Skip to main content

قصه‌های شهریور

معرفی کتاب
گفتار ما مردم فارسی‌زبان با ضرب‌المثل و حکایت‌ها پیوند خورده است و در سخنانمان مثل و شعر کاربرد زیادی دارد. پشت این ضرب‌المثل‌ها ماجرایی وجود دارد و براساس آن اتفاق این مثال‌ها به‌وجود آمده‌اند. کتاب حاضر در پی روایت‌کردن همین ماجراهاست که از دل آن‌ها ضرب‌المثل‌ها عنوان شده‌اند.
نویسنده با مطالعه ادبیات عامه کهن و اشعار شعرای پارسی‌گو، ریشه و سرآغاز به وجودآمدن برخی از ضرب‌المثل‌ها را روایت کرده است.
به طور مثال، اصطلاح «خروس بی‌محل» که به افراد وقت‌نشناس گفته می‌شود، طبق اطلاعاتی که نویسنده به دست آورده است به زمان پادشاه افسانه‌ای ایران، کیومرث، برمی‌گردد.

لباس عید گنجشک

معرفی کتاب
این قصه منظوم، شرح داستان گنجشکی است که برای تهیه لباس عید خود تلاش می‌کند. او مقداری پنبه از مزرعه برمی‌دارد و آن را نزد پنبه‌ریس می‌برد. پنبه‌ریس نیز غوزه را به نخِ کلاف تبدیل می‌کند. او سپس به‌سوی پارچه‌باف می‌رود و... .

خاله پیرزن

معرفی کتاب
خانه خاله‌پیرزن خیلی‌خیلی کوچک بود. یک شبِ سرد، پیرزن زود شامش را خورد و خوابید؛ اما هنوز به خواب نرفته بود که صدای در بلند شد! وقتی پیرزن در را باز کرد، گنجشک‌کوچولو را دید که از سرما می‌لرزید. او از پیرزن خواست تا آن شب را در خانه او مهمان باشد. پیرزن قبول کرد و گنجشک را راه داد؛ اما چنددقیقه بعد دوباره صدای در بلند شد! و... مهمان‌های ناخوانده یکی پس از دیگری از راه می‌رسیدند و از پیرزن می‌خواستند که شب را آنجا بمانند؛ اما آیا خانه به آن کوچکی برای همه آن‌‌ها جا دارد؟

ننه ماهی

معرفی کتاب
در میدان شهر جشن بزرگی برپاست. همه دخترها جمع می‌‎شوند تا پسر پادشاه آن‌‍‌ها را ببیند. «گیس‌گلابتون» هم دلش می‌خواهد به میدان شهر برود؛ اما او باید در انبار خانه‌شان بماند و یک کوه عدس و لوبیا و نخود و ماش را از هم جدا کند و برای شام یک ماهی بزرگ بپزد. گیس‌گلابتون تا آخر شب هم نمی‌تواند این کار را تمام کند؛ اما شاید مرغ‌های دریایی و ماهی‌ها بتوانند کمکش کنند!

نخودک و دیو کلک

معرفی کتاب
پیرزن و پیرمرد بچه‌دار نمی‌شدند تا اینکه یک دختر ریزه‌میزه و فسقلی به نام «نخودک» وارد زندگی‌شان شد. وقتی نخودک با بچه‌ها توی کوچه بازی می‌کرد، ناگهان سروکله دیو کلک پیدا شد و به بهانه اینکه هوا تاریک شده و بچه‌ها نمی‌توانند به خانه برگردند، آن‌ها را به خانه‌ خودش برد و می‌خواست در فرصت مناسبی بچه‌ها را بخورد؛ اما نخودک... .

کچل تنبل و دیو پخمه

معرفی کتاب
کچل همیشه خواب بود و توی رختخواب تا روزی که مادرش خسته شد. او می‌خواست کچل را دنبال کار بفرستد، پس از توی اتاق تا دمِ در سیب چید و به این ترتیب، کچل را از خانه بیرون کرد؛ اما کچل در راه به دیو غول‌آسایی رسید که… .

نمکی

معرفی کتاب
پیرزن هشت دختر داشت و کوچک‌ترین آن‌ها نمکی بود. خانه آن‌ها هشت در داشت و دخترها قرار گذاشته بودند که هرشب یک‌نفر درهای خانه را ببندد. شبی که نوبت نمکی بود، هفت در را بست؛ ولی یکی را فراموش کرد. نیمه‌شب دیوی از همان در وارد خانه شد و آن‌ها را بیدار کرد. مادر دخترها از نمکی که مقصر بود، خواست تا برای دیو غذا درست کند. بعد از غذا دیو رختخواب خواست و بازهم نمکی باید این کار را می‌کرد. بعد نمکی باید برای دیو لالایی می‌خواند! اما وقتی نمکی به دیو نزدیک شد... .

دختر نارنج و ترنج

معرفی کتاب
پادشاه که فرزندی نداشت، نذر کرد اگر صاحب فرزندی شود، برای مردم، دو حوض بسازد و آن‌ها را پُر از عسل و روغن کند. خدا به پادشاه پسری داد؛ اما او نذرش را فراموش کرد. شاهزاده جوانی برومند و ماهر در تیراندازی و اسب‌سواری شده بود که پادشاه نذرش را به یادآورد و فوراً آن را اَدا کرد. روزی پیرزنی کوزه‌اش را پر از روغن کرده بود که با تیر شاهزاده، کوزه او را شکست. پیرزن نمی‌خواست او را نفرین کند، پس گفت برو که عاشق دختر نارنج‌وترنج شوی. بعد... .

چیست آن؟

معرفی کتاب
کتاب دربردارنده مجموعه‌ای از چیستان‌های شیرین و قابل تأمل است که در پنج بخش طبقه‌بندی و ارائه شده است. معماها از نوع معمولی و بر اساس حروف الفبا، علمی و ریاضی، تفننی و با نکته انحرافی انتخاب شده، و لحظات سرگرم کننده‌ای را برای مخاطب فراهم می‌آورد.