بچه بازارچه: خاطرات حمید قاسمی
معرفی کتاب
روزی سه تا حمید بودند که تصمیم گرفتند فرار کنند و به جبهه بروند. هر سه آنها نُه ساله بودند و سر پرشور و دل عاشقی داشتند. «بچه بازارچه» روایت ساده و صادقانۀ یکی از رزمندگان اسلام است از روزهای جنگ با رژیم بعث عراق و همچنین روایتی است از تلاش این رزمنده و دوستانش برای حضور در جبهههای حق علیه باطل. این کتاب 9 فصل دارد و در انتها نیز عکسها و اسناد مربوط به این رزمنده قرار داده شده است.
درخت تنها: روایت خاطرات حسین برزگر
معرفی کتاب
کتاب «درخت تنها» زندگینامه حسین برزگر است که از نوجوانی در بسیج مشغول فعالیت بوده و سپس وارد جنگ میشود. اولین شب ورودش به جبهه او را به شوخی توی چادری میخوابانند که شهدا را گذاشتهاند و او بدون اطلاع بین آنها تا صبح میخوابد. او به دلیل شیطنتهایی برگردانده شده ولی باز هم به جبهه میرود و به دلیل اینکه از بچگی یک پای معلول دارد او را به قسمت تعاون لشگر علی ابن ابیطالب میفرستند. تا مدتها مسئول کارت و پلاک بوده و در قسمت کفن کردن و شناسایی شهدا فعالیت داشته است. حسین بعد از جنگ هم در منطقه میماند و مشغول تفحص میشود و تا حالا جزءیکی از مؤثرترین نیروهای ستاد مفقودین ایران است و در امر تفحص فعال است.
گردان نانواها: خاطرات شفاهی مردم خانوک از پشتیبانی دفاع مقدس
معرفی کتاب
در این کتاب چند داستان گوناگون وجود دارد که تمام آنها در روستای خانوک استان کرمان میگذرد. داستانهای این کتاب با موضوعاتی همچون مبارزات مردم انقلابی علیه رژیم پهلوی، ورود امام خمینی(ره) به ایران، رزمندگان خانوکی در دفاعمقدس، نانهای خانوک برای تغذیه رزمندگان ارائه شدهاند. مردم این روستا به «نان پختن برای رزمندگان جبههها» مشهور بودند و بانویی انقلابی و فداکار به نام «کل زهرا» مدیریت این کار را به عهده گرفته بود. نویسنده کتاب حاضر در تلاش است تا مخاطبان را با رشادتها و فداکاریهای مردم روستاها و شهرهای گوناگون آشنا کند.
روزی که بابا توی جیبم بود
معرفی کتاب
دخترکی در آرزوی همقدم شدنِ مسیر خانه تا مدرسه با پدر بود، چون پدر او شهید شده بود. ناگهان روزی پدرش از صبح هنگام در کنار او صبحانه خورد، شال و کلاه بر سر دختر کرد و راهی مدرسه شدند. در راه، از آرزوهایش برای بابا گفت و بلوزی که انتخاب کرده بود به بابا نشان داد. زنگ تفریح همراه پدر بود که اتفاقی افتاد و پدر دیگر نبود، او کجا بود؟ دخترک چگونه او را پیدا کرد؟ ...
دل شیر داشت
معرفی کتاب
عاشقان را رازی در میان است با معشوق که اغیار در نمییابند. چه باک اگر آنان را مجنون بخوانند زیرا که ملامت گویان خط و خال لیلی را درنیافته اند و چه دانند که دلهای مالامال از عشق شهیدانمان از چه روی مشهون از شور و نشاط و اشتیاق بود. ولی همگان خواهند دانست آینده از آن کسانی است که در انتظار موعود آخرالزمان پیوسته با خود زمزمه می کنند که: «هیهات مِن الذلة».
کتاب «دل شیر داشت» مروری است بر حیات طیّبۀ شهید بزرگوار حاج یونس زنگی آبادی فرماندۀ تیپ امام حسین«ع» لشکر 41 ثارالله، که نتیجه غور نویسنده در آثار بزرگان و مجموعه های گرانقدری است که در باره حاج یونس تحقیق و نتیجۀ زحمات خویش را بر اساس خاطرات شهید گردآوری کردهاند و توسط نویسنده به سان روایتی شیرین برای معرفی به نسل جدید به نگارش درآمده است.
