀ داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندانهای حزب کومله است. یکی از ویژگیهای این کتاب نگارش گفتوگوها با لهجۀ شیرازی است. گویا نویسنده قصد داشته با حفظ لهجه، اصالت قهرمان قصه را حفظ و برجسته کند. داستان با زبانی ساده و روان ماجراهای زندگی اصغر اقلیدی را روایت میکند و همچنین تصویر واضحی از زمانه و روزگار او به خوانندگان ارائه مینماید.
اسمی از تبار ابراهیم: خاطرات پاسدار مدافع حرم، شهید ابراهیم اسمی
معرفی کتاب
کتاب حاضر خرده روایتهایی حقیقی است از انسانی که مثل همۀ آدمها بهدنیا آمد و زندگی کرد اما راه شهادت را برگزید و رستگار شد. این کتاب روایت جوانِ مدافع حرم به نام «ابراهیم اسمی» است که روزگاری در یکی از مهمترین محورهای عملیاتی سوریه، فرمانده میشود و اقدامات کمنظیری انجام میدهد. سرانجام پس از عملیات البوکمال، بر اثر شدت جراحات به درجۀ رفیع شهادت نائل میشود. در انتهای کتاب هم تصاویری از کودکی تا شهادت این شهید بزرگوار قرار گرفته است.
هواتو دارم
معرفی کتاب
این داستان زندگی شهید مدافع حرم، مرتضی عبدالهی را روایت میکند. این شهید گرامی متولد دهه شصت بود و عاشق دوران جنگ، کتاب حاضر از زبان همسر شهید بازگو شده و ماجرای آشنایی ایشان با شهید، ازدواج و بعد رهسپار شدن مرتضی به سوریه را عنوان کرده است. نویسنده خوانندگان را با دلیریها و رشادتهای این شهید مدافع حرم بیشتر آشنا میسازد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم: «با همان چشمهای اشکبار به مرتضی گفتم: نو خیلی با معرفت بودی همه رو سپردی پس من چی؟ » لبخند آرامی زد و گفت: نگران نباش، خودم هواتو دارم...»
در قسمتی از کتاب میخوانیم: «با همان چشمهای اشکبار به مرتضی گفتم: نو خیلی با معرفت بودی همه رو سپردی پس من چی؟ » لبخند آرامی زد و گفت: نگران نباش، خودم هواتو دارم...»
شهاب دین
معرفی کتاب
این کتاب درباره آیتالله شهابالدین مرعشی است. او از فقها و مراجع بزرگ تقلید شیعیان بود که جوانی خود را در نجف، سامرا، قم، تهران و... گذراند. این عالم بزرگ بیشتر سالهای عمر خود را در فقر و تنگدستی گذراند و به دنبال علم و تحصیل بود. نویسنده کتاب حاضر زندگینامه و حوادثی را که در زندگی این عالم فرزانه رخ داده، با جزئیات روایت کرده است و نام اساتید و مباحثی را که آیتالله مرعشی از محضر ایشان آموخته است، شرح داده است.
شهید حسین همدانی
معرفی کتاب
این کتاب زندگی شهید حسین همدانی را که از زمان انقلاب تا اواسط دهه 90 در سپاه پاسداران مشغولیت داشت، بازگو کرده است. این شهید در هنگام جنگ تحمیلی با شجاعت عملیاتها را فرماندهی میکرد. در دهه هفتاد و هشتاد از اعضای ارشد سپاه بود. کتاب حاضر ماجرای زندگی شهید همدانی را از زمان تولد و کودکی ایشان تا روز شهادت در شهر حلب روایت کرده است.