Skip to main content

مرد خوشبخت

معرفی کتاب
مردی که خداوند همه نعمت‌ها را به او بخشیده است، راز خوشبختی خود را برای اطرافیانش برملا می‌کند. او در جوانی فقیر و تنگدست بوده تا اینکه امام هادی(ع) را ملاقات می‌کند. او با دیدن صورت زیبا و نورانی امام در دل برای سلامتی ایشان دعا می‌کند. امام از خدا می‌خواهد که عمر طولانی و مال و فرزند بسیار به او ببخشد و مشکلاتش حل شود.

طلبکار

معرفی کتاب
مردی مبلغ زیادی به مردم بدهکار است و درمانده و ناامید به هردری می‌زند، نمی‌تواند مشکلش را حل کند. یکی از دوستانش پیشنهاد می‌کند که نزد امام هادی(ع) برود. مرد نزد امام می‌رود و امام ضمن پذیرایی و دلگرمی به او می‌گوید فردا بیا و بین مردم، بگو از من طلبکار هستی و اصرار کن که هرچه زودتر باید پول تو را بدهم. مرد با ناراحتی و شرمندگی آنچه را که امام می‌گوید، انجام می‌دهد.

نگین گران بها

معرفی کتاب
یونسِ نقاش، مردی با ایمان و مهربان است که در همسایگی امام هادی(ع) زندگی می‌کند. روزی موسی‌بن‌بغا، از نزدیکان خلیفه، برای یونس مشکلی به‌وجود می‌آورد که او را بسیار نگران و ناراحت می‌کند. شایان ذکر است که در این داستان به بهترین شکل موضوع توکل بر خدا به تصویر کشیده شده است.

زخم فرزند

معرفی کتاب
در روایتی داستانی و مصور گوشه‌هایی از زندگی امام هادی (ع) بیان می‌شود. این داستان روایتگر علم و اندیشه برتر امام نسبت به مردم زمان ایشان است. از سویی دیگر پیروی نکردن از وسوسه‌های شیطانی را گوشزد می‌کند و تذکر می‌دهد که باید قدر محبت دیگران را دانست و محبت را با محبت پاسخ داد.

سپاه با شکوه

معرفی کتاب
متوکل، خلیفه عباسی گرچه در ظاهر از دوستداران امام هادی(ع) است، ولی نسبت به ایشان کینه و دشمنی دارد و هر روز ترسش بیشتر می‌شود. تا اینکه تصمیم می‌گیرد در صحرا نمایشی ترتیب دهد و قدرت نظامی خود را به امام نشان دهد. روز نمایش خلیفه از امام می‌خواهد بالای تپه‌ای برود که سربازانش ساخته‌اند تا بزرگی لشکر او را بهتر ببیند. امام بالای تپه می‌رود وسپاهش را بر خلیفه آشکار می‌کند.

خرگوش و شیر، پرنده‌ی جادویی

معرفی کتاب
شیر، سلطان جنگل، تصمیم می‌گیرد که هر روز یکی از حیوانات با پای خودش به لانه او برود و غذای سلطان شود. اهالی جنگل همه ناراحت و نگران هستند و بعضی هم به فکر فرار، ولی خرگوش به دنبال راه چاره است. خرگوش، الاغ را می‌بیند که از دست صاحبش فرار کرده تا در جنگل به راحتی زندگی کند. خرگوش با کمک الاغ نقشه‌ای می‌کشد وحیوانات جنگل را نجات می‌دهد.

خری که خر نشد، روباه و خروس

معرفی کتاب
الاغ به امید زندگی راحت‌تر از طویله فرار می‌کند و به جنگل می‌رود. شغال گرسنه او را می‌بیند و با خوشحالی از فرصت خوبی که به دست آورده، به الاغ می‌گوید، خیالت راحت باشد، تو را به جایی می‌برم که استراحت کنی، جایی که تا به حال ندیده‌ای. او الاغ را پیش روباه و شیر می‌برد. الاغ که متوجه می‌شود فریب خورده، با دیدن پای زخمی شیر نقشه‌ای می‌کشد.

انگشتر آرزو، پروازکن عقاب، پرواز، چشم گرگ(بخش دوم)

معرفی کتاب
در این سه داستان که در راستای اهداف آزمون بین‌المللی «پرلز» انتخاب و ارائه شده است، هدف این است که کودکان بتوانند تحلیل درستی از متن داشته باشند. به همین منظور در پایان هر داستان تمریناتی مناسب با متن ارائه شده است. این داستان‌ها به این نکات اشاره دارند: ساده‌لوح نبودن، قدر‌شناسی و مهربانی و حفاظت از محیط زیست.

دوست نادان

معرفی کتاب
پسرک در سایه درختی دراز کشیده بود که صدایی شنید. ناگهان از لای بوته‌ها ماری سیاه را دید که مثل طناب دور بچه خرسی پیچیده بود. پسرک از درختی بالا رفت و با هسته‌های آلو که در جیب داشت، به سر و صورت مار زد. مار فرار کرد و خرس برای تشکر از از پسر از رودخانه چند ماهی گرفت و به او داد. همچنین هنگامی که پسرک خوابید، خرس بالای سرش نشست تا مواظب او باشد.

گنجشک و دانه عجیب

معرفی کتاب
گنجشک دانه‌ای پیدا می‌کند و چون نمی‌داند آن چه دانه‌ای است، نزد کلاغ می‌رود و با راهنمایی او متوجه می‌شود که پنبه دانه است و باید آن را بکارد. گنجشک دانه را به سنجاب می‌دهد، سنجاب دانه را می‌کارد و ... . سرانجام از پنبه‌ها نخ و پارچه درست می‌شود و گنجشک صاحب لباس می‌شود.