Skip to main content

هانی و راز بزرگ

معرفی کتاب
این داستان درباره از دست‌دادن است. هانی نوجوانی کم‌تجربه است که پدربزرگ پیر و بیماری دارد. او به درخواست پدربزرگش راهی جنگل می‌شود و چیزهای عجیب و غریبی می‌بیند. هانی با قورباغه روبه‌رو می‌شود که به تازگی دمش را از دست داده اما به جای آن، دوتا پا به دست آورده است؛ کرم را می‌بیند که پوسته کرمی‌اش را ندارد و به جایش دو بال پروانه‌ای دارد. او با حیوانات مختلفی مواجه می‌شود که هر کدام چیز خوبی را از دست داده بودند اما چیز بهتری نصیب‌شان شده بود. هانی به خانه می‌رسد تا هرچه را که دیده برای پدربزرگش تعریف کند، اما اتفاق عجیب‌تری در انتظار او بود...

سلطان محمود و دزدان

معرفی کتاب
این داستان کودکانه برگرفته شده از قصه‌ی سلطان محمود و دزدان در مثنوی معنوی است. ماجرا از این قرار است که چند نفر از دزدان خود را با عناوین مختلفی معرفی می‌کنند و شاه محمود هم خود را به عنوان دزد جا می‌زند، اما دزدان به‌محض اینکه می‌فهمند او شاه است، نادم و پشیمان می‌شوند.

کوهیار

معرفی کتاب
این داستان درباره پسری نوجوان به نام کوهیار است. او پس از مرگ پدرش، ناچار شد مشغول به کار چوپانی شود تا بتواند برای امرار معاش و تأمین مخارج زندگی به مادرش کمک کند. یکی از روزها که کوهیار از چراگاه بر می‌گشت، اتفاقی عجیب که شبیه به معجزه بود، زندگی او را دگرگون ساخت.
نویسنده این داستان سعی دارد خوانندگان نوجوان خود را با اهمیت تلاش، پشتکار و کسب روزی حلال آشنا کند.

همه چیز خوب پیش خواهد رفت: دانه کوچولو و روباه کوچولو

معرفی کتاب
کتاب حاضر داستان ترس‌ها و نگرانی‌های روباه و دانه‌ای است که به‌طور اتفاقی با هم دوست شدند و در کنار هم ماجراهای شگفت‌انگیزی را پشت‌سر گذاشتند. این اتفاقات آنها را تغییر داد و کم‌کم فهمیدند که نباید از چیزی بترسند و نباید نگران باشند. نویسندۀ کتاب می‌خواهد با استفاده از این قصه به بچه‌ها یاد بدهد که در بزنگاه‌های ترس، به خدا اعتماد کنند و بدانند که خدای مهربان برای ما، بهترین‌ها را در نظر دارد.

در جست‌و‌جوی خدا

معرفی کتاب
کتاب حاضر دربارۀ موشکاست. سنجاب کوچولویی که هر روز از بالای درخت می‌دید که بی‌بی سکینه دارد خدا را صدا می‌کند ولی کسی جوابش را نمی‌دهد. بلاخره موشکا یک روز تصمیم گرفت برود خدا را پیدا کند و ازش بخواد که جواب بی‌بی سکینه را بدهد. نویسندۀ این کتاب با زبانی ساده و صمیمی و به کمک موشکا، خدا را به کودکان معرفی می‌کند. تصاویر، نقش و رنگ‌های استفاده شده در آن نیز به دلنشین‌تر و جذاب‌تر شدن کتاب کمک شایانی کرده است.

تقدیم به همه: داستان‌های وقف برای کودکان

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کودکانه است که به کودکان مفهوم وقف و بخشش را می‌آموزد. یکی از این قصه‌ها درباره چند همکلاسی است که می‌خواهند با عیدی‌هایشان کاری کنند. هر کسی آرزویی دارد و دوست دارد با پول‌هایش کاری کند اما همگی به پیشنهاد معلمشان تصمیم می‌گیرند برای کتابخانه مدرسه، کتاب بخرند و به دانش‌آموزان بعد از خودشان هم خدمت کنند. این قصه به کودکان کمک می‌کند تا با اصطلاح اسلامی و دینی وقف آشنا و به انجام این کار خوب تشویق شوند.

نگهبان سرو

معرفی کتاب
این داستان درباره نوجوانی به نام سپهر اسن که تصمیم می‌گیرد به خانواده‌اش کمک کند. پدر سپهر جنگلبان است، اما به دست شکارچیان زخمی شده و دیگر نمی‌تواند کار کند. آن‌ها با مشکل مالی مواجه هستند و باید برای امرار معاش کاری کنند. در همین میان خبردار می‌شوند که شکارچیان مشغول قطع‌کردن تنومندترین و کهن‌ترین درخت سرو جنگل هستند. سپهر و خانواده‌اش باید جلوی آن شکارچی‌ها بایستند و اجازه ندهند کسی با ظلم و زور به سرو استوار آن‌ها که نماد مقاومت است آسیب بزند.
این کتاب در تلاش است تا نوجوانان را به محبت به خانواده و مبارزه با ظالمان تشویق و هدایت کند.

ماجراهای کلاس پرحاشیه

معرفی کتاب
این داستان درباره یک کلاس پرماجراست که معلم جدیدشان می‌خواهد علاوه‌بر درس‌های معمولی، آن‌ها را با علوم جدیدی مانند رباتیک، داروشناسی، رانندگی و... آشنا کند. این آقا معلم تازه وارد در ابتدا عجیب به نظر می‌رسید اما به مرور محبوب‌ترین معلم مدرسه شد و همه بچه‌ها دوستش داشتند. درس‌هایی که در این کتاب به دانش‌آموزان آموخته می‌شوند به قصد انتقال مهارت‌های زندگی به کودکان و نوجوانان ارائه شده‌اند و با اهداف مهارت‌محور آموزش و پرورش مطابق است.

قصه ما مثل شد (دوره ده جلدی)

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای ده جلدی از قصه‌هاست که درباره ضرب‌المثل‌ها، ادبیات عامیانه، مردم‌شناسی، آداب و رسوم گذشتگان و تاریخ به مخاطبان اطلاعات مفیدی را ارائه می‌دهد. ضرب‌المثل‌های موجود در این کتاب هر کدام داستان و سرگذشتی دارند که با بیان داستان‌ها، دلیل به‌وجود آمدن آن ضرب‌المثل روایت شده است.

مادربزرگ منتظر است

معرفی کتاب
این اثر با دغدغه فرار «مهرآور»، نوجوان 14ساله (شخصیت اصلی داستان) از زندان قجری آغاز می‌شود. مهرآور پس از فرار، برای دور شدن از خطر دستگیری به قصد دیدار مادربزرگ، راهی ولایت «پایاب»، روستای آباواجدادی خودش می‌شود. در طی راه و مقصد با چندین مشکل کوچک و بزرگ مواجه می‌شود. برای حل آن‌ها از پای نمی‌نشیند و در طول داستان جوهره‌ی شخصیت پویا و سازنده خودش را برای فائق آمدن بر مسائل نشان می‌دهد؛ اما سرانجامِ شیرینی برای نوجوان قصه رقم می‌خورد. مهرآور در پایان داستان به روستای مادربزرگش می‌رسد؛ روستایی که با کم‌آبی و خشکی قنات روبه‌رو شده و او... .