جزیره بیتربیتها 4
معرفی کتاب
جلد چهارم از مجموعه «جزیره بیتربیتها»، مشتمل بر داستانهای کوتاه فارسیِ طنز است، با عنوانهای «دکتر قلابی»، «پرِ مرغ»، «پس بده» و «سرماخوردگی». این داستانها حکایت خانواده سلطنتی بیتربیتهاست که سالهاست در کاخی که حالا به موزه تبدیل شده است، زندگی میکنند. این موزه محل بازدید مردم است و هرروز تعداد زیادی بازدیدکننده دارد. این کاخنشینان نه برای حکمرانی و سلطنت، بلکه برای کار و امرار معاش در آن زندگی میکنند! در این کاخ هرکدام از شاهزادگان وظایف و مسئولیتهای خاصی دارند. برای مثال، پادشاه سرایدار و ملکه آشپز کاخ است!
جزیره بیتربیتها 3
معرفی کتاب
جلد سوم از مجموعه «بیتربیتها»، دربردارنده شش داستان کوتاه طنز است، با عنوانهای «خرید»، «فشار خون»، «نگه داشتن بچه» و... . داستان، ماجرای خانوادهای سلطنتی و بیتربیت است که سالهاست کاخ آنها به موزه تبدیل شده است. پادشاه اکنون نقش سرایدار و ملکه نقش آشپز را دارند. «دروازهبان»، پسر دوازدهساله خانواده و روای داستان، با خواهرش، «بابونه»، همراه بازدیدکنندگان، ماجراهایی را تجربه میکنند. در داستان اول، پادشاه بیتربیتها، سه کیلو لواشک را یکجا خورده و بیمار شده است! در این میان، مردی کوتاهقد آیفون را به صدا درمیآورد. او دکتر است و... .
جزیره بیتربیتها
معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد دوم از مجموعه «جزیره بیتربیتها» و مشتمل بر نُه داستان کوتاه طنز است. «دروازهبان»، پسر دوازدهسالهای از خانواده سلطنتی بیتربیتهاست. کاخ سالهاست که به موزه تبدیل شده؛ اما سازمان موزه کشور به عموی دروازهبان اجازه داده است که هم سرایدار کاخ باشد و هم در آن پادشاهی کند. پدر و مادر، زنعمو و «بابونه»، خواهر دروازهبان، در کاخ زندگی میکنند. بابونه و دروازهبان هرروز در کاخ شاهد اتفاقات خندهدار و آموزنده هستند. در اولین ماجرا، دروازهبان تختخواب خود را خیس کرده است و مادرش میخواهد جلوی شبادراری او را بگیرد. او پیشنهاد میدهد کتاب تاریخ جنگ جهانی دوم را بخوانند؛ اما... .
جزیره بیتربیتها ۱
معرفی کتاب
جلد نخست از مجموعه «جزیره بیتربیتها»، مشتمل بر هفت داستان کوتاه است، با عنوانهای «نابودی بر سر میز صبحانه»، «خروس»، «نوزده عروسی»، «کلاه خرگوشی» و... . در هریک از این داستانها، ماجراهای زندگی خانوادگی و برخی از آداب معاشرت اجتماعی از زبان پسری دوازدهساله روایت میشود. «دروازهبان» و خواهر هفتسالهاش، «بابونه»، در کاخ بیتربیتها متولد شدهاند. حکومت بیتربیتها صدسال پیش در جزیره از بین رفته است؛ اما سازمان موزههای کشور به عموی بچهها اجازه داده است که هم سریدار کاخ باشد و هم در آن پادشاهی کند!
