داستان‌های حیوانات

در دنیای ما حیوانات زیادی زندگی می کنند. در مجموعه کتاب‌های «حاجی لک لک» هر حیوانی داستان زندگی خودش را تعریف می‌کند. داستان کتاب حاضر به زندگی دایناسورها اختصاص دارد. یک بچه دایناسور گیاه‌خوار تعریف می‌کند بعد از بیرو ن آمدن از تخم کجا زندگی می‌کند، چه می‌خورد و دایناسورهای گوشت‌خوار چه انواعی دارند. همۀ نقاشی‌های این کتاب واقعی هستند و با رنگ‌های طبیعی کشیده‌شده‌اند.

در دنیای ما حیوانات زیادی زندگی می‌کنند. در مجموعه کتاب‌های «حاجی لک لک» هر حیوانی داستان زندگی خودش را تعریف می‌کند. داستان کتاب حاضر به زندگی تمساح‌ها اختصاص دارد. او تعریف می‌کند چگونه از تخم بیرون می‌آید، چگونه در رودخانه شنا می‌کند و چطور حشره‌‌ها را شکار می‌کند یا ماهی می‌گیرد. از رابطۀ انسان‌ها با تمساح‌ها نیز می‌گوید. نقاشی‌های این کتاب واقعی هستند و با رنگ‌های طبیعی کشیده‌ شده‌اند.

«اسکیپی» بچه‌گربه‌ای معمولی نیست. او جنگجویی شمشیرباز و آماده نبرد با راهزنان جهان است. این گربه چالاک، با کمی تخیل و با خوشحالی نقاب می‌زند و شنل می‌پوشد و زنبور عسل غول‌پیکر را به مبارزه می‌طلبد تا راهی برای نجات دنیا پیدا کند.

ماگنولیا از آن دخترهایی است که دلش می خواهد کارهای فوق العاده انجام بدهد. او نقشه کشیده که سر کلاس "نشان بده و بگو" با یک فکر بکر همه را غافلگیر کند و روی دست هم کلاسی هایش بلند شود. او با خودش تمساحی به مدرسه می برد. تمساح برای او دردسر ایجاد می کند. ماگنولیا در نهایت به این نتیجه می رسد که کاش این کار را نمی کرد.

«گاوین» نگهبان خزانه سلطنتی است و همیشه مراقب و هشیار است. فقط او و «شاه بزیل» کلید خزانه را دارند. روزی گاوین متوجه می‌شود که مقداری از جواهرات کم شده است. موضوع را به شاه بزیل می‌گوید؛ ولی شاه هم از جریان بی‌اطلاع است. گاوین مراقبت از خزانه را بیشتر می‌کند؛ ولی باز هم از زیورآلات و سکه‌ها کم می‌شود!!!

اینکه کودکان از همان کودکی بیاموزند محیط زیست چیست و چه خطرهایی آن را تهدید می کند و چگونه می‌توان از آن محافظت کرد، می تواند آن‌ها را در این‌باره مسئولیت پذیر بار آورد. این کتاب از مجموعه‌ای که به حفظ محیط زیست مربوط است، به موضوع شکار سنجاب‌ها در جنگل‌های بلوط می‌پردازد. کودکان با محیط‌بان که وظیفه‌اش حفظ و پاسداری از محیط زیست است، آشنا می‌شود و درمی‌یابد محیط‌بانان دوستدار طبیعت، حیات وحش و گیاهان هستند و برای حفاظت از آن‌ها فعالیت می‌کنند.

در یک روز برفی"کیکو" از خانه خارج می شود تا کیکی را به مادربزگش برساند. کیکو به دنبال قدمهای پدرش راه می افتد و درست زمانی که فکر می کند به خانه مادربزرگش رسیده، درمی یابد جای پاها متعلق به یک خرس بزرگ است که کیکو به دنبال او راه می رفته است. او متعجب می شود و گوسفندی را می بیند که پشت همان در ایستاده است. حیوانات دیگری از راه می رسند و کیکو به مهمانی بعد از ظهر در خانه خرس فراخوانده می شود. بعد از مهمانی حیوانات به کیکو کمک می کنند که به خانه مادر بزرگش برسد.

در این کتاب داستان موشی به نام "دندان سوزنی" روایت می شود که به گمان خودش خوش تیپ ترین موش دنیاست. موش های زیادی دلشان می خواهد که با او ازدواج کنند،اما دندان موشی دنبال قوی ترین موجود دنیاست. دندان موشی ابتدا به سراغ خورشید، سپس سراغ ابر و ... می رود و سرانجام متوجه می شود که یک موش از همه آنهایی که دندان سوزنی به سراغشان رفته قوی تر است. پس با یک موش ازدواج می کند.

در دنیای ما حیوانات زیادی زندگی می کنند. در مجموعه کتاب‌های «حاجی لک لک» هر حیوانی داستان زندگی خودش را تعریف می‌کند. داستان کتاب حاضر به زندگی روباه‌‌ها اختصاص دارد. او تعریف می‌کند چگونه مادرش برای آن‌ها غذا پیدا می‌کند و چگونه خواهر ها و برادرها شب در لانه و در کنار مادر به خواب می‌روند. نقاشی‌های این کتاب واقعی هستند و با رنگ‌های طبیعی کشیده‌شده‌اند.

جوجه‌اردک‌ها یکی پس از دیگری از تخم بیرون می‌آیند؛ اما آخرین جوجه بسیار زشت و بزرگ است. حیوانات مزرعه او را اذیت می‌کنند. سرانجام جوجه اردک طاقتش تمام می‌شود و از آنجا فرار می‌کند. او به جاهای مختلفی می‌رود؛ ولی هیچ‌کس او را قبول نمی‌کند تا اینکه جوجه اردک، پرنده‌های سفیدی را می‌بیند که برق می‌زنند و... .