کتاب «دل شیر داشت» مروری است بر حیات طیّبۀ شهید بزرگوار حاج یونس زنگی آبادی فرماندۀ تیپ امام حسین«ع» لشکر 41 ثارالله، که نتیجه غور نویسنده در آثار بزرگان و مجموعه های گرانقدری است که در باره حاج یونس تحقیق و نتیجۀ زحمات خویش را بر اساس خاطرات شهید گردآوری کردهاند و توسط نویسنده به سان روایتی شیرین برای معرفی به نسل جدید به نگارش درآمده است.
جام زهر: روایتی از زندگی کشتیگیر شهید، اصغر امنزاده
معرفی کتاب
این داستان درباره شهیدی است که سال 1367 راهی جبهه میشود. تا به آنجا میرسد که قطعنامه 598 امضا میشود، اما صدام به عهد خود پایبند نمیماند، شلمچه را بمباران میکند و اصغر در شلمچه به شهادت میرسد. شهید امنزاده علاوهبر تحصیل در دانشگاه، به کشتیگرفتن نیز مشغول بود و میخواست از مدالآوران نامی کشور شود. نویسندهی داستان زندگی شهید امنزاده، از دوران کودکی او آغاز میکند و خواننده را با حوادثی که در دوران نوجوانی و جوانی ایشان میگذرد آشنا میکند.
همدم: مادر جبههها، خاطرات زهرا محمودی
معرفی کتاب
این کتاب دربارهٔ بانویی والامقام به نام زهرا محمودی است که در پشتخطمقدم از رزمندگان با ارسال خوراک و پوشاک پشتیبانی میکرد. این بانو به دلیل اینکه فعالیتهایش رنگوبویی مادرانه داشت، با عنوان مادر جبههها معروف شناخته میشود.
کتایون رجبیراد، نویسنده کتاب حاضر، پس از شنیدن خاطرات خانم محمودی تصمیم گرفت ماجرای پر فراز و نشیب زندگی ایشان و چالشهایی که در روند پشتیبانی جبهه برسر راهش وجود داشت را در قالبی داستانی تحریر کند.
کتاب حاضر قصد دارد خوانندگان را با فداکاریها و تلاشهای زنان و اهمیت نقش ایشان در طول دفاع مقدس آشنا کند.
کتایون رجبیراد، نویسنده کتاب حاضر، پس از شنیدن خاطرات خانم محمودی تصمیم گرفت ماجرای پر فراز و نشیب زندگی ایشان و چالشهایی که در روند پشتیبانی جبهه برسر راهش وجود داشت را در قالبی داستانی تحریر کند.
کتاب حاضر قصد دارد خوانندگان را با فداکاریها و تلاشهای زنان و اهمیت نقش ایشان در طول دفاع مقدس آشنا کند.
کوچهی قهر و آشتی و غول جنگ (داستان نوجوان)
معرفی کتاب
ماجرای کتاب حاضر از این قرار است که پسری معلول به نام سهراب در مدرسه با مشکلات زیادی مواجه بود. همه او را مسخره میکردند و به او میخندیدند، برای همین سهراب تصمیم گرفت دیگر درس نخواند، همراه با پدرش کار کند و بنا شود. پدرش در ابتدا با او مخالف بود و تصور میکرد سهراب نمیتواند کار کند، اما اوضاع جور دیگری رقم خورد و همهچیز ناگهان تغییر کرد..
بَچّه مَرد (داستان نوجوان)
معرفی کتاب
این داستان درباره خانوادهای کپرنشین و فقیر در دوران قبل از شروع جنگ و سالهای نخست جنگ است. فرزند این خانواده که نوجوانی شجاع است، درگیر حوادثی میشود که او را راهی جبهههای دفاع مقدس میکند. این نوجوان شجاع در سالهای جنگ آنچنان جنگید و از خود دلیری نشان داد که باعث تعجب فرماندهان سپاه و نظامیهای باسابقه شد و مدال افتخار را نصیب خودش کرد. نویسنده قصه حاضر سعی دارد نوجوان امروز را با سختیها و رشادتهایی نوجوانان ایام جنگ و دفاعمقدس آشنا کند و ایشان را در جریان فداکاریهای رزمندگان و شهدا قرار دهد.