درسهای مجید: روایت زندگی منصوره بهمنی، مادر شهید مجید سیفی
معرفی کتاب
خانواده سیفی، خانوادهای است که در عین معمولی بودن، به خاطر معنویت و نگاهشان به زندگی، خاص هستند. ماجراهایی که در این کتاب برای این خانواده در روستا اتفاق میافتد، جذاب و پر از هیجان و تعلیق است. مجید در خانوادهای رشد میکند که بیش از هر چیزی، مسئولیتپذیری و محبت است که سکان زندگی را حرکت میدهد. مسئولیتپذیری و محبت به اعضای خانواده و فرزندان، مسئولیتپذیری فامیل، مسئولیتپذیری و محبت نسبت به روستا و همینطور به کشور و دین و اسلام. این خانواده برای ما انقلاباسلامی را رمزگشایی میکنند و پیروزی در مقابل استکبار را به نمایش میگذارند.
من مرد این خانهام: خاطرات زهرا قیداری
معرفی کتاب
کتاب، به قلمی داستانی مجموعه فعالیتهای اجتماعیوفرهنگی زهرا قیداری را در بحبوحهی سال 57 و جنگ تحمیلی و روزگار پسا جنگ به تصویر میکشد. زهرا در مسیر زندگی، همسر و برادرش را در دفاع مقدس از دست میدهد. او همچنین در این کتاب زندگی مشترک و چالشهایش را روایت میکند. دیدهها و شنیدهایش از جنگ و روزگاری که بر مردم منطقه گذشته است. او تا آخرین روزهای عمرش که در دوران کرونا به پایان رسید همچنان یک فعال اجتماعی پرتلاش بود و بهصورت خودجوش در راه ارتقای فرهنگی زنان کوشا بود.
من مادرم، فرید!: زندگی شهید سیدفریدالدین معصومی به روایت فاطمه صابری، مادرشهید
معرفی کتاب
«من مادرم، فرید» روایت زندگی نخبهای گمنام است که در اوج سالهای جوانی برای تحصیل به کشوری غیر همسو با دین و مذهب خود میرود، اما لحظهای از یاد خدا غافل نمیشود؛ دانشمند جوانی که فقط و فقط به عشق وطن و آرمانهایش به تمام پیشنهادهای مادی و رفاهی کشورهای خارجی پشت پا میزند، تا در ایران سرافراز افتخار بیافریند. این کتاب عاشقانهای مادرانه است که زندگی «سید فریدالدین معصومی» را از تولد تا شهادت در حرم شاهچراغ (ع)، پیشِ روی نگاه خواننده میگذارد. برشی از کتاب: مگر تو خبر داشتی فرید؟ ! مگر تو میدانستی قرار است چه اتفاقی برایت بیفتد؟ ! آن هم اینقدر دقیق! تو میدانستی فرید، میدانستی خوب زندگی کردن و خوب بندگی کردن تو را به آرزویت میرساند. این را دوستانت هم فهمیده بودند. فهمیده بودند که وقتی تقید به نماز اول وقتت را دیده بودند، گفته بودند: «همین نماز اول وقت، آخرش تو را شهید میکنه.» نماز اول وقتی که حتی در نیوزلند هم ترک نشد.
عروس حاجغلامحسین: روایت زندگی حاجیه خانم راضیه صادقی، مادر شهیدان اسحاق و مجید اسحاقی
معرفی کتاب
کتاب حاضر روایت زندگی راضیه صادقی مادر شهیدان اسحاق و مجید اسحاقی است. زنی که با وجود رنج زندگی در گذشته، جز زیبایی نمیبیند. خانمصادقی در این کتاب زندگی یازده شهید از نسل حاجغلامحسین اسحاقی را نیز روایت میکند. بیشک برگ برگ کتاب را با شوق خواهید خواند و خواهید دانست آسمانی شدن، نه بال میخواهد و نه پَر. بلکه دلی میخواهد بزرگ که خود را شبیه خوبان کنی. در این کتاب میخوانیم: «نُه سالِ تمام بود که مجیدم را از دست داده بودم و حتی یک تکه از وجودش را هم نداشتم. این سالها بارها خواب شهیدانم را میدیدم و دلم خوش بود به حضورشان؛ تا اینکه یک شب اسحاق به خوابم آمد و گفت: «مادر! شیخون زیاد اومدی و رفتی، از این به بعد گلزار شهدا برو و مجید رو تنها نذار.» بیدار که شدم، مطمئن بودم همین روزها مجیدم برمیگردد. پاییز سال 74 بود که از بنیاد شهید تماس گرفتند و خبر دادند پیکر شهیدتان پیدا شده. سراز پا نمیشناختم؛ قرار بود به دیدار عزیزم بروم. هم شاد بودم و هم سرگردان. چه دیداری بود دیدار مادر و فرزند بعد از سالها انتظار!
