تاجیک هیولایی که بیصدا گریه کرد، بلند خندید
معرفی کتاب
داستان حاضر روایت زندگی پسری به نام تاجیک است. او با همه پسرها فرق دارد. زانوهایش کمی فنریتر از زانوهای دیگران است و هنگام راه رفتن بیشتر بالا و پایین میرود. همه به او میخندند و تاجیک نهتنها از خودش دفاع نمیکند، بلکه خودش هم به خودش میخندد. او هیچوقت عصبانی نمیشود. هر تیمی که تاجیک را دارد، خیالش از توپ جمعکن راحت است. او به اندازه همه میدود.
بهشت او
معرفی کتاب
در اثر پیش رو در قالب ۱۱۷ جمله کوتاه به هم پیوسته و با بهرهمندی از مفاهیم قرآنی، به ترسیم دنیای پس از مرگ یعنی بهشت و جهنم و نیز بیان ویژگیهای بهشتیان و جهنمیان و مراتب بهشت و جهنم پرداخته شده است.متن آیات مورد استفاده در این نگارش در پایان کتاب به همراه ترجمه و نام مترجم ارائه شده، همچنین تصاویر گویای توصیفات درج شده در متن است.
راه او
معرفی کتاب
در این اثر در قالب ۱۱۰ جمله کوتاه به هم پیوسته، مبحث زندگی پس از مرگ و نیز مبانی شناخت خداوند در روایتی ادبی بازگو شده است. در این روایت موضوعاتی مانند در راه درست حرکت کردن، عدالتخواهی، هوسباز نبودن و حسادت نکردن مورد تأکید و تأمل قرار گرفته است. از آنجا که در نگارش متن از مفهوم برخی از آیات قرآن کریم استفاده شده، در پینوشت کتاب متن و ترجمه این آیات درج شده است.
آناهید ملکهی سایهها
معرفی کتاب
در این داستان زندگی آناهید، یکی از بزرگترین و محبوبترین ایزدان آریایی و آیین زرتشت در ایران باستان به تصویر کشیده شده است. آناهید ایزدبانوی آب و باران و باروری در مذاهب ایران باستان است. هرچند در کتب تاریخی و کتیبهها چندان از این ملکه ایرانی یاد نشده است؛ اما نویسنده تلاش دارد با کمک گرفتن از تخیل خود تا حد امکان آناهید را از پشت سایهها و دیوارها بیرون کشیده و او را به مخاطبانش بشناساند.
سایهای روی ارلن گروند
معرفی کتاب
داستانی در ژانر وحشت ارائه شده که فضای آن در قلعهها و عمارتهای بزرگ شکل میگیرد. کاتینا پس از چندین سال دوری از خانواده به خانه پدریاش بازمیگردد و با برخورد سرد تنها خواهر دوقلویش، آلکس روبهرو میشود. آلکس پس از مدت کوتاهی ناپدید میشود و کاتینا که خود را مسبب گم شدن او میداند، تصمیم میگیرد که به تنهایی به جستوجوی او بپردازد.
خنده در تاریکی
معرفی کتاب
این داستان زندگی پسر نوجوانی بهنام واگنی است. واگنی بهدلیل رفتن پدر و مادرش به امریکا، مجبور است با پدربزرگش زندگی کند. در طی مدت یکسال که او نزد پدربزرگ است، اتفاقاتی رخ میدهد که او را نسبت به پدر بزرگش بدبین میکند، بهگونهای که تصمیم میگیرد از منزل او فرار کند. سرانجام واگنی به کمک دوستانش متوجه میشود که پدر بزرگش مسبب اتفاقات روی داده نبوده است.