Skip to main content

تا همین غزل

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای از اشعار است که در قالب غزل سروده شده‎اند. «زندانی خویشم»، «بعد از باران»، «رفت و برنگشت»، «خنده مادر»، و «شب بی‌فاطمه»، نام بعضی از این غزل‌هاست. در شعر اول، شاعر خود را مانند کرم ابریشمی می‎داند که با دستانش برای خویش قفس می‎بافد و از معشوق می‎خواهد که او را تنها نگذارد. او در شعر دوم، ناسپاسی آدمیان را باعث نباریدن باران می‎داند، بارانی که رحمت است و همه نعمت‌های روی زمین از آن‌. شعر سوم درباره مادر است و....

پیشواز

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای از اشعار است که در قالب غزل سروده شده‌اند. اولین غزل درباره آخرین شبی است که حضرت علی (ع) مهمان دخترش بوده است. یکی از شعرها درباره امام رضا (ع) است. غزلی درباره «آیات‌القرمزی»، شاعر مبارز بحرینی، غزلی درباره شهید «احمدی روشن» و شعری درباره سردار «سلیمانی». همچنین شاعر غزلی درباره دکتر «علی شریعتی» و سخنان او در کتابِ «امت و امامت» سروده است.

به رنگ درنگ

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری است که در قالب غزل سروده شده‌اند. نام برخی از این شعرها به این ترتیب است: «تکرار»، «مسیح»، «مصیر»، «حبیب»، «برائت» و «روایت». شاعر شعرهای اول و دوم را برای دخترانش سروده است. شعر «مصیر»، تصنیفی به مناسبت بهار است و شعر بعدی برای شهیدان مدافع حرم و انتظار کودکانشان. غزل «برائت»، برای مردم مظلوم «یمن» سروده شده و شعر آخر نوحه‌تصنیف اربعین است.

آیینه‌کاری سکوت

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری است که در سه قالب غزل، ترانه و رباعی سروده شده است. «مادربزرگ»، «ابر»، «سفر» و «در حراج ستاره‌سوز زمین»، نام برخی از غزل‌هاست. شاعر در شعر اول، حتی یک لحظه غفلت از مادربزرگش را شکستن نمکدان می‌داند، مادربزرگی که در تندبادهای روزگار هم ایمانش را از دست نداده است. «نیم‎کره»، «پیری بهار» و «سیاه‌مشق»، نام برخی از ترانه‌های کتاب است. یکی از رباعی‌ها درباره تهران می‎گوید: «تهران به چراغ‌های رنگی خوش بود/ گاهی قرمز گاه سبز و کبود/ از آن همه رنگ مانده خاکستر و دود/ دیدی همه‎چیز رنگ می‌بازد زود؟ »

از آینه تا ماه

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری است که در قالب غزل سروده شده است. «از احمد تا احد»، «گردش هفتم»، «مرد مروت، مرد مدارا» «بهار»، «زیارت‌نامه» و «صبح تنفس»، نام بعضی از این غزل‌هاست. شعر اول درباره پیامبر اکرم، حضرت «محمد» (ص) است. شعر دوم، درباره سفر حج و طواف خانه خداست. شعر سوم، درباره حضرت علی(ع) و شعر چهارم، توصیفی از فصل بهار است.

بی‌نقابی

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اشعاری است که در قالب غزل و رباعی سروده شده است. اغلب غزل‌ها عاشقانه هستند، مانند: «آن قَدَر خانه‌ام از بوی تو عطرآگین است/ که خزان با تو چنان اول فروردین است» یا «بزن زخم زبانت را که دل خون کردنت زیباست/ که خون هرچه عاشق مثل من برگردنت زیباست». شایان ذکر است که غزلی هم به مناسبت سوم خرداد و آزادی «خرمشهر» سروده شده است. رباعی‌ها نیز اکثراً عاشقانه هستند، مانند: «فرهادم و جز عشق ندارم چیزی/ شیرینی و با لبت شکر می‌ریزی/ پاییز شگفت است و شگفت‌آورتر/ اینکه تو گلی شکفته در پاییزی»

از پیله تا پروانگی

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اشعاری است که در قالب شعر نو سروده شده است. «تمثیل»، «معجزه»، «عقاب عبرت»، «اشراقی»، «تاریخ من» و «ملکوتی»، نام بعضی از این اشعار است. شعر اول درباره شاعر گمنامی است که می‌خواهد نامش در کنار نام «سعدی» و «حافظ» باشد. در شعر دوم، شاعر در هنگامه برف و بوران و در زمهریر نفس‌گیر، روییدن گل یخ را معجزه‌ای شگفت می‌داند. شعر سوم، با الهام از شعر عقاب دکتر «خانلری» سروده شده است. شعر چهارم درباره گفت‌وگوی سه روزه «ابوعلی‌سینا» با شیخ «ابوسعید ابوالخیر» است. شعر بعدی... .

بهارخواب

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اشعاری است که در قالب غزل سروده شده‌اند. «بضاعت مزجات»، «مادر»، «در سوک ماهی‌ها»، «آمد بهار اما»، «شبیه ابر» و «بهارخواب»، نام برخی از این اشعار است. شعر اول درباره حضرت فاطمه(س) است و دفن کردن شبانه ایشان. شعر دوم درباره مادر است که بدون او چشمه‌ها خشک شده و خانه در سکوت غرق می‎شود. شعر سوم از غواصان شهیدی می‎گوید که با دست بسته به میهن می‎آیند. شعر چهارم....

اجازه هست بگویم که دوستت دارم؟

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از ۴۹ شعر است که در قالب غزل سروده شده‌اند و از مضامین عاشقانه برخوردارند. در یکی از شعرها آمده است: «درست مثل دو چشم تو مست و هشیارم/ نه خواب می‎روم از دوری‎ات نه بیدارم/ اجازه هست بگویم که عاشقت هستم؟ / اجازه هست بگویم که دوستت دارم؟ » شایان ذکر است که شاعر برای امام‌حسین (ع) و روز عاشورا نیز اشعاری سروده است.

روبه‌رو

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای از بیست و پنج شعر است که در قالب غزل سروده شده‎اند. در دهمین غزل این مجموعه می‌خوانیم: «هوای سینه‌ام آه و فضای دیده‌ام پر اشک/ برای من که دلتنگم همین آب و هوا خوب است/ چه فرقی می‌کند دور از تو من دلگیر یا شادم/ همین که یاد تو پر کرده اوقات مرا خوب است»