خانواده ابدی: روایت زندگی شهید عشرت اسکندری
معرفی کتاب
کتاب «خانواده ابدی» روایت یکی از هزاران ترور مردم بیگناه توسط منافقین در دههشصت است. منافقین با تهاجم به خانه محسن اسکندری، مادر خانواده را در مقابل چشمِ چهار فرزندش به شهادت رساندند. بعد از این حادثه تلخ، پدر خانواده با صبر وبردباری به فرزندانش کمک میکند تا شوک ناشی از روز حادثه و شهادت مادر را پشتسر بگذارند. بانویی مؤمن، مسئولیت فرزندان شهید را برعهده میگیرد و با پر کردن جای خالی مادر، زندگی دوبارهای به آنها میبخشد. کتاب «خانواده ابدی» سرشار است از آموزههای دینی، انسانی و تاریخی. بهویژه تحولاتی که پس از شهادت عشرت و ورود بانوی ایثارگر دیگری در زندگی خانواده این بانوی شهیده پیش آمد.
پرواز 33 فرانکفورت قدس: زندگینامه داستانی سردار سرتیپ شهید حاجدرویش شریفی
معرفی کتاب
پرواز 33 فرانفکورت قدس، روایتی داستانی از زندگی سردار سرتیپ شهید حاج درویش شریفی میباشد. داستان زندگی جوانی مسلمان که در روزهای جوانیاش از کویت عازم فرانکفورت آلمان شد. یاد گرفتن تعمیرات ماشینهای خارجی او را به دنیای جدید غرب کشاند و درهای تودرتویی را پیش روی او باز کرد. زمان در آلمان برای او به کندی میگذشت و گرههای زیادی را به گرههای فکریاش اضافه کرد. او سعی میکرد خودِ گمشدهاش را پیدا کند تا اینکه پس از 4ماه خوابی عجیب او را از خوابی بلند بیدار کرد. پای پنجره اتاقش رفت تا خوابش را صحنهبهصحنه مرور کند...
رئیسی عزیز: خاطراتی از شهید جمهور، خادمالرضا، سیدابراهیم رئیسی
معرفی کتاب
کتاب خاطرات مردی که تا بود ندیدیمش و حالا که نیست همهجا میبینیمش. آقای رئیسجمهور را میگویم؛ کسی که این روزها همه راجع به او حرف میزنند. خیلیها از خدمات و زحماتش میگویند و بعضی هم با نام محبوبش کاسبی میکنند. کتاب حاضر آشنایی با اصول مهم شغلی و ایمانی شهید عزیز را بازگو میکند و آشنایی با شخصیت سیاسی ایشان که «کار باید برای خدا باشد» از جمله روایتهای کتاب میباشد. کتاب «رئیسی عزیز» مخاظب را با آقای رئیسجمهور فقید، بیش از پیش مانوس میکند و خصوصیات برجسته او را به خوبی ذکر می کند.
ستاره خلصه: روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی ذاکر حسینی
معرفی کتاب
مهدی ذاکر حسینی در27شهریور 1363 در تهران به دنیا آمد و بعد از اخذ دیپلم به استخدام سپاه پاسداران درآمد و با داشتن نبوغ نظامی بهعنوان تکاور در دورههای سخت نظامی شرکت کرد و در تعداد زیادی از عملیاتها در عراق و سوریه با فداکاری، ایثار و مهارتهای بینظیر نظامی خوش درخشید و سرانجام در عملیاتی نفسگیر در مقابل جبهه خونخوار النصره در کسوت فرماندهی با تمام وجود مقاومت کرد و در صبحگاه 26خرداد سال1395 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. کتاب ستاره خلصه از تولد تا شهادت و بازگشت پیکر مهدی ذاکر حسینی را به تصویر میکشد که خواننده لحظهبهلحظه درگیر حوادث و اتفاقات منحصربهفرد زندگی این قهرمان ملی ایران زمین میشود.
قهوه تلخ در مرصاد: خاطرات تلخوشیرین مدافعان سلامت در نبرد با کرونا
معرفی کتاب
این کتاب خاطرات تلخوشیرین مدافعان سلامت در نبرد با کرونا با هدف ثبت در تاریخ و ماندگارسازی ایثار و تلاش مدافعان سلامت کشور نگاشته شده است. خاطرات و روایات به سبک روایت کوتاه (مینیمال) در شش فصل، شامل خاطرات پزشکان، پرستاران روایتهایی خواندنی از تکنسینهای تشخیص، مانند آزمایشگاه ویروسشناسی و بخش تصویربرداری پزشکی و همچنین نیروهای خدماتی و انتظامات بیمارستان، از روزهای اوج کرونا، گردآوری و در انتها نیز آلبومی از عکسهای ناب و دیدنی مدافعان و شهدای سلامت تدوین شده است.
زخم پاییز: روایتی از زندگی شهید مدافع امنیت، پوریا احمدی
معرفی کتاب
کتاب «زخم پاییز»، روایتی از زندگی شهید مدافع امنیت؛ پوریا احمدی است که در اغتشاشات پاییز 1401 در محله پیروزی تهران توسط اشرار به شهادت رسید. نویسنده کتاب را با زندگی مادر شهید، نازی آذری آغاز میکند و ریشه بیباکی و شجاعت پوریا را در مادر او مییابد. زنی قوی و مستقل که با وجود نقش مادری و همسری، در دوران انقلاب و جنگ، حضوری تأثیرگذار در بیمارستان بهعنوان پرستار و سوپروایزر بیمارستان داشته است.