Skip to main content

دوست داری جغد باشی؟

معرفی کتاب
جغدها ویژگی‌هایی دارند که با اغلب حیوانات و حتی پرندگان دیگر متفاوت است؛ آن‌ها شب‌ها به شکار می‌روند و روزها می‌خوابند. همچنین می‌توانند سر خود را یک دور کامل به پشت بچرخانند. در این کتاب می‌توانید جغدها را بیشتر بشناسید. "آلبوم جغدی" که در دو صفحۀ پایان کتاب قرار دارد، چند تصویر واقعی از این پرنده را به شما نشان می‌دهد.

خروس نوک‌کج

معرفی کتاب
روزی روزگاری یک خروس بود که نوکش کج بود. به خاطر همین همیشه از ظرف دانۀ خروس‌های دیگر می‌خورد، چون نوکش توی ظرف خودش نمی‌رفت! یکی از روزها، یک خروس جنگی با داد و بیداد به سمت خروس نوک‌کج آمد و گفت تو مگر خودت ظرف دانه نداری که دانه‌های مرا می‌خوری؟ اما خروس نوک‌کج نمی‌توانست درست و حسابی حرف بزند، چون نوکش کج بود. برای همین دعوایی سر گرفت که بیا و ببین. خروس نوک‌کج با مشت محکم خروس جنگی از حال رفت. وقتی بیدار شد...

نوک به کدو

معرفی کتاب
کدویی گنده در آسمان دارد پرواز می‌کند. اما کدو که پر ندارد. با دقت نگاه کن. انگار "خاله بق‌بقو" است که نوکش در کدو گیر کرده است. "گنجشک جیک‌جیکو" می‌خواهد به کمکش بیاید اما نوک او هم در کدو گیر می‌کند. "کلاغ قارقارو" و "عقاب غرغرو" هم همین بلا سرشان می‌آید. کم‌کم هوا ابری می‌شود و شروع به باریدن می‌کند. شاید باران بتواند به داد آن‌ها برسد. اما چطور؟

گاو بزرگ بزرگ

معرفی کتاب
یک گاو بزرگ بود که همۀ حیوانات دیگر از او می‌ترسیدند. او از اینکه دیگران را بترساند خوشش می‌آمد. اما کم‌کم تمام دوستانش او را ترک کردند. چون او خیلی خیلی بزرگ‌تر شده بود. گاو بزرگ حالا که احساس تنهایی می‌کرد از بقیه پرسید: باید چه بخورم تا همان اندازۀ قبلی شوم؟ او باز هم می‌خواست چیزی بخورد تا لاغر شود. دوستانش یک پیشنهاد برایش داشتند...

گنجشک گشنه

معرفی کتاب
حتما ضرب‌المثل "یک کلاغ چهل کلاغ" را شنیده‌اید. گنجشک تنبل و بی‌کارۀ این قصه، گرفتار همین ضرب‌المثل شد. او که از تنبلی نه دنبال آب می‌رفت و نه دنبال غذا، همیشه چشمش به آب و دانۀ بقیه بود. روزی، سه دانه برنج از نوک یک جوجه‌کلاغ می‌افتد پیش پایش. گنجشک می‌پرد و آن سه دانه را می‌خورد. جوجه‌کلاغ داد می‌زند: آی دزد! گنجشک گشنه سه دانه برنجم را برد. ننه کلاغ که آن را می‌شنود می‌گوید: آی دزد! گنجشک گشنه سی و سه دانه برنج بچه‌ام را برد. بابا کلاغه که آن را می‌شنود می‌گوید: آی هوار! گنجشک گشنه صد دانه برنجمان را برد و این داستان همین‌طور ادامه پیدا می‌کند. کسی می‌داند برای گنجشک گرسنه چه اتفاقی می‌افتد؟

دوست داری قو باشی؟

معرفی کتاب
"قو"ها برای غذا پیدا کردن، سرشان را زیر آب می‌برند و گردن بلندشان به آن‌ها کمک می‌کند تا به راحتی به گیاهان ته دریاچه برسند. مادر جوجه‌قو‌ها، وقتی که در آب شنا می‌کند، جوجه‌هایش را بر پشت خود می‌نشاند. این جوجه‌ها تازه بعد از چهار ماه، پرواز کردن را یاد می‌گیرند. می‌خواهی چیزهای بیشتری از زندگی این پرندۀ زیبا بدانی؟ کتاب را ورق بزن.

خاله پیرزن

معرفی کتاب
در این داستان که با هدف تقویت قدرت تخیل کودکان نوشته شده است، پیرزنی یک پشه قورت می‌دهد! او نمی‌داند که چگونه پشه را از معده‌اش خارج کند. پیرزن پشت سر هم، کارهای عجیب و غریبی انجام می‌دهد که باورکردنی نیست و... .

اژدودو و دو داستان دیگر

معرفی کتاب
کتاب حاوی سه داستان کوتاه است. «رازِ زازی»، «مهربان‌ترین دوست دنیا» و «اژدودو»، نام این داستان‌هاست. داستان «اژدودو» درباره رعایت حق تقدم است و به کودکان می‎آموزد که همیشه و همه جا این موضوع را به یاد داشته باشند و هیچ وقت حق کسی را ضایع نکنند. دو داستان دیگر نیز دربردارنده نکات اخلاقی هستند.

هزار بوسۀ پرپری و دو داستان دیگر

معرفی کتاب
کتاب شامل سه داستان کوتاه است که شخصیت‌های آن حیوانات هستند. موضوع داستان‌ها ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی مانند رازداری، رعایت نوبت، نه گفتن به درخواست‌های نادرست، خوشرویی و نظم است. در داستان «هزار بوسه پرپری»، خانم هزارپا که بچه‌ای ندارد، هر روز در راه مدرسه می‌ایستد و «دودوزک»، بچه کفش‌دوزک، را می‌بوسد؛ اما بچه کفش‌دوزک اصلاً از این کار خوشش نمی‌آید و به دنبال راهی می‌گردد تا این مسئله را به خانم هزار پا بگوید.

با... با... باشه و دو داستان دیگر

معرفی کتاب
کتاب دربردارنده سه داستان کوتاه است که به مهارت‌های اجتماعی و ارزش‌های اخلاقی اشاره می‌کند. «پس چی شد؟»، «خُر وپف» و «با... با... باشه»، نام این داستان‌هاست. داستان «با... با... باشه» درباره خرگوشی خجالتی و تنهاست که لکنت زبان دارد. او برای پیدا کردن دوست، راه‌حل خوبی می‌یابد و دوستان زیادی پیدا می‌کند. شما می‌دانید راه‌حل خرگوش چیست؟