Skip to main content

تن نور

معرفی کتاب
نویسنده این اثر در قالب رُمان به بیان دغدغه‌ها و مشکلات نوجوانان در مواجهه با مقوله‌هایی مانند جنگ، فقدان، عشق و مرگ با محوریت خرمشهر در دوران دفاع مقدس، پرداخته است. داستان مردمانی است که طعم تلخ جنگ را چشیده‌اند و با گذر هزاران روز و شب نتوانستند، آن تلخی آغشته به خون و از دست دادن‌ها را فراموش کنند. روایت تمام تنورهای خاموش خرمشهر باشد که روزگاری آخرین پناه دختران و زنان جنگ‌زده شدند تا حرمت‌شان را در برابر دست‌های ناپاک متجاوز حفظ کنند. در بخشی از کتاب آمده است: «... در جنگ جایی امن پیدا می‌شود؟ شهری که در تیررس دشمن قرار دارد و جانش از قدم‌های بی‌امان عراقی‌ها و تانک‌های‌شان به لرزه افتاده، ...».

خون براده‌هایی از شهر

معرفی کتاب
کتاب «خون، براده‌هایی از شهر»، داستانی است که به زندگی و مسائل اجتماعی در جنوب ایران می‌پردازد. این کتاب با روایت زندگی ربابه، زنی مستقل و مبارز، از خانواده کولی و دوره‌گرد که در کودکی به خرمشهر آمده است و آن‌جا زندگی می‌کند. اما مردم شهر او را از خودشان نمی‌دانند. کتاب، روزهای آغاز دفاع مقدس را در دل خرمشهر روایت می‌کند و علاوه بر بیان حال و هوا و اتفاقات روزهای ابتدای جنگ، از عشق، غربت، خیانت، مبارزه و استقامت سخن می‌گوید و خواننده را درگیر پیچیدگی‌های اخلاقی و اجتماعی می‌کند.

بشکوچ

معرفی کتاب
کتاب «بشکوچ» روایتگر داستان عشق و جنگ در بستر سی‌وچهار روز محاصره خرمشهر است. داستان حول محور شخصیت کیارش، یکی از تکاوران نیروی دریایی بوشهر، می‌چرخد که برای دفاع از خرمشهر به این شهر اعزام می‌شود و در آن‌جا با دختری به نام سلدا آشنا شده است و عاشق او می‌شود. این رمان سه راوی دارد: کیارش، سلدا و ایرانه، که هر کدام از دیدگاه خودشان به واقعه‌های داستان نگاه می‌کنند. این رمان توانسته است فضای جنگ و عشق را در کنار هم به تصویر بکشد و عمق زخم و ماندگاری این عشق را در ذهن خواننده ایجاد کند. در کتاب می‌خوانیم: «گوش بردم جلوی دهانش، انگشت گذاشتم زیر گلویش، روی مچش نفس، نمی‌کشید. قلبش نمی‌زد. چشم‌های نیمه بازش به خیابان قفل بود، به کف آسفالت خونی پر از جنازه و مجروح و تانک‌های سوخته. دستم روی صورتش می‌لرزید. نفسم بالا نمی‌آمد. حس کردم چشم‌هایم بسته می‌شود. چشم گرداندم. برای اولین بار دنبال کسی بودم که کنارم باشد.»

آدلا هنوز شام نخورده! مجموعه خاطرات طنز رزمندگان کرمانی

معرفی کتاب
کتاب «آدلا هنوز شام نخورده» مجموعه خاطرات طنز رزمندگان دفاع مقدس است که توسط جمعی از نویسندگان گردآوری شده است. این کتاب با هدف نمایش تصویری متفاوت از جنگ، با تکیه بر لحظات طنز و بذله‌گویی‌های رزمندگان، منتشر شده است. در این کتاب، تلاش شده تا با وجود سختی‌ها و ناملایمات جنگ، روحیه بالای رزمندگان و توانایی آن‌ها در یافتن لحظات شاد و طنزآمیز به تصویر کشیده شود. هدف نویسنده نشان دادن روحیه بالای رزمندگان و توانایی آن‌ها در یافتن لحظات شاد و طنزآمیز حتی در شرایط سخت جنگ می‌شد.

در قلب سنگرساز: بر اساس زندگی سردار شهید هاشم ساجدی

معرفی کتاب
مجموعه قصه فرماندهان، به زندگینامه و خاطرات شهدای دفاع مقدس و فرماندهان ارشد روزهای سخت جنگ ایران و عراق می‌پردازد. این مجموعه با زبانی جذاب برای نوجوانان به تقریر در آمده است. در این جلد با عنوان «در قلب سنگرساز»، زندگی «سردار شهید هاشم ساجدی»، به شکل داستان روایت شده است. ایشان وقتی نوزاد بودند پدرشان را از دست دادند. مادربزرگوارشان برای‌شان هم پدر بودند هم مادر. او از کودکی پابه‌پای مادر، خواهر و برادرانش سهمی از زندگی را به دوش می‌کشد تا اینکه صدام به ایران حمله می‌کند. هاشم بماند و کمک مادر باشد یا برای سرزمینش به خط مقدم برود؟ ...

