Skip to main content

مولی

معرفی کتاب
ماجرای کتاب «مولی» درباره بچه‌مارمولک کوچکی است که در نبود مادرش بی‌قراری می‌کند و خانم‌مار، همسایه مهربان‌شان به دادش می‌رسد. خانم‌مار، مولی را بر پشتش سوار می‌کند و به او سواری می‌دهد، دمش را از درخت آویزان می‌کند و مولی را تاب می‌دهد، برایش از درخت ازگیل می‌چیند تا گرسنگی‌اش را برطرف کند و میان دو درخت نَنو می‌شود تا مولی را بخواند و حتی برای او قصه میز می‌گوید. مولی که تمام این مدت بی‌قراری می‌کرده و خانم‌مار مهربان را خسته کرده است با آمدن مادرش می‌گوید: «مامان چرا این‌قدر زود اومدی؟ »…

موش شهری و موش روستایی، گربه و موش‌ها، خرگوش و لاک‌پشت

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. داستان این جلد از مجموعه مذکور: یک روز موش شهری به دیدن پسر عمویش موش روستایی رفت. موش روستایی با خوشحالی از او پذیرایی کرد و با روی خوش غذای اندکی که داشت جلوی او گذاشت. موش شهری غر زد که تو چطور به این غذای ساده و کم راضی می‌شوی؟ به شهر بیا تا به تو نشان بدهم زندگی کردن یعنی چه. آن‌ها به شهر رفتند. آخر شب وارد رستوران بزرگی شدند و شروع کردند به خوردن باقی‌مانده‌ی غذاهای شب گذشته که ناگهان...

گراز و روباه، خفاش و راسوها، موش‌کور و مادرش

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. در این جلد از مجموعه مذکور: خفاش کوچولو با خواهر و برادرهایش در تنه‌ی درخت بازی می‌کرد که ناگهان از لانه بیرون افتاد. همان موقع راسویی رسید و او را گرفت و خواست بخورد. خفاش به او گفت: «صبر کن. من یک موشم. واقعاً می‌خواهی من را بخوری؟ » راسو پشیمان شد و او را رها کرد. چند روز بعد دوباره خفاش کوچولو وقت بازی کردن، از لانه بیرون افتاد. راسوی دیگری از راه رسید و خواست او را بخورد که...

ماده شیر و ماده روباه، طاووس و درنا، کلاغ و کبوتران

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. در این جلد از مجموعه مذکور: یک روز ماده شیر و ماده روباه با هم حرف می‌زدند. ماده روباه که زیبایی و توانایی خودش را نمی‌دید، به زیبایی و توانایی‌های ماده شیر حسادت می‌کرد و به او طعنه می‌زد که فقط یک بچه دارد. ولی ماده شیر که دانا بود از حرف روباه ناراحت نمی‌شد، چون می‌دانست که...

کلاغ و روباه، گرگ چوپان، بز و گرگی که فلوت می‌نواخت

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. در این جلد از مجموعه مذکور: گرگ خیلی گرسنه‌ای وقتی چوپان و سگ گله خواب بودند، به گوسفندان نزدیک شد. لباس و کلاه و عصای چوپان را برداشت و پوشید. می‌خواست خودش را جای چوپان جا بزند تا گوسفندان به دنبالش بروند و او هم آن‌ها را بخورد. گرگ که حسابی از این نقشه‌اش کِیف کرده بود، تلاش کرد ادای آواز چوپان را هم دربیاورد ولی چنان زوزه‌ی ترسناکی کشید که...

الاغ و گرگ، شیر و موش، شتر و فیل و میمون

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. در این جلد از مجموعه مذکور: گروهی از موش‌های کوهستان در دشت بازی می‌کردند. یکی از آن‌ها خیلی از دوستانش دور شد. حواسش نبود و محکم به شیری خورد که همان نزدیکی خوابیده بود. شیر هم او را محکم میان پنجه‌اش گرفت تا بخورد. موش به شیر گفت: «من را نخور. من هم برایت یک روز جبران می‌کنم.» شیر به حرف موش خندید و رهایش کرد. مدتی بعد موش صدای فریاد شیر را شنید که کمک می‌خواست...

مرغ‌دریایی، روباه و لک‌لک، روباه و بز

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. در این جلد از مجموعه مذکور: روباه و لک‌لکی با هم دوست بودند. روزی روباه، لک‌لک را برای ناهار به خانه‌اش دعوت کرد. برای این‌که با او شوخی کند، غذای لک‌لک را در بشقاب ریخت. لک‌لک هر کاری کرد نتوانست با منقار درازش از بشقاب سوپ بخورد. دفعه‌ی بعد که لک‌لک روباه را برای ناهار به منزلش دعوت کرد...

افعی و مار آبی، روباه و انگور، خرچنگ و روباه

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. این جلد از مجموعه مذکور داستان خرچنگی بود که عاشق پز دادن به ساکنان دریا بود، چون او می‌توانست هم در آب زندگی کند هم در خشکی. یک روزِ آفتابی که خرچنگ در ساحل قدم می‌زد و آواز می‌خواند، روباه جوانی هم در ساحل می‌پلکید و حسابی گرسنه بود. خرچنگ بی‌خبر از همه جا، زیر نور آفتاب دراز کشید که...

بچه گوزن و گوزن بالغ، مرغ تخم‌طلا، کشاورز و درخت

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. داستان این جلد از مجموعه مذکور: یک روز گوزن جوان از گوزن تنومندی پرسید: تو که این‌قدر قوی هستی، چرا از سگ‌ها می‌ترسی؟ گوزن گفت: حتی شیر که سلطان جنگل است، از شکارچیان فرار می‌کند. در همان لحظه...

پشه و شیر، جیرجیرک و مورچه، بلبل و شاهین

معرفی کتاب
«افسانه‌های ازوپ» مجموعه‌ای از حکایت‌های کوتاه تمثیلی است که به ازوپ، قصه‌گوی یونانی، نسبت داده می‌شود. در این افسانه‌ها عمدتاً حیوانات، شخصیت‌های داستان هستند و با زبان آنان، درس‌ها و اصول اخلاقی ساده و پایه‌ای ارائه می‌شود. داستان این جلد از مجموعه مذکور: تابستان بود و مورچه‌ها دانه‌ی گندم جمع می‌کردند، در حالی که جیرجیرک‌ها آواز می‌خواندند و برای خودشان خوش بودند. زمستان شد و جیرجیرک نزد مورچه‌ها رفت و از آن‌ها خواست که غذایی به او بدهند. مورچه‌ها به او گفتند...