گنجشک و انار
معرفی کتاب
موضوع این قصه اهمیت کمککردن به یکدیگر است. شخصیت اول کتاب کرمی است که در انار مینشیند و مسئول خالیکردن دانههای انار است. او با یک گنجشک آشنا میشود.
گنجشک کوچولو به کرم کوچولو قول داد تا در تمیزکاری خانه و جابهکردن دانههای انار به کرم کمک کند. ااین راهی بود برای همدلی و آغاز دوستی آن دو.
کتاب حاضر در تلاش است تا روحیه همدلی و مهربانی را برای کودکان ترسیم کند و آنها را حامی و همدل پرورش دهد.
گنجشک کوچولو به کرم کوچولو قول داد تا در تمیزکاری خانه و جابهکردن دانههای انار به کرم کمک کند. ااین راهی بود برای همدلی و آغاز دوستی آن دو.
کتاب حاضر در تلاش است تا روحیه همدلی و مهربانی را برای کودکان ترسیم کند و آنها را حامی و همدل پرورش دهد.
ماه و ماهی
معرفی کتاب
مجموعه کتابهای «شعرهای شیرین برای بچه ها»شامل داستانهایی کوتاه و جذاب هستند که در قالب شعر و کلمات آهنگین بیان شده و با تصاویری شاد همراه شدهاند. برخی از این شعرها با الهام از شخصیتهای قصهها و حکایتهای قدیمی و مذهبی سروده شده و برخی موضوعات امروزیتر دارند. این کتاب با عنوان «ماه و ماهی» است و شامل شعرهایی با عناوین: عروسی، باغ، چوپون، کلاغ و ماهی و ...
به دنبال خانه دوست
معرفی کتاب
یکی از شیعیان برای دیدار با امام صادق(ع) به شهر مدینه آمد. از ابتدای ورودش به شهر مردم به او گفتندکه محال است مأموران خلیفه بگذارند او با امام(ع) دیدار کند و آنها با خفقان شدید و سختگیری بر رفتآمدهای امام صادق(ع) نظارت میکنند. مرد با وحشت و ناامیدی به سوی منزل امام(ع) راه افتاد. او در بین راه متوجه علاقه مردم به امام(ع) شد و در آخر راه اتفاقی جالب برایش افتاد ...
جام شیشهای و معجزه
معرفی کتاب
مجموعه داستان «قصههایی از امام صادق علیهالسلام»، با نثری ساده و روان داستانهای زیبا و آموزندهای را برای کودکان به رشته تحریر درآورده است. این کتاب به روایت یکی از وقایع زمان امام صادق (علیه السلام)می پردازد. یاران ایشان به وسیله چند سؤال که امام (علیه السلام) به آن ها می آموزدجعد را که به دروغ ادعای پیامبری کرده رسوا می کنند. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «آدمهای دور وبرش کف میزدند و او میخندید. بعضیها به طرفش دست دراز میکردند و او دستشان را میگرفت. بعضیها هم با تعجب کلهشان را جلو میکشیدند تا به او با دقت خیره شوند....»
در خرابههای شهر
معرفی کتاب
داستان حاضر درباره مردی است که کار نمیکند و مخارج خانه و خانوادهاش را تأمین نمیکند. او همیشه در بیابانها و خرابهها به عبادت خدا میپردازد. مرد تصور میکرد کارش ثواب دارد و خدا و امام صادق(ع) از او راضی هستند، اما زمانی که دوستانش نزد امام صادق(ع) رفتند و ماجرا را بازگو کردند، امام(ع) کار مرد را سرزنش کرد و با روایتکردن نقلقولی از پیامبر اسلام(ص) این روش را اشتباه دانستند.
کتاب حاضر سعی دارد خوانندگانش را به اهمیت کارکردن، ارزشمندی تلاش و تأمین مخارج آگاه کند.
کتاب حاضر سعی دارد خوانندگانش را به اهمیت کارکردن، ارزشمندی تلاش و تأمین مخارج آگاه کند.
بلیتهای شهربازی
معرفی کتاب
این داستان درباره بخشش و مهربانی است و براساس حدیثی از امام رضا(ع) که در انتهای کتاب آمده، روایت شده است. پانیذ دختر کوچکی است که همراه با خانوادهاش به شهربازی آمده بود. پانیذ دوست نداشت بازی را تمام کند دلش میخواست تا آخرین بلیت شهربازی را مصرف کند اما پدر و مادرش به او گفته بودند که دیگر بازی بس است!
برای پانیذ سوال بود که چرا مادر و پدرش نگذاشتند او تا آخرین بلیت را مصرف کند! زمانی که وارد رستوران شدند، دو کودک که مشغول فروختن جوراب بودند، سر میز آنها آمدند و پدر و مادر پانیذ، هم از آن دو کودک جوراب خریدند هم باقی بلیتها را به آنها دادند. آنجا بود که پانیذ متوجه شد آن بلیتها برای بخشیدن به کودکان نیازمند و بخشش بوده است.
برای پانیذ سوال بود که چرا مادر و پدرش نگذاشتند او تا آخرین بلیت را مصرف کند! زمانی که وارد رستوران شدند، دو کودک که مشغول فروختن جوراب بودند، سر میز آنها آمدند و پدر و مادر پانیذ، هم از آن دو کودک جوراب خریدند هم باقی بلیتها را به آنها دادند. آنجا بود که پانیذ متوجه شد آن بلیتها برای بخشیدن به کودکان نیازمند و بخشش بوده است.