روباه مکار
معرفی کتاب
این کتاب دوزبانه و مجموعهای دربارهی خروس و سگی است که با هم دوست بودند و روزی هنگام گردش در جنگل، شب فرا رسید و نتوانستند به خانه برگردند. خروس بالای درخت خوابید و سگ در سوراخی زیر آن. صبح، روباهی مکار با شنیدن صدای خروس، برای فریب و شکارش آمد. اما خروس با هوشیاری گفت از داخل سوراخ بالا بیاید. روباه وارد سوراخ شد و ناگهان با سگ روبهرو شد. بین آنها نبردی درگرفت و روباه شکست خورد. در پایان، خروس و سگ با شادی به خانه برگشتند. پیام داستان این است که نباید به مردم دروغ بگوییم و آنها را فریب دهیم. در پایان کتاب، یک واژه نامهی انگلیسی-فارسی نیز آورده شده تا کودکان بتوانند با کلمات مهم داستان آشنا شوند و زبان دوم خود را تقویت کنند.
کلاغ باهوش
معرفی کتاب
این کتاب دوزبانه و مجموعهای، داستان آموزنده ای دربارهی دو کلاغ است: یکی باهوش و دانا، و دیگری نادان و طمعکار. روزی آنها صدفی بسته را پیدا میکنند. کلاغ دانا پیشنهاد میدهد که با همکاری یکدیگر درِ صدف را باز کنند و آن را بخورند. اما کلاغ نادان با عجله صدف را برمیدارد و حاضر نمیشود آن را با دوستش تقسیم کند. هر چه تلاش میکند، نمیتواند صدف را باز کند. کلاغ دانا نقشهای میکشد و با هوشمندی به او میگوید که باید صدف را روی سنگ پرتاب کند تا بشکند. کلاغ نادان این کار را انجام میدهد، اما درست همان لحظه، کلاغ دانا صدف شکسته را برمیدارد و خودش آن را میخورد. در پایان، کلاغ نادان میفهمد که طمع، باعث باختن و از دست دادن چیزهای ارزشمند میشود. در پایان کتاب، یک واژهنامهی انگلیسی-فارسی نیز آورده شده تا کودکان بتوانند با کلمات مهم داستان آشنا شوند و زبان دوم خود را تقویت کنند.
ماجراجوییهای جغدک و کرمک: فقط یک آبی کوچولو
معرفی کتاب
مجموعه «ماجراجوییهای جغدک و کرمک» کتاب تصویری داستانگرافی برای کودکان است. این مجموعه درباره دوستی بین یک جغد مهربان به نام جغدک و یک کرم کوچک به نام کرمک است. در کتاب «فقط یک آبی کوچولو» جغدک و کرمک مشغول بازی و خوشگذرانی هستند تا اینکه تصمیم میگیرند به خانواده توکای آبی کمک کنند. اما هیچ پرندهای اجازه نمیدهد یک جغد به جوجههایش نزدیک شود. با این حال، وقتی توفان لونهی توکاها رو خراب میکند، همه چیز تغییر میکند.
خرگوش و لاکپشت و سه داستان دیگر
معرفی کتاب
قصه و قصهگویی نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد که باعث پرورش قدرت بیان، عواطف و افکار کودک میشود و در تقویت و پرورش قوهی تخیل، ابتکار، ابداع و ایجاد عشق و علاقه به ادبیات مؤثر است. مجموعه «دنیای قصه» با بیان داستانهای عامیانه و استفاده از تصاویر کودکانه توانسته، ارزشهای اخلاقی و تربیتی را به مخاطب آموزش دهد. داستان خرگوش و لاکپشت از داستانهای است که در بین کودکان طرفداران زیادی دارد.
دایناسور سواری با دایی ناصر
معرفی کتاب
مجموعه «نرگس پرماجرا» یک مجموعه داستان چهار جلدی است که مخاطبان را با نرگس کوچولو همراه میکند و در ماجراهای جالبی با او شریک میکند. در این جلد با عنوان «دایناسورسواری با دایی ناصر» سه داستان از ماجراهای مختلف نرگس کوچولو برای کودکان روایت شده است. در داستان اول کتاب، نرگس سرگرم بازیای به نام «نقطه پلو» است که او خود آن را ساخته و آن را به یک بازی جذاب تبدیل کرده است. این بازی به کودکان فرصتی میدهد تا با خوراکی مفید و نکات قرآنی آشنا شوند. در ادامه، در داستانهای بعدی، نرگس وارد ماجراهایی میشود، از جمله دایناسورسواری با دایی ناصر که دایی ناصر نقش مهمی در شکلگیری اتفاقات و پیشرفت داستان دارد. نرگس در این بخش به یک دایناسور سواری میرود که در پایان داستان، جایزهای در انتظارش است. در یکی از داستانها به نام دست پشمکی، نرگس کوچولو با شجاعت و دلیری در برابر ترسهایش ایستادگی میکند. او وقتی از سایهای در تاریکی میترسد، به یاد حرفهای باباحسن میافتد که همیشه به او میگفت: «نرگس شجاع شجاع!» و تصمیم میگیرد تا به مامانش خبر دهد. در تمام این داستانها، تلاش شده است تا نرگس را نه تنها به عنوان یک شخصیت شجاع و مثبت، بلکه به عنوان دختری واقعی با تمام ویژگیهای انسانی از جمله گریه، لجبازی و حتی گاهی بیتوجهی نشان دهد. این امر باعث میشود که کودکان بتوانند خود را در موقعیتهای مشابه با نرگس تصور کرده و از داستانهای او مهارتهای رفتاری مختلف را یاد بگیرند.
