Skip to main content

600 حقیقت شگفت‌انگیز در باره دایناسورها، هواپیماها، آتشفشان‌ها، پرندگان، گیاهان، جنگجویان

معرفی کتاب
این مجموعه شما را به سفری اکتشافی می‌برد و ابتدا دنیای هیولاهای ماقبل تاریخ را به شما نشان می‌دهد و بعد انواع هواپیماها، بالن‌ها و هلیکوپترها را به شما معرفی می‌کند. در این مجموعه شما با خصوصیات جالب آتشفشان‌ها آشنا می‌شوید. دنیای گیاهان و پرندگان را بهتر و کامل‌تر از قبل می‌بینید و با جزئیاتی درباره‌ی آن‌ها آشنا می‌شوید. همچنین پا به میدان‌های نبرد می‌گذارید و واقعیت‌های باورنکردنی درباره‌ی بزرگترین جنگجویان تمام دوران‌ها کشف می‌کنید و با سلاح‌های آن‌ها آشنا شوید.

قصه‌های تصویری از تاریخ بیهقی: فرجام بکتوزون

معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالت‌نامه‌ها و فرمان‌های مهم پادشاهان و امیران را مکتوب می‌کرد. کتاب تاریخ بیهقی کامل‌ترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، ‌دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقی‌مانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستان‌هایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد می‌خوانیم: «بکتوزون سپاه‌سالار نیشابور بود و امیرمحمود که در بلخ بود از اینکه نیشابور را به بکتوزون سپرده بودند ناراحت بود. ابوحارث امیرخراسان هوای هر دوی اینها را داشت. امیرمحمود اما روزی تصمیم گرفت بکتوزون را از سر راه بردارد. ابوحارث سعی کرد میان این دو صلح برقرار کند اما خودش گرفتار توطئه بکتوزون شد و ...»

قصه‌های تصویری از تاریخ بیهقی: روز هشتم

معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالت‌نامه‌ها و فرمان‌های مهم پادشاهان و امیران را مکتوب می‌کرد. کتاب تاریخ بیهقی کامل‌ترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، ‌دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقی‌مانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستان‌هایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد می‌خوانیم: «عمرولیث پسری جوان و دلاور به نام محمد داشت. از قضا در پنج منزلی سیستان محمد سخت مریض شد و نمی‌شد او را تکان بدهند. به همین دلیل در آن‌جا ماند. طبیبان بسیاری بر بالین او می‌رفتند اما از کاری از پیش نمی‌بردند. عمرولیث برای رسیدگی به امور سیستان راهی شد و پسرش را با ندیمان و نوکران تنها گذاشت اما مدام از احوال پسرش خبر می‌گرفت تا روز هشتم....»

قصه‌های تصویری از تاریخ بیهقی: دو مرد زاهد

معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالت‌نامه‌ها و فرمان‌های مهم پادشاهان و امیران را مکتوب می‌کرد. کتاب تاریخ بیهقی کامل‌ترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، ‌دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقی‌مانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستان‌هایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد می‌خوانیم: «حاکم بغداد به مکه رفت تا خانه خدا را زیارت کند. به او گفتند دو زاهد در مکه هستند که تاکنون پیش هیچ حاکمی نرفته‌اند. حاکم تصمیم گرفت با وزیرش پیش این دو برود و آن‌ها را بیازماید و ببیند کدامشان اهل خودنمایی و پول دوست و کدامشان زاهدتر است. پس راهی خانه ابن‌سماک و عبدالعزیز شدند...»

قصه‌های تصویری از تاریخ بیهقی: حسنک وزیر

معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالت‌نامه‌ها و فرمان‌های مهم پادشاهان و امیران را مکتوب می‌کرد. کتاب تاریخ بیهقی کامل‌ترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، ‌دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقی‌مانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستان‌هایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. یکی از مشهورترین و غم‌انگیزترین داستان‌های تاریخ بیهقی ماجرای بر دار کردن حسنک وزیر است که در این کتاب با زبانی ساده و روان بازنویسی شده است. او وزیر سلطان محمود و مردی با درایت و مشهور بود و عاقبت با دسیسه‌های دشمنانی چون بوسهل سوزنی در دوران پادشاهی مسعود غزنوی به دار آویخته شد.

