دنیاهایی که پشت سر میگذاریم
معرفی کتاب
کتاب «دنیاهایی که پشت سر میگذاریم» یک رمان فانتزی-علمی تخیلی است که به روایت نبرد خیر و شر در درون انسان میپردازد. این کتاب داستان چند کودک را دنبال میکند که در یک حادثه در جنگل باید بین خشم و دوستی انتخاب کنند. مخاطب با مطالعه این کتاب میتواند در جنگلی شگفتانگیز همراه با هکس و تومو به دنبال ماجرایی عجیب راه بیفتید. ماجرایی که شروع آن با کتک خوردن هکس به ناحق شروع میشود و تا رسیدن به کلبه پیرزن و گرفتن بلوطی که برای انتقام کافی است، ادامه پیدا میکند. آیا هکس انتقام خود را میگیرد؟ یا بخشش را برمیگزیند؟
کلیددار عاشق: رمان زندگی علامه ملاعبدالله بهابادی یزدی
معرفی کتاب
«کلیددار عاشق»، داستانی جذاب و آموزنده درباره زندگی علامه ملاعبدالله بهابادی یزدی است. این کتاب، سفری هیجانانگیز به دوران صفویه را روایت میکند که در آن یک نوجوان، همراه با کاروانی زیارتی به عتبات عالیات میرود و در مسیر این سفر، با ماجراهای مختلفی روبهرو میشود. نقطۀ عطف داستان، دیدار او با عمویش، علامه بهابادی یزدی، عالمی برجسته و پرهیزگار است که دیدگاه نوجوان را درباره زندگی، علم و حکمت دگرگون میکند. علامه بهابادی یزدی به دلیل مورد اعتماد بودن در دوران صفویه کلیددار حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام بوده است که نام این کتاب هم از این ماجرا گرفته شده است.
داستانهایی از کلیله و دمنه
معرفی کتاب
کتاب کلیله و دمنه، کتابی پندآمیز و پندآموز است که در آن حکایتهای گوناگون از زبان دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» نقل شده است. نگارش حکایات این کتاب، به شیوه بازآفرینی است. با این کار، برداشتهای اخلاقی و تعلیمی شفاف و ارتباط بین خواننده و داستانها بیشتر شده است، نقشهای رنگی کتاب نیز به همین منظور طراحی شدهاند.
باغی که بوی شعر میداد، ابوالقاسم فردوسی (دومیها)
معرفی کتاب
مجموعه داستانهایی تازه از زندگی نامآوران، با نثر ساده و گیرا و تصویرسازیهای جذاب، نوجوان را با فضای زندگی هر یک از دانشمندان آشنا میسازد. این کتاب از مجموعه، در چهار فصل به زندگی شاعر حماسه سرای ایرانی «ابوالقاسم حسن منصور بن محمد بن اسحاق شرفشاه طوسی» ملقب به حکیم سخن و حکیم طوس، جناب فردوسی پرداخته است. شاهنامه که از نظر جهانی به شهرت رسیده و حماسه ملی ایران میباشد توسط ایشان نگاشته شده است. در بخشی از این کتاب آمده است: «... ابوالقاسم گفت: «این هم محل قرار همیشگیمان، حالا زودتر حرفت را بگو!» منصور ساکت شد. نگاهی به دور و بر کرد و آهسته گفت: اگر حرفم یک راز باشد، آن را به چه کسی میگویی؟ ... .»
افسانههای ایرانی، باهوت و چاه، پنجمیها
معرفی کتاب
خواندن و شنیدن افسانههای کهن ایرانی برای همه ما جذاب است. این افسانهها پر از مطالب آموزنده و گاهی هیجانانگیز هستند که تخیل خوانده را تحریک میکنند. برای کودکانی که تازه خواندن و نوشتن را آموختند و نیاز دارند که مهارتهای خود را در این زمینه تقویت کنند، افسانههای بازنویسی شده بسیار مناسب و مفید خواهند بود. کتاب حاضر دربرگیرنده هفت فصل است.
10 قصه از زهر الربیع
معرفی کتاب
مجموعه حاضر ترجمهای است از کتاب زهرالربیع سیدجزایری، این مجموعه به زبان طنز نوشته شده است حکایتهای شیرین و آموزنده که شامل حکایتهای اخلاقی، دینی، حکایتهایی درباره ضربالمثلهای عربی و حتی حکایتهایی درباره موجودات عجیبوغریب است که به نثر ساده و روان برگردانده شده و برای کودکان بازآفرینی شده است. در این کتاب 10 داستان از این اثر انتحاب شده و برای کودکان بازآفرینب و تصویرسازی شده است.
عروسکهای جادویی ناخدا
معرفی کتاب
«عروسکهای جادویی ناخدا» داستانی شاعرانه و لطیف دربارهی پنج عروسک خیمهشببازی است که سر از یک کشتی اسرارآمیز در آوردهاند. پنج دوست، پنج عروسک خیمهشببازی، در کشتی رازآلودی حبس شدهاند و رویای آزادی در سر دارند. میخواهند مسیرشان را پیدا و راهشان را در دنیا باز کنند، ولی همگی میدانند بخشی از یک قصهی بزرگتر هستند و دست تقدیر به هم نزدیکشان کرده است. عروسکها سر از اتاق دو خواهر کوچک درمیآورند و میفهمند تقدیری که انتظارش را میکشیدند، همین حالا فرا رسیده است.
من دست چسبی
معرفی کتاب
آن روز توی مدرسه چشمم به یک کیف کوچک افتاد. داشتم دنبال خطکشِ شکلدارم میگشتم که آن را دیدم. آنقدر برقبرقی و قشنگ بود که دلم خواست مال من باشد. ماهک و مژده سرگرم رنگکردن زرافههایشان بودند. میخواستم کیف را به آنها نشان بدهم؛ اما همان موقع یک چیز نرم قرمز کف دستم را قلقلک داد. چیزی که مثل یک تکه آدامس صورتی بود. زود دستم را تکانتکان دادم و آن چیز از کف دستم جدا شد…
گرازبیک و کلاس کارآموزی
معرفی کتاب
زندگی در جنگل مقررات خودش را دارد؛ مقرراتی که از قانون جنگل پیروی میکند. توی جنگل، این قویترها هستند که قانون جنگل را تنظیم میکنند و البته خودشان هم نظارتش را به عهده میگیرند! در هر جلد مجموعه «قصههای قانون جنگل» چند قصه درباره ماجرای تعدادی از حیوانات جنگل را با شیوه روایی و استفاده از طنز، نوشتهاند که در پایان هرکدام، نتیجه اخلاقی داستان درج شده است. در این جلد میخوانیم: در جنگل شیرآباد بالا، یک گرازی بود که توی تنبلی لنگه نداشت. همهاش میخورد و میخوابید. عوضش عیال او گرازخاتون هر روز میرفت سرکار و مزرعهی دیگران را شخم میزد. وقتی هم که خسته و کوفته بر میگشت خانه، شروع میکرد به پختوپز و رفتوروب. یک روز که گرازخاتون از تنبلیهای همسرش به تنگ آمده بود، تصمیم گرفت هرطور شده او را سر عقل بیاورد. این بود که کله سحر از خانه زد بیرون. وقتی گرازبیک لنگ ظهر از خواب بیدار شد، دید گرازخاتون سینی صبحانه و ناهارش را نگذاشته کنار تختخواب و رفته سر کار. خیلی حالش گرفته شد. لج کرد و تا عصر از رختخوابش بیرون نیامد...