جادوپرست
معرفی کتاب
«جادوپرست»، داستان فرید، یک نوجوان در دوران پهلوی دوم و در خانوادهای نابهنجار است که با مرگ مرموز یک پاسبان، ناخواسته وارد ماجراهای عجیب میشود. این داستان فانتزی، دستمایهای شده تا نوجوان امروز در قالب جدیدتری به تاریخ بپیوندد. در گزیدهای از کتاب آمده است: «تمام شب خواب مجید را دیدم داشت جیغ میزد و کمک میخواست اما من گاهی میخندیدم گاهی گریه میکردم و به دنبالش میدویدم بعد اژدهای سه سر دورم چرخ خورد و من آبی شدم، بعد زرد، بعد بنفش و قرمز اژدها خندهای کرد و شانههایم را بوسید از جای بوسههایش دو سر مثل سر خودم بیرون زد دستها و پاهایم پر از فلس شدند. دو سر خندیدند و از دهانشان آتش بیرون زد و تنم را سوزاند. مامان نوک انگشتهای پایش را فرو کرد توی پهلویم و تکانشان داد ... .»
حسنا و ملکههای رنگی
معرفی کتاب
«حسنا و ملکههای رنگی» قرار است دست ما را بگیرد و ببرد در شهری که پر از جواهر و لباسهای دنبالهدار و بینظیر است. روی تمام تاجهای ملکه، سنگهای قمیتی برق میزند. تازه این همهی قصه نیست، از در و دیوار قصر گرفته تا صندلی و بشقاب و حتی لیوانها، همه از جواهرند. قرار است یکبار برای همیشه تکلیف ما را با چنین چیزهایی روشن کند! بالاخره لباس و جواهرات زیاد خوب است یا نه؟ ! کتاب داستانی است که در آن حسنای 12 ساله، از کارهای بشری، خواهر کوچکش حرص میخورد و گاهی از نصیحتها و حرفهای پدر و مادرش سر درنمیآورد. داستان کتاب، با زبانی شیرین و پرکشش دست مخاطب و علیالخصوص دخترها را میگیرد و میکشاند توی کمدهای پر از زرق و برق ملکه و لابلای لباسهای خوشبو و دنبالهدار. حسنای قصه ما باید تصمیم بگیرد میخواهد چه کار کند؟ ! به هر قیمتی صاحب این همه جواهر باشد یا برگردد به دنیای واقعی خودش؟ ! دوستانش را هم فدای این همه زرق و برق بکند یا از این همه یاقوت و زمرد و مرمر دل بکند؟ !
پاککن جادویی
معرفی کتاب
«پاککن جادویی» قصه یک قهرمان کوچک است. قهرمانی که کف دستتان جا میشود و خیلی وقتها لابلای دفتر مشق بچهها و کیف مدرسهشان آن را دیدهاید. پاککن کوچک یک روز صبح بیدار میشود و نقاشی نیمه تمام محمد را میبیند که سربازهای زیادی در آن هستند. دلش به تاپتاپ میافتد و میخواهد دست به یک کاری بزند. کتاب ماجرای همین کار را به تصویر میکشد. اگر بارها دلتان خواسته داستان مظلومیت مردم غزه را برای فرزندتان بگویید و نتوانستهاید، پاککن جادویی میتواند یار خوبی برایتان باشد. این کتاب، مفهوم مقاومت و همدلی را در داستان نشان مخاطب میدهد.
حاجی بسما...
معرفی کتاب
«حاجی بسم الله» بیستویک قصهی جذاب و واقعی از زندگی رزمندگان کاشانی در جبههها یا زمان اسارت است. داستانها در دوران دفاع مقدس (1367-1359) جریان دارند و تجربیات رزمندگان را به تصویر میکشند. از نظر نویسنده جنگ محدودیت ندارد امّا از کجا گفتن و چگونه بیان کردنش از اصل روایت مهمتر است و برای رفاقت با شهدا باید ناگفتهها را گفت. در بخشی از کتاب میخوانیم: «... صدای نعرهی افسر بعثی لرزه به جان سربازان عراقی انداخت: گاو مش حسن کیست؟ افسر عراقی شتلپ یک کشیده دیگر زد و باز تکرار کرد: میگویم «گاو مش حسن» کیست؟ اسیر ایرانی با آرامش خودش را جمع و جور کرد و گفت: از خود «مش حسن» بپرس! افسر مشت بعدی را محکمتر خواباند پای چشم اسیر ایرانی و گفت: جُک میگی! خودش رو از کجا پیدا کنیم؟ اسیر ایرانی گفت: این که کاری ندارد، همون طوری که ما رو اینجا آوردید!»
خوش آمدی زائر کوچک
معرفی کتاب
کتاب «خوش آمدی زائر کوچولو» داستان خانوادهای سه نفره است در راهپیمایی اربعین، که برای رسیدن به کربلا از مسیری متفاوت میروند که خلوتتر است. در مسیر مکانها و آدمهای جدیدی را میبینند و اتفاقاتی را پشت سر میگذارند. رسیدن به مسیر اصلی و موکبها تازه شروع مسیر طولانی تا زیارت کربلا است. در مسیر موکبها، مسافران و اتفاقات مختلفی را میبینند. همراهی خانواده در این سفر تأثیر عمیقی بر رابطهی این خانواده میگذارد.