Skip to main content

کسی این کلاغ آبی را نمی‌خواهد؟

معرفی کتاب
این کتاب، داستان کلاغ کوچکی است که در جست‌وجوی یک وطن جدید تک‌وتنها اما با کوله‌باری از امید، شجاعانه پای در راه سفر می‌گذارد؛ در پیِ یافتن جایی که در آن «امنیت» داشته باشد و او را «همان‌طوری که هست»، بپذیرند. این کتاب، کودکان را با احساس طرد شدن، غریبگی، درماندگی و تنهایی در غربت آشنا می‌کند و به آن‌ها نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با درک تفاوت‌ها و پذیرش آن‌ها و نیز با تکیه بر دانسته‌ها و توانایی‌های خود، چالش‌های مهاجرت را به فرصت تبدیل کرد.

بابا و مامانم دیگر باهم دوست نیستند!

معرفی کتاب
در این داستان، پدر و مادر یک کودک قبلا مثل دوتا دوست بودند و آن‌ها خانواده خوشبختی بودند، اما نمی‌داند چرا همه چیز تغییر کرد. پدر و مادر کودک شروع به دعوا با هم کردند و اعصاب همه توی خانه به‌هم ریخته بود و... .
در این کتاب، هدف، آگاهی بخشیدن به کودک درباره نگرانی‌ها و اضطراب‌هایی است که ممکن است در دوران گذار و تغییر، درون خانواده تجربه کنند.

فرانکلین و پتوی آبی

معرفی کتاب
«فرانکلین» پتوی دوران کودکی‌اش را خیلی دوست دارد. او هر جا می‌رود پتویش را هم با خودش می‌برد. هرچه فرانکلین بزرگ‌تر می‌شود، پتویش کوچک‌تر و کهنه‌تر می‌شود. با این حال هر شب وقت خواب باید پتوی آبی‌اش را بغل کند و بخوابد، اما... . این داستان به وابستگی کودکان به اشیا می‌پردازد. کودکان با خواندن این داستان با فرانکلین همزاد‌پنداری می‌کنند و متوجه می‌شوند که این علاقه و وابستگی به اشیا طبیعی است.

فرانکلین و مهمان شب

معرفی کتاب
یک روز «فرانکلین» از پدر و مادرش اجازه می‌گیرد که دوستش «خرس» را به خانه دعوت کند تا شب را در خانه‌شان بخوابد. این اولین باری بود که فرانکلین دوستش را به خانه دعوت می‌کرد، او برای خوش‌گذشتن به مهمانش برنامه‌های زیادی داشت اما آیا به فرانکلین و دوستش خوش می‌گذرد؟ کودکان با مطالعه این داستان با آداب مهمان‌داری و مهمان‌نوازی آشنا می‌شوند.

خرگوشک تقصیر بچه‌ها نیست!

معرفی کتاب
«هاوارد خرگوشه» خیلی با دست و پا بود. مشکل همه را حل می‌کرد و به داد همه می‌رسید؛ تا این‌که یک روز دید «اِلی»، بهترین دوستش، گریه می‌کند. اِلی گفت که پدر و مادرش دعوا می‌کنند و او خیلی ناراحت است، چون فکر می‌کند همه‌اش تقصیر اوست... . آیا هاواردخرگوشه می‌تواند برای اِلی کاری بکند؟ در این داستان هاوارد از درست کردن چیزها در گوشه‌وکنار خانه، کمک کردن به دوستانش و آسان‌تر کردن زندگی برای بقیه لذت می‌برد و یاد می‌گیرد که چطور با گوش دادن به حرف‌های دوستانش احساس خوبی داشته باشد.

خرگوشک بقیه هم حق دارند

معرفی کتاب
«اِلی»، مهمانی گرفته، اما «هاواردخرگوشه» را دعوت نکرده است. چون هاوارد سر صف ناهار نوبت را رعایت نمی‌کند. همیشه می‌گوید حق با من است و همه باید کاری را که او دوست دارد، انجام بدهند. هاوارد، کاری می‌کند که لج همه در بیاید... . هاوارد باید چه کار بکند تا بتواند به مهمانی برود؟ ... . کودکان در این کتاب با موضوع رعایت حق انتخاب و رعایت نوبت، آشنا می‌شوند و یاد می‌گیرند که در چه مواقعی عذرخواهی کنند.

تاجر کوچولو: داستان‌هایی برای آموزش اصول مالی به کودکان

معرفی کتاب
این کتاب مصور حاوی مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه آموزنده با عناوین «بز دانا»، «پول‌های موشی»، و... است که در خلال روایت ماجراهای شیرین خود، کودکان را با بخشی از مهارت «سواد مالی» آشنا می‌کنند و اطلاعاتی مفید درباره کسب پول، پس‌انداز، سرمایه‌گذاری، تقسیم ارث و...، در اختیارشان می‌گذارند.

از من بودن تا ما شدن: مهارت‌های انتخاب همسر

معرفی کتاب
اثر حاضر تلاش‌ می‌کند قدم به قدم خواننده را با مهارت‌های انتخاب همسر آشنا کند. کتاب در 4 بخش تدوین شده است. بخش اول نکات کلیدی در انتخاب همسر را بیان می‌کند. بخش دوم «هم «تا»یی و هم«راه»ی»، کفویت و ابعاد آن را بررسی می‌کند، بخش سوم «عاقلانه، عاشقانه یا عاقِلشقانه»، نقش محبت در انتخاب همسر را بیان می‌کند و در بخش چهارم «وقت رسیدن»، زمان ازدواج مورد بررسی قرار می‌گیرد.

شغل محبوب من

معرفی کتاب
در سرزمین خرس‌ها، شغل‌های زیادی برای انجام دادن وجود دارد، مامان از خانه‌ی درختی و خانواده مراقبت می‌کند. بابا، کارهای سخت خانه را انجام می‌دهد و مبلمان‌های قشنگ می‌سازد؛ اما شغل‌های دیگری هم وجود دارد و شما اگر شغل درستی را انتخاب کنید از انجام دادن آن لذت می‌برید. در این کتاب، کودکان با مشاغل مختلف مانند آتش‌نشانی، راننده اتوبوس، فضانورد، دانشمند، ستاره‌شناس، و...، آشنا می‌شوند.

عشق ما بابا!

معرفی کتاب
خرسِ خواهر، خرسِ برادر و عسل، پدرشان را دوست دارند؛ چون پدر آن‌ها همیشه آماده کمک کردن به آن‌هاست. مثلا موقع ماهیگیری به قلاب آن‌ها طعمه می‌زند یا هنگام بیسبال بازی کردن برای آن‌ها توپ هوایی می‌فرستد و یا وقتی از تپه بالا می‌روند او آن‌ها را سوار سورتمه کرده و بالا می‌کشد و... . برای همین بچه‌ها می‌خواهند که برای روز تولد پدرشان یک هدیه مناسب تهیه کنند که... .