قانون طلایی خرسی: آنچه برای خودت میپسندی برا ی دیگران هم بپسند
معرفی کتاب
این داستان درباره تصمیم خرسی کوچولو است. او باید تصمیم بگیرد با خرس جدیدی که وارد مدرسه شده مهربان باشد یا مانند دوستانش با آن خرس تازهوارد بدرفتاری کند. خرسی کوچولو که خیلی ناراحت و سردرگم بود، به یاد جمله طلایی مادر و پدرش افتاد که گفته بودند :«آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند.» این جمله به خرسی کمک کرد تا تصمیمش را قطعی کند و با تازه وارد مهربان باشد.
ادوارد، قطار قراضه
معرفی کتاب
ادوارد یک قطار کهنه و قدیمی بود که پیچهایش شل بودند و مدام سروصدا میکرد. او به خاطر سن بالایش گیج شده بود و خرابکاری میکرد. باقی قطارها او را به خاطر مشکلاتش مسخره میکردند. یک روز یکی از همان قطارها در دردسر افتاده بود و تنها کسی که توانست به او کمک کند ادوارد بود. بعد از آن روز ادوارد دیگر فقط یک قطار پیر و قراضه نبود، بلکه در نظر دوستانش شجاع و مهربان بود.
گوردن، قطار ناسپاس
معرفی کتاب
این داستان درباره قطار مغروری به نام گوردون است که هرکس برایش هرکاری میکند، از طرف مقابل تشکر و سپاسگزاری نمیکند. زمانی که برای دیگران اتفاقی ناخوشایند میافتد گوردون شروع به تمسخر و خندیدن میکند. این رفتارهای گوردون باعث ناراحتی و رنجش دوستانش میشود. یک روز که گوردون توی دردسر افتاده بود و بوقش خراب شده بود، خیلی خجالت کشید و متوجه شد مشکل و حادثه فقط برای دیگران نیست، برای او هم میتواند اتفاق بیفتد.
اولیور، قطار اوراقی
معرفی کتاب
این داستان چهاردهمین کتاب از مجموعه «قصههای قطاری» است. الیور قطاری قدیمی است که رئیس ایستگاه میخواهد او را از رده خارج و به اوراقی منتقل کند. یک شب که او در اوراقی تنها بود صدای دوستش را شنید و ماجرای از رده خارج شدنش را برای او گفت. دوستِ اولیور و باقی قطارها به او کمک کردند تا از اوراقی بیرون بیاید. رئیس که همدلی و دوستی میان قطارها را دید، از تصمیمش پشیمان شد و الیور را به خط برگرداند.
این داستان اهمیت دوستی و همدلی را به کودکان یادآوری میکند و سعی دارد آنها را نسبت به وضعیت دوستان و اطرافیانشان، خصوصاً اگر در شرایط خوبی نباشد، مسئولیتپذیر کند.
این داستان اهمیت دوستی و همدلی را به کودکان یادآوری میکند و سعی دارد آنها را نسبت به وضعیت دوستان و اطرافیانشان، خصوصاً اگر در شرایط خوبی نباشد، مسئولیتپذیر کند.
اگر مؤدب نباشم چی؟
معرفی کتاب
این داستان درباره پسرکی به نام آرین است که نمیتواند مؤدب باشد و بلد نیست به حقوق دیگران احترام بگذارد. آرین سلیقه دوستانش را مسخره میکرد. بدون اجازه وارد اتاق خواهرش میشد. بعد از مدتی تمام دوستان و اطرافیانش از او ناراحت و عصبانی بودند. آرین از مادربزرگش کمک خواست تا رفتارش را بهتر کند و مادربزرگ راه مؤدب و محبوبشدن را به آرین یاد داد.
بیل و بن، قطارهای فداکار
معرفی کتاب
این داستان دوازدهمین جلد از مجموعه قصههای قطاری است. بیل و بن دو قطار بودند که رئیس ایستگاه تصمیم گرفت آنها را برای مأموریتی به معدن بفرستد. قطارهای معدن آن دو را مسخره میکردند و آزار میدادند تا اینکه یک روز اتفاق بدی افتاد. معدن ریزش کرد و قطارها و کارگران زیادی زیر آوار ماندند. بیل و بن آن روز به خوبی به دوستانشان کمک کردند و آنها را از زیر آوار بیرون کشیدند. پس از این حادثه، باقی قطارها قدر بیل و بن را بیشتر میدانستند و با آن دو دوست شدند.
کتاب حاضر در تلاش است تا به کودکان بگوید حتی اگر در شرایطی بودید که دیگران با شما چندان دوستانه رفتار نمیکردند، شما مانند آنها نباشید و هنگام مشکلات به دیگران کمک کنید. مطمئن باشید که نتیجه کمککردن خود را به خوبی میبینید.
کتاب حاضر در تلاش است تا به کودکان بگوید حتی اگر در شرایطی بودید که دیگران با شما چندان دوستانه رفتار نمیکردند، شما مانند آنها نباشید و هنگام مشکلات به دیگران کمک کنید. مطمئن باشید که نتیجه کمککردن خود را به خوبی میبینید.
میویس، قطار از خودراضی
معرفی کتاب
این کتاب درباره قطاری به نام میویس است. میویس قطاری از خودراضی است که فکر میکند کارهایش از همه درستترند. او با همین تصور باعث شد یکی دیگر از قطارها در خطر بیفتد و در آستانه سقوط قرار بگیرد. پس از این اتفاق، میویس متوجه شد نباید فقط به نظر خودش اهمیت بدهد و باید به حرفها و پیشنهادات درست دیگران نیز گوش بدهد.
اسکار لویی، قطار خرابکار
معرفی کتاب
این داستان زندگی قطاری قدیمی به نام اسکارلویی را بازگو میکند. اسکارلویی برای کار به راهآهن فرستاده شده بود اما دوست نداشت واگنها را جابهجا کند. او بابت کاری که به او واگذار شده بود خوشحال نبود تا اینکه یک روز قرار شد مسافری را جابهجا کند اما نتوانست کار را تا انتها پیش ببرد. همین اتفاق باعث شد تا چرخهای نو برای او کار بگذارد و به یک قطار مسافربری زیبا و امن تبدیل شود.