قصه‌های تصویری از تاریخ بیهقی: بره‌‌ی فراری

معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالت‌نامه‌ها و فرمان‌های مهم پادشاهان و امیران را مکتوب می‌کرد. کتاب تاریخ بیهقی کامل‌ترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، ‌دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقی‌مانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستان‌هایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. این جلد: چوپان قدرتمند و امینی بود که هر روز رمه را برای چرا به کوهستان و دشت می‌برد. آن روز هم مثل همیشه با گوسفندان به چراگاهی در دل کوهستان رفت. خیلی مراقب بود که گوسفندی گم نشود یا زیاد از حد علف نخورد. نزدیک غروب بود و هوا ابری. برای همین گله را به طرف ده روانه کرد. اما ناگهان بارش باران آغاز شد و شدت گرفت. او همه گوسفندان را به جای امنی برد اما متوجه شد که یکی از بره‌ها دارد به جهت مخالف گوسفندان دیگر فرار می‌کند...

بنی مک‌گی و جناب کوسه: ما بچه معروف‌ها

معرفی کتاب
این کتاب یکی از جلدهای مجموعه بنی مک‌گی و جناب کوسه می‌باشد.که با داستان‌های تخیلی سعی دارد با مخاطب ارتباط برقرار کند.
موضوع این کتاب دردسرهای مشهور شدن است.‌ بنی مک‌گی پسر بچه‌ای است که با کوسه‌ای به نام دندان‌اره‌ای دوست است. دندان اره‌ای کارهای جالبی انجام می‌دهد، مثلاً یک روز که پای بنی به ظرف شیرینی گیر کرد و شیرینی‌ها به هوا رفتند، کوسه جهشی زد و همه شیرینی‌ها را یکجا خورد. بنی هم از این حرکت کوسه فیلم گرفت و در فضای مجازی منتشر کرد. این اتفاق تازه آغاز دردسرها بود. حالا کوسه و بنی معروف شده بودند و خبرنگارها و رسانه‌ها به دنبال آن‌ها!...

منظومه آموزشی و پرورشی طرح صراط

معرفی کتاب
این کتاب روشی در آموزش معارف ناب اسلامی برای نوجوانان و جوانان می‌باشد و با هدف کاهش آسیب‌های اجتماعی، با بهره‌مندی از تعالیم قرآن و سیره و سخن معصومین (علیهم‌السلام)، که بهترین راه پیش‌گیری از آسیب‌های خانوادگی و اجتماعی است، نگاشته شده است.

دفتر قصه اسمش هامون بود

معرفی کتاب
این کتاب، دفتر قصه کتابِ «اسمش هامون بود» می‌باشد. با کمک این دفتر قصه با استفاده از فعالیت‌های لذت‌بخش و جذابی همچون «جدول و سرگرمی، طرح سؤال از متن داستان، روایت داستان جدید توسط کودکان»، بچه‌ها با محتوای داستان تعامل برقرار کرده و درخصوص داستان‌های کتاب و شخصیت‌های داستان گفتگو و بازی می‌کنند.

پنجره نامرئی

معرفی کتاب
این داستان درباره دوستی و ارتباط با آدم‌هاست.
آقای شمس مردی است که روی صندلی چرخ‌دار می‌نشیند و به خاطر مشکل حرکتی‌اش از خانه بیرون نمی‌رود. او همه آدم‌ها را از پنجره کوچک خانه‌اش می‌بیند و درباره آن‌ها خیال می‌بافد و داستان می‌سازد؛ تا اینکه یک روز دختر کوچولویی با صندلی چرخ‌دار جلوی پنجره آقای شمس می‌نشیند. دختر تنهاست و به برف‌ها نگاه می‌کند...