فرانکلین دوستش را میبیند
معرفی کتاب
سمور آبی، دوست قدیمی «فرانکلین»، به دیدن او میآید. فرانکلین میخواهد همه بازیهای گذشته را تکرار کند؛ اما سمور آبی تغییر کرده است. او حالا کاپیتان تیم شناست و دیگر دوست ندارد با فرانکلین مسابقه شنا بدهد یا با بلوکهای خانهسازی بازی کند. فرانکلین عصبانی است؛ ولی با راهنمایی مادرش میتواند مانند گذشته از بودن در کنار دوستش لذت ببرد.
فرانکلین معامله میکند
معرفی کتاب
«فرانکلین» میخواهد بسته کامل لوازم مأمور مخفی را بخرد؛ اما به اندازه کافی پول ندارد. او با پدرش معاملهای میکند و قرار میشود در برابر کاری که فرانکلین انجام میدهد، پدرش بقیه پول را به او بدهد. فرانکلین مجبور میشود با مادرش هم معامله کند و حتی با دوستانش! در پایان روز او موفق میشود نهتنها برای خودش، بلکه برای دوستش هم بسته لوازم مأمور مخفی را بخرد.
ببر بنگال و کانگوروی بچهبهبغل
معرفی کتاب
این کتاب شامل چهار داستان طنز است که قهرمانان آن حیوانات هستند. ببر بنگال و کانگوروی بچه به بغل، تمساح زبله و مرغ دندان پاککن، بچههای خاله کرگدن و عمو زرافه و الاغ و انجمن حمایت از حیوانات، نام این داستانهاست. داستان ببر بنگال و کانگوروی بچه به بغل، درباره کانگورویی است که بچهاش را برای گردش به پارک وحش میبرد؛ اما در راه گرفتار ببر بنگال میشود. کانگورو با هوشیاری میتواند ببر را فریب دهد و از دستش فرار کند.
تیغتیغو و تمثال مبارک شیرخان
معرفی کتاب
کتاب سه قصه طنز دارد که درباره حیوانات جنگل است. «تیغتیغو و کار و کاسبیاش»، «جیرجیرو و قورقوری»، «گوشقلبی و سنگ گُنده» نام این داستانهاست. در پایان هر یک از داستانها نتیجه اخلاقی آن آمده است. قصه «گوش قلبی و سنگ گُنده»، داستان خرگوش مهربانی است که ماری را نجات میدهد و مار به جای جبران محبت خرگوش، قصد دارد او را بخورد؛ اما کلاغ به کمک خرگوش میآید و با اجرای نقشهای زیرکانه، خرگوش نجات مییابد.
شیرخان و خورشت کلم
معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهار داستان طنز است که قهرمانان آن حیواناتی هستند که در جنگل زندگی میکنند. «خالهخرسه و نامه ملکه زنبورها»، «شیرخان و خورشت کلم»، «فیلخان و تنبیه غیبی» و «آییننامه قانون جنگل»، نام این چهار داستان است. داستان «شیرخان و خورشت کلم» با دو روایت بازگو شده است. در روایت اول، شیر خرگوش را میخورد و در روایت دوم، خرگوش میتواند شیر را فریب دهد و فرار کند که به نظر نویسنده، زیاد هم معتبر نیست و قصهنویسهای طرفدار «انجمن حمایت از حیوانات ضعیفتر» آن را سر هم کردهاند!!!
دمدراز و ننهکلاغه
معرفی کتاب
کتاب دربردارنده چهار داستان طنز است و نتیجه اخلاقی هر یک از داستانها در پایان آن آمده است. داستان «دُمدراز و ننه کلاغه»، روایت تازهای از همان داستان «روباه و کلاغ» است. در این روایت، کلاغ به آسانی فریب روباه را نمیخورد و با زیرکی پنیر را نگه میدارد. روباه با هزار ترفند و حیله تمام تلاش خود را میکند تا پنیر را از چنگ کلاغ درآورد و سرانجام موفق میشود. در نتیجه اخلاقی این داستان آمده است: «وقتی فهمیدی یکی میخواهد گولت بزند، دلیلی ندارد کمکش کنی تا کلاه سرت بگذارد.»
ویلای فیلخان و خاله کرگدن
معرفی کتاب
این کتاب چهار داستان به نامهای «لنگدرازها و دُمدرازها»، «خارپشتک و دُمکلفتکها»، «ویلای فیلخان و خاله کرگدن» و «شیرخان و ببر تاسمانی» است که به طنز نوشته شدهاند. در داستان «خارپشتک و دُم کلفتکها»، خارپشت خیاط است و روباه مرتب از او میخواهد که برایش کارهایی انجام دهد و هیچ دستمزدی به او نمیدهد. خارپشت نمیتواند اعتراض کند، چون روباه روش شکار خارپشتها را میداند و او را تهدید میکند. سرانجام خارپشت راهی پیدا میکند و جلوی زورگویی روباه را میگیرد.
زرافه نازه گردن درازه
معرفی کتاب
در یک جنگل سرسبز بچه زرافه و بچه خرسه و بچه کرگدنه و بچه فیله با هم بازی میکردند. آنها یک بادبادک رنگارنگ روی زمین پیدا کردند. هر کدام نوبتی آن را هوا میکردند تا نوبت به بچه زرافه رسید. اما نخ بادبادک پاره شد و بالای درخت گیر کرد. بچه زرافه از هر کسی که میتوانست درخواست کمک کرد اما هیچکس نتوانست بادبادک را پایین بیاورد، تا اینکه یک نفر که قدش از تمام حیوانات جنگل بلندتر بود به داد بچه زرافه رسید. حدس میزنید او چه حیوانی بود؟
خانه حلزون
معرفی کتاب
از وقتی حلزون خودش را در آینه دیده بود، غمگین بود. او خودش را با بدن قلمبه چسبناک و دهان گشاد و از همه بدتر لاک شکستهاش دیده بود. حلزون تصمیم گرفت جایی پنهان شود تا هیچکس او را نبیند. او از کرم خاکی، مورچهها و زنبورها خواست که چند روزی در خانهشان جایی به او بدهند؛ اما هیچکدام او را راه ندادند. شب فرا رسید و حلزون در لاک شکستهاش به خوابی آرام و راحت فرو رفت.او با طلوع خورشید، فکر جدیدی به ذهنش رسید و تصمیم تازهای گرفت.
یک جنگل و چند حیوان؟
معرفی کتاب
این کتاب داستانی ساده از یک جنگل را روایت میکند که حیوانات مختلفی میخواهند در آن زندگی کنند. اما آیا برای تمام این حیوانات در جنگل جا هست؟ در هر صفحه، برخی مفاهیم ریاضی و اعداد در قالب نقطهبازی به کودکان آموزش داده میشود. ده حیوان در این داستان به جنگل میآیند اما به قول "شیر" هنوز هم خیلی جای خالی برای حیوانات دیگر وجود دارد.