آقای باکلاه و آقای بیکلاه
معرفی کتاب
نویسنده کتاب، علاوهبر اینکه با داستانهایش کودکان را میخنداند، نکات آموزشی و اخلاقیای را هم متذکر میشود. کتاب حاضر حاوی چندین داستان کوتاه طنز است. تماشا کردن تلویزیون، بیماری و مدرسه، آرزو، احترام و بچه تنبل، موضوع بعضی از این داستانهاست. داستان «آقای باکلاه و آقای بیکلاه، درباره دو مرد است. یکی، یک سر دارد و ۲۳ کلاه و یکی، ۲۳ کلاه دارد و یک سر! هنگامیکه این دو یکدیگر را ملاقات میکنند، اتفاق عجیبی رخ میدهد. آقای باکلاه، تنهای کلاه آقای بیکلاه را میخرد!
بردن پیانو به ساحل؟ هرگز!
معرفی کتاب
مادر از دختربچه می خواهد وسایلش را بردارد تا به ساحل بروند و منظورش بیلچه مخصوص شنبازی و قایق یا بشقاب پرنده است، نه پیانو! اما دختربچه پیانو را با خودش میبرد و قول میدهد آن را سالم نگه دارد؛ ولی رساندن پیانو به ساحل اصلاً کار راحتی نیست. دختر بچه همراه پیانو آببازی میکند و بعد پیانو آنقدر دور میشود که دیگر دست او به آن نمیرسد. حالا دختربچه آرزو میکند ای کاش هیچوقت پیانو را با خودش به ساحل نمیآورد.
بردن سیرک به کتابخانه؟ هرگز!
معرفی کتاب
قهرمان داستان به کتابخانه میرود. روی پوستری که در کتابخانه چسبانده شده است، نوشته: "میتوانی هر کاری که دلت خواست توی کتابخانه بکنی." برای همین او تصمیم میگیرد یک سیرک در کتابخانه راه بیندازد...کتابدار به او میگوید زیاد سروصدا نکند!و او به کتابدار میگوید نگران نباشد او همه قوانین کتابخانه را میداند؛ ولی...
بردن تمساح به مدرسه؟ هرگز!
معرفی کتاب
معلم از بچههای کلاس میخواهد چیزی از طبیعت را به کلاس علوم ببرند و منظورش یک تکه چوب، چند تا سنگ درخشان و... است؛ اما «مگنولیا» تمساحش را به کلاس میبرد! او برای معلم توضیح میدهد که هیچ اتفاقی رخ نمیدهد و تمساح او ساکت و دست به سینه مینشیند. ناگهان وسط صحبت معلم، صدای خنده مگنولیا بلند میشود؛ چون تمساح یک نقاشی خندهدار به او نشان داده است. سر کلاس هنر، موشکی لای موهای معلم گیر میکند و... . مگنولیا حسابی به دردسر افتاده است!
خط ویژه: مجموعه یادداشتهای طنز ژورنالیستی
معرفی کتاب
«یادداشت طنز ژورنالیستی از پیشینه چندان دور و درازی برخوردار نیست و سابقه حیات آن نزدیک به ظهور پدیده روزنامهنگاری در ایران است. همچنین یادداشتهای طنز قالب مناسبی است برای بعضی از افکار یا موضوعاتی که شاید در قالبهای دیگر موثر یا قابل طرح نباشد. این کتاب گزیدهای از بیست یادداشت طنز است که در نشریات گوناگون اعم از روزنامه، هفتهنامه و ماهنامه در طول سال گذشته چاپ و منتشر شده است.»
ازدواج اجباری با ملکه سنسنا
معرفی کتاب
روزهای آخر سال است و «سیاوش» میخواهد در خانه تکانی به مادرش کمک کند؛ اما اتفاقی رخ میدهد و سیاوش وارد سرزمینی عجیب میشود.فرمانروای این سرزمین، ملکه «سنسنا» تصمیم دارد با سیاوش ازدواج کند. سیاوش دلش میخواهد با پدر و مادر و خواهرش، «شعله» زندگی کند؛ هرچند که دلِ خوشی از او ندارد! سیاوش برای بازگشت به دنیای خودش و زندگی در آن باید مراحل سختی را پشت سر بگذارد، مراحلی که به نظر میآید عبور از آنها غیرممکن است.