سه مبارز در خط آتش
معرفی کتاب
این کتاب بر اساس داستان واقعی سه همکلاسی نوشته شده است که زندگیشان پر از ماجراجویی و طنز بوده است و از این مسیر، سربلند و افتخارآفرین به شهادت رسیدند. محمد رضائیان، مسعود هاشمی و ابراهیم ابراهیمی، سه نوجوان شجاع از علامرودشت لامرد هستند که در سنین 14 و 15 سالگی به خط مقدم جبهه در دوران دفاع مقدس پیوستند. داستانی که هم از فداکاری آنها میگوید و هم از طنز و شادیهایشان در دل سختیها. این کتاب در شش فصل جذاب و خواندنی، مخاطب را غرق در دنیای ماجراجویی میکند و با تصاویر هیجان انگیز که در لابهلای صفحات قرار گرفته، تجربهای متفاوت را فراهم میکند.
اگر میشد من را ببینی
معرفی کتاب
کتاب «اگر میشد من را ببینی» از مجموعهی چاباموچی، سرگذشت دختری بااستعداد به نام آلیس سان است که بهخاطر قطعشدن بورسیه و سطح مالی پایین خانوادهاش، مجبور است از مدرسهی بینالمللیاش که خیلی دوستش دارد برود تا اینکه متوجه میشود قدرتی ماورائی پیدا کرده است و میتواند نامرئی شود... واقعاً نامرئی شود! این قدرت باعث میشود درسش را تمام کند؟ !...
کتانیهای کوکام
معرفی کتاب
امتحانات جبرانی نزدیک است و «عباس» که همیشه از زیر بار خواندن درس فرار کرده، اینبار هم سر قرار حاضر نمیشود. «مهران» که از روستای بالاتر آمده تا در خرماچینی «عماد» را همراهی کند و به عباس در درسهایش کمک کند، از نیامدن او شاکی میشود. قرار میگذارند حسابی از خجالتش دربیایند که باخبر میشوند به روستای مهران که در مرز قرار دارد، حمله شده است. حالا چند نوجوان، بدون وسیلهی درستوحسابی باید خودشان را به روستا برسانند تا مهران بتواند مادرش، «بیبی» و خواهرش «مریم» را از معرکه نجات دهد. این داستان پر از ماجراهای جذاب و هیجانانگیز است که مفاهیمی همچون اتحاد و همبستگی را به خوانندگان معرفی میکند. شخصیتهای این داستان در مقابل مشکلاتی که در پیش دارند، پایداری و ایثار به خرج میدهند.
دکتر آیکیو
معرفی کتاب
کتاب «دکتر آیکیو» داستانی طنز است که با وجود ناملایمات زندگی و حتی دزدیده شدن آثارش دست از تلاش بر نمیدارد و راه خود را تا رسیدن به غایت ادامه میدهد. دکتر آملون در آزمایشگاه سخت مشغول کار بود. چشمهایش از خستگی و بیخوابی قرمز شده بود، انگار یک فیل گنده توی چشمهایش فوت کرده باشد. پاهای لاغرش مثل شاخههای لرزان بید میلرزیدند. اگر قرار بود شیر اسب را با پودر دندان کوسهی آدمخوار و سه قطره و نیم روغن موی دماغ شیر آفریقایی و عرق سوسمار پوستکرگردنی قاتی کند، راحتتر و زودتر به نتیجه میرسید. همانطور که دکتر آملون با دقت مواد را با هم قاتیپاتی میکرد، ناگهان...
کابی ربات دردسرساز
معرفی کتاب
این کتاب دربارهی کابی یک ربات اسباب بازی است که مجید برای تولدش هدیه گرفته است. این ربات همقدوقوارهی مجید است و میتواند حرف بزند و بازی کند و کلی کارهای دیگر هم یاد بگیرد. داشتن این ربات هوشمند میتواند خیلی جالب و هیجانانگیز باشد البته این دلیل نمیشود که رفتارش در همهی موقعیتها مطلوب باشد. مثلا انتظار نداشته باشید که مثل آدم از مریض پرستاری کند یا در مجلس خواستگاری مثل بچهی آدم یک گوشه بنشیند و دسته گل به آب ندهد.
یتیمغوره
معرفی کتاب
اسم این کتاب به گویش قمی و به معنی: بچه یتیمریزوفلفلی (برای محبت و دلسوزی و گاهی کنایه از شیطنت) بهکار میرود. رمان حاضر درباره دختری شاد و بازیگوش است که مادربزرگش او را یتیمغوره صدا میزند. در طی حادثهای یتیمغوره که بر ترک موتور پدرش سوار بوده، همراه با پدرش تصادف میکند و به کما میرود. در طی مدتی که در کماست در عالم بیهوشی روحش آزادانه سیر میکند و با شخصیت پدرِ جانبازش و همرزمان شهید پدرش آشنا میشود و اتفاقات زیادی را از سر میگذراند.
فیگی، شهر را نجات بده!
معرفی کتاب
در داستان «فیگی، شهر را نجات بده!» فیگی و نانا هر دو بورسیه شدهاند تا تحصیلاتشان را در شهر بزرگ آکرا در غنا ادامه دهند. آنها در آکرا زندگی جدیدی را آغاز میکنند و با آدمهای تازه و ماجراهای گوناگونی روبهرو میشوند. اما پس از مدتی رفتار نانا عجیبوغریب میشود. او آخر هفتهها به طرز مشکوکی غیبش میزند. فیگی یک روز او را تعقیب میکند و از محلهای ترسناک سر درمیآورد...
فیگی، رئیسجمهور را نجات بده!
معرفی کتاب
در داستان «فیگی، رئیسجمهور را نجات بده!» در مدرسه از فیگی و دانشآموزان دیگر خواستهاند تا دربارهی شغل آیندهشان بنویسند. نانا میخواهد رئیسجمهور غنا شود، اما فیگی هنوز نمیداند چه شغلی را دوست دارد. تا اینکه چند سفیدپوست به روستای محل زندگی فیگی در غنا میآیند و به او پیشنهاد میدهند تا در فیلمشان بازی کند. در این میان، مشکلی برای نانا پیش میآید و فیگی باید هر طوری هست، رئیسجمهور آیندهی غنا را نجات بدهد.
فیگی، اسمت را تغییر بده!
معرفی کتاب
در داستان «فیگی، اسمت را تغییر بده!» فیگی دو تا مشکل دارد. یکی اسم غیرعادیاش؛ هیچکس در غَنا چنین اسم عجیبی ندارد. مشکل دیگرش این است که مادربزرگش مریض است و احتیاج به دارو دارد. برای مشکل اول کار چندانی نمیشود کرد. بنابراین فیگی یک روز صبح زود با کیف مدرسهاش که در آن یک نصفه نان، دو تا سیب، صابون و مسواک، یک پتو و یک دست لباس اضافی است، به همراه بزش، کوامی، راه میافتد تا به آمریکا برود و داروی مادربزرگش را گیر بیاورد.
نامی تلافی میکند
معرفی کتاب
نامی پسری 11 ساله، عاشق دروازهبانی، دارای یک برادر به نام هالیگان؛ درگیر با همسایهشان خانم چکشی و تحتپیگرد ناظم مدرسه جدیدش است. نامی با همه خصوصیات ذکر شده، رقیب همکلاسی جدیدش به نام میلاد هم هست. نامی و میلاد هر دو عاشق دروازهبانیاند و رقیب سرسخت یکدیگر... نامی همه تلاشش را میکند تا با کمک سامی رفیق شفیقش، میلاد را از مرحله خارج کنند؛ نامی در پی تلافی است اما...