مرشد و پهلوان: فیلمنامه مستند در باره فیلم ناتمام علی حاتمی
معرفی کتاب
این کتاب فیلمنامهای مستند، درباره آخرین فیلم مرحوم «علی حاتمی»، با نام «جهان پهلوان تختی» است که در سال ۱۳۷۵، ساخت آن ناتمام ماند. نویسنده میکوشد چرایی شکلگیری این ایده را در ذهن علی حاتمی بررسی کند و پرده از راز درگذشت تختی بردارد. همچنین وی به سراغ بازنمایی لوکیشنهایی رفته که علی حاتمی در آن به دنیا آمده است و بسیاری از آثار خود را در سودای چنین جغرافیایی، ثبت و ضبط کرده است. مستندساز وارد باشگاه کُشتی میشود و سراغ مربی قدیمی کُشتی را میگیرد، عدهای از جوانان روی تشک مشغول تمرین هستند. لحظهای بعد گویی زمان تمرین پایان یافته است، کشتیگیران روبهروی صفحه تلویزیون بزرگی مینشینند و... .
مامان چه خوب است
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از اشعار است. «دندان شیری»، «ابر من»، «ماهیام مُرد»، «قناری مثل آدم» و «مامان چه خوب است»، نام برخی از این اشعار است. شعرها از زبان کودک روایت میشود و بیانگر احساسات اوست. کودک از پدرش میگوید که آدم گرفتاری است و تا دیروقت کار میکند، از مادرش که بسیار خوب است، از ماهی تنهای حوض حیاطشان که در آرزوی دریاست و از قناری غمگینی که در قفس زندانی است.
ایزی و آرو، هِرن و پَرِن (مجموعه شعر سمنانی با ترجمه فارسی به ضمیمه حکایت منظوم طنز)
معرفی کتاب
زبان «سمنانی» از شاخههای زبانهای ایرانی شمال غربی است. شعر استان «سمنان»، در پنج دوره خراسانی، سلجوقی، عراقی، هندی و بازگشت ادبی جای میگیرد. سرایش شعر به گویش سمنانی از دهه ۳۰ ــ ۴۰ شاهد ظهور شاعران برجستهای بوده است. این مجموعه مشتمل بر اشعار سمنانی، همراه با برگردان فارسی و با این عنوانهاست: «دیری و نزدیک»، «رزی سراسون»، «سمنی دریا» و... . این اشعار در قالبهای مختلف نیمایی، چهارپاره، غزل و قصیده سروده شده است و مسائل دینی، اجتماعی، سیاسی و نیز مضامین غنایی را بررسی میکند.
دلم تنگ تنگ است
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از پانزده شعر است. «ردبال»، «حوض کاشی»، «پروانه شو»، «آرزوی ساده» و «قصه بیپناهی»، نام بعضی از این اشعار است. شعر «ردبال» درباره پرندهای است که جفتش به لانه بازنگشته است و او نمیداند که جفتش اسیر شده و در قفس است. «حوض کاشی»، دردِ دل حوض کوچکی است با ماه. شاعر در شعر «پروانه شو»، مخاطب را تشویق میکند که مثل پروانه با باد و نسیم برقصد و شاد باشد. شعر... .
با ردیف آب: مجموعه دوبیتی عاشورایی
معرفی کتاب
کتاب حاضر دوبیتیهایی است که داستان کربلا و واقعه عاشورا را روایت میکند. شاعر از ماه محرم و هیئت و دسته زنجیرزنها میگوید. از غنچههای تشنه صحرای کربلا و آرزوی اینکه کاش میتوانست برای خیمهها باران بفرستد. در یکی از دوبیتیها حضرت ابوالفضل (ع) به باران تشبیه شده است، بارانی که دو دستش از شانه جدا شده است. او از گلوی بریده علیاصغر و از اندوه بیپایان حضرت زینب (س) میگوید و... .
راه رهایی
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری درباره واقعه کربلا و روز عاشوراست. شاعر بعضی از افرادی که در این واقعه به شهادت میرسند، نام برده و برای هر کدام شعری سروده است. «حبیببنمظاهر»، «حُربنیزید ریاحی»، «وهببن عبدالله»، «نافعبنهلال جملی»، و «عونبن عبدالله»، از جمله این افراد هستند. همچنین شاعر در پایان کتاب اشعاری درباره «رقیه»، دختر سه ساله «امامحسین» (ع) سروده است.
توفیق طنز: (خندهدرمانی با طنز توفیق) شماره 37 سال 1346
معرفی کتاب
«توفیق» نشریهای فکاهی و طنز است که در مدت نیم قرن، از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۵۰ خورشیدی، به صورت هفتهنامه و ماهنامه منتشر شده است. این کتاب مروری است بر شماره ۳۷ مجله توفیق، از سال ۱۳۴۶ که با عنوانهای «زبان»، «حق تقدم»، «هیولا» و... ارائه شده است. در مطالب این کتاب با نگاهی انتقادی، اوضاع اجتماعی آن سال، مانند گرانی و بیکاری، بیعدالتی، فقر، نبود مساوات و... بیان شده است.
صبح و شادی با غزل: (مجموعه اشعار شورانگیز در وصف صبح و سپیده)
معرفی کتاب
این کتاب شامل مجموعه اشعاری است که در قالبهای مختلف عروضی مانند غزل، قصیده، مثنوی، چهارپاره و... ارائه میشود. این اشعار در وصف شور و حالِ شادیآفرین و روحانی صبح و سحر سروده شده است و دستمایههای اجتماعی از ایهام دارند. ریتم و آهنگ این اشعار، به خواننده و شنونده، برای آغاز روزی دیگر امید میبخشد.
دو قطره اشک و یک غزل
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده مجموعه اشعاری است که در هشت قالبِ غزل، قصیده، دوبیتی، رباعی، مثنوی، چهارپاره، آزاد و سپید ارائه میشود. «آب»، «باید»، «مثنویها را کاش میگفتم»، «شهر من» و «دلم تنگ است»، از جمله عناوین این اشعار است. موضوع بیشتر اشعار، عشق و دوست داشتن و جنبههای گوناگون آن است. همچنین سراینده ائمه معصومین (ع) را توصیف کرده و مسائل اجتماعی را بیان میکند.
سوتفاهم
معرفی کتاب
داستان این نمایشنامه در مسافرخانهای در قلب «چکسلواکی» رخ میدهد؛ مسافرخانهای که دو زن آن را اداره میکنند، مادری پیر با دخترش که «مارتا» نام دارد. برادر مارتا پس از بیست سال دوری از خانه، به مسافرخانه میآید؛ اما مادر و خواهرش او را نمیشناسند. به همین علت، او هویتش را آشکار نمیکند. مادر و دختر قصد دارند به مرد دارو بدهند و او را در دریاچه غرق کنند و ثروتش را به دست بیاورند و... .