Skip to main content

جنگل برای همه

معرفی کتاب
کتاب حاضر با نگاهی به طبیعت و محیط زیست، داستانی تصویری و بدون کلام است. کودکان با دنبال کردن و بررسی جزئیات تصاویر، متوجه داستان می‌شوند. استفاده از هنر «اُریگامی» به شیوه‌ای جدید و مبتکرانه، با ساختن فضای سه بُعدی، حس واقعی بودن و درک احساس شخصیت‌ها را برای کودکان ممکن می‌سازد. در جنگل سرسبز، همه‌چیز عالی است؛ آسمان آبی است، حیوانات بازی می‎کنند، لانه می‎سازند و در آرامش زندگی می‎کنند تا اینکه انسان پا به آنجا می‎گذارد.

نگرانی‌های قلمبه‌ای

معرفی کتاب
«جک» عاشق ترومپت زدن است و تمرین زیادی کرده است. صبح روزی که قرار است در مدرسه کنسرت اجرا شود، جک با نگرانی بیدار می‌شود. او سعی می‌کند از نگرانی فرار کند؛ ولی هرجا می‌رود، نگرانی هم دنبالش می‌رود و مرتب بزرگ‌تر می‌شود. جک نمی‌خواهد به مدرسه برود؛ چون ممکن است اشتباهی پیش بیاید. مادر به او اطمینان می‌دهد که اشتباه کردن مهم نیست، مهم این است که از کاری که می‌کند، لذت می‌برد و دقیقاً در همان لحظه جک متوجه موضوع مهمی می‌شود!!!!

پدر‌بزرگ با‌تجربه

معرفی کتاب
خروسی به نام آقا «خوش‌صدا»، همراه همسرش، «خاله مهربان»، در کلبه زیبایی زندگی می‎کنند و همه‌چیز روبه‌راه است تا اینکه آن‌ها صاحب جوجه‎خروسی می‌شوند و نامش را «پیروز» می‎گذارند. آقای خوش‌صدا آرزو دارد پسرش بتواند مانند خودش و پدرش بخواند؛ اما پیروز فکر می‎کند بدون تمرین و به راحتی می‎تواند خواننده خوبی شود. بعد از مدت‌ها، پیروز هنوز نمی‎تواند خوب بخواند! تا اینکه پدربزرگ از راه می‎رسد و تصمیم می‎گیرد به نوه‌اش کمک کند.

دختر آفتاب

معرفی کتاب
کتاب حاضر شعری است درباره «رقیه»، دختر کوچک «امام حسین» (ع). هنگامی که امام حسین شهید می‌شوند، رقیه کوچولو از عمه‌اش، حضرت «زینب»، سراغ او را می‌گیرد. حضرت زینب سعی می‌کند برادرزاده‌اش را آرام کند؛ ولی رقیه کوچک طاقت این همه ظلم و ستم را ندارد و به سوی پدرش پر می‌گشاید.

دختر پروانه‌ای

معرفی کتاب
«نازپری» دختر کوچکی است که روی دستش لکه‌ای سیاه دارد، لکه‌ای شبیه پروانه؛ اما به مرور زمان لکه‌ها یا همان پروانه‌ها زیاد می‌شوند و تمام بدن دخترک را می‌پوشانند. نازپری آنقدر مشغول پروانه‌هاست که همه‌چیز را از یاد می‌برد. پروانه‌های او حواس بچه‌های کلاس را هم پرت می‌کنند و خانم معلم عصبانی می‌شود. گاهی بعضی از پروانه‌ها هوس می‌کنند بپرند و بعضی می‌مانند، آن وقت بدن دخترک سوراخ سوراخ می‌شود! پدر نازپری هم از این مرض عجیب و غریب ذله شده است تا اینکه روزی... .

مامان و بابای کوچولو

معرفی کتاب
مدادرنگی بنفش قدبلند است؛ اما پدر و مادرش، مداد آبی و مداد قرمز، خیلی کوچک هستند. مداد بنفش فکر می‌کند نباید بچه آن‌ها باشد و برای پیدا کردن پدر و مادر واقعی‌اش، مداد آبی و مداد قرمز را ترک می‌کند. مداد بنفش همه‌جا را می‎گردد و از قلم‌مو و درخت بزرگ می‌خواهد که پدر و مادرش شوند؛ اما آن‌ها قبول نمی‌کنند. چه سرنوشتی در انتظار مداد بنفش است؟ آیا او نزد پدر و مادرش بازمی‌گردد؟

ماهنی

معرفی کتاب
این داستان درباره پسر کوچولویی است که نمی‌تواند حرف بزند و به جای آن می‌نویسد. او هر چیزی که از پدر و مادرش می‌خواهد، روی کاغذ می‌نویسد و پدر و مادرش مرتب برایش کاغذ و مداد می‎خرند؛ اما پدر نگران است که چرا پسرک نمی‌تواند حرف بزند و پسرک هر روز کاغذ و مداد بیشتری استفاده می‌کند تا اینکه روزی دختری به نام «ماهنی» به دیدن او می‌آید و... .

خرس تنبل

معرفی کتاب
در جنگلی سرسبز و بزرگ، خرسی زندگی می‌کند که بسیار چاق و تنبل است. دوستانش همیشه او را مسخره می‌کنند و تنبلی‌اش را به رُخش می‌کشند شاید که خرس خجالت بکشد و دست از تنبلی بردارد. خرس تنبل دلش می‌خواهد مثل دیگران زرنگ باشد؛ اما نمی‌داند چطور و چگونه تا اینکه گوزن نزد خرس می‌رود و از خرگوش پیری می‌گوید که نزدیک کوه زندگی می‌کند و درمان هر دردی را می‎داند. آیا خرس قبول می‌کند که نزد خرگوش پیر برود؟ و آیا تنبلی‌اش درمان می‌شود؟

قصّه‌های زی‌زی‌گولو: قصه‌های 12،11،10

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی سه داستان تخیلی است که قهرمان آن‌ها موجودی به نام «زی‌زی‌گولو» است. زی‌زی‌گولو قدرتی جادویی دارد و می‌تواند کارهای عجیب و غریبی بکند. در داستان اول، آقای «مهندس» می‌خواهد مخفیانه نوشته‌های «خانمی» را بخواند؛ ولی با کاری که زی‌زی‌گولو انجام می‌دهد، متوجه اشتباهش می‌شود. در داستان دوم خانمی با دیدن عکس‌های کودکی‎اش، دلش می‌خواهد به آن دوران بازگردد و در داستان سوم «امیر»، پسر همسایه آقای مهندس و خانمی، دلش ماشین نو و مدل‌بالا می‌خواهد و باز زی‌زی‌گولو دست به کار می‌شود.

قفس

معرفی کتاب
نقاش قفسی با میله‌های آهنی می‌کشد که گربه و شیری در آن زندانی هستند. حالا نقاش خسته است، او در اتاق را قفل می‌کند و می‎رود تا استراحت کند. نسیم بهاری که گویی منتظر بیرون رفتن نقاش است، مثل موجی جادویی وارد اتاق می‌شود و در فضای آن می‌پیچد و باعث جان گرفتن شیر و موش می‌شود! شیر و گربه به دنبال راه نجاتی می‌گردند تا خود را از قفس برهانند و... . در این داستان، کودکان می‎آموزند که مغرور نباشند و برای رسیدن به موفقیت، به یکدیگر کمک کنند.