قصه عاشقان

معرفی کتاب
کتاب «قصه عاشقان» داستان‌های کوتاه از شهدا، اهمیت نماز و نقش آن در زندگی و تعالی انسان را به تصویر می‌کشد. این کتاب با زبانی ساده و جذاب، مخاطبان را به درک عمیق‌تری از این موضوع دعوت می‌کند. خاطرات و نوشته در این اثر خواندنی کوتاه بیان شده است و مفاهیم در ذهن خواننده به راحتی نقش می‌بندد. این کتاب برای علاقه‌مندان به مطالعه و آشنایی با سیره شهدا و همچنین برای کسانی که به دنبال درک اهمیت نماز در زندگی هستند، مناسب است.

حاج‌ابوالفضل: زندگینامه داستانی شهید حاج‌ابوالفضل شاطری

معرفی کتاب
ایمان و امید دو مفهوم پیش‌برنده و موتور محرک انسان برای رسیدن به اهداف والایی است که برای خویش ترسیم کرده است و انگیزه حرکت و ایستادگی در برابر ناملایمات زندگی دنیایی را به آدمی می‌بخشد. انسان به هر اندازه از این دو گنجینه بهره ببرد و در درون خویش متبلور سازد، به همان اندازه قوی‌تر شده و به تحقق آرمان غایی‌اش نزدیک‌تر می‌شود. زندگی «شهید حاج ابوالفضل شاطری» سرشار از دو نور ایمان و امید است که نه تنها در وجود او روشن شده است، بلکه در وجود کسانی که به نوعی با او متصل شده‌اند، ساری و جاری شده است. جوانی که متعهدانه پای عشق به میهن و اعتقاد راسخ به آرمان‌های والای انقلاب اسلامی می‌ایستد و ایثار را با عمل خالصانه در نگاه دیگران عینیت می‌بخشید. کتاب حاج ابوالفضل روایت مادرانه‌ای است از زندگی این شهید والامقام که به نوجوان ما می‌آموزد می‌توان در هر نقطه‌ای که ایستاده است، همه فعالیت‌های خود را بر مدار حق تا رسیدن به هدف خلقت و کسب مقام خلیفه‌اللهی تنظیم کرد.

راز چشم‌هایش: روایتی از زندگی مخلصانه مدیر و معلم شهید آقا سید جلال سوری

معرفی کتاب
«راز چشم‌هایش»، روایتی از زندگی مخلصانه‌ی مدیر و معلم شهید، «آقا سیدجلال سجادی» است که به قلم خواهرزاده‌ی ایشان و روایت‌هایی از خواهر، برادر، دوستان و شاگردان شهید می‌باشد. ایشان از مبارزین فعّال قبل از انقلاب بود و بیش از پنج ماه در زندان ساواک کرمان به سر برد. شهیدی که دوران دانشجویی‌اش با دوران دانشجویی خیلی‌ها فرق داشت همچنین از دوران دبیرستان در جلسات مذهبی و سیاسی شرکت می‌کرد و در مدرسه نیز کلاس اخلاق برای شاگردانش برگزار می‌کرد. قبل و بعد از انقلاب همواره شاگردانش را به پوشیدن روسری و چادر تشویق می‌کرد.

برف و باروت

معرفی کتاب
کتاب «برف و باروت» روایتی از زندگی کشتی‌گیر شهید «سید مصطفی میرشاکی» است. داستان زندگی شهید به نقل از دوستش با موضوع کشتی و مرام پهلوانی ایشان می‌باشد. روایت از ایشان که در تنها سالن کشتی الیگودرز چگونه با شاگردانش برخورد می‌کرده و این‌که چگونه در زمان حضور در جبهه از مسابقات اطلاع پیدا می‌کرده و به هم‌رزمانش خبر می‌داده تا برای مسابقه آماده شوند. صحنه‌هایی از زمان فرماندهی او در جبهه و عملیات‌هایی که هدایت می‌کرده نیز توسط نویسنده روایت شده است.

خط تماس؛ محمدرضا بایرامی

معرفی کتاب
کتاب «خط تماس» رمانی روایت‌گونه از زندگی سردار شهید حاج احمد کاظمی از فرماندهان دوران دفاع مقدس است که تا آخرین پرواز همچنان در کسوت فرماندهی سپاه بود. این کتاب با روایت‌های متفاوت و رفت‌وبرگشتی، صحنه‌های باشکوه دفاع مقدس و پس از آن و نقش برجسته حاج احمد کاظمی را به تصویر می‌کشد. احمد کاظمی اول تیرماه 1337 شهر نجف‌آباد اصفهان متولد شد. در طول دوران جنگ تحمیلی به‌عنوان فرمانده لشکر 8 نجف در سپاه پاسداران فعالیت می‌کرد. از سال 1372 تا 1384 فرماندهی قرارگاه حمزه، لشکر امام‌حسین(ع) و فرمانده نیروی هوایی سپاه فعالیت می‌کرد. در سال 1384 به فرماندهی نیروی زمینی سپاه منصوب شد. در دی‌ماه 1384 در سانحۀ سقوط هواپیمایی فالکن 20 در نزدیکی ارومیه به شهادت رسید.