Skip to main content

وقتی ناامید می‌شوم

معرفی کتاب
یکی از ویژگی‌های اغلب کودکان ناامید و کلافه‌شدن پس از شکست‌خوردن است. این کتاب با روایت‌کردن اتفاقاتی که در طول یک روز برای کودکی به نام جاش رخ می‌دهد و او را کلافه می‌کند، در تلاش است تا به کودکان بگوید:«ممکن است که گاهی عصبانی و ناامید شوید، اما با تلاش و پشتکار می‌توانید برنده شوید. گریه و فریادزدن راه خوبی برای ابراز احساسات منفی نیست.» جاش در این قصه با کمک‌گرفتن از راهنمایی‌های دیگران متوجه شد راه پیروزشدن، از ناامیدشدن نمی‌گذرد و باید به تلاش‌کردن ادامه بدهد.

خرس گفت: «من یک مشکل کوچک دارم.»

معرفی کتاب
خرس نزد افراد مختلف با حرفه‌های مختلف رفته و به آنها می‌گوید من مشکلی دارم آنها هر کدام به نوعی کمکش می‌کنند و در اصل نمی‌دانند مشکل اصلی او چیست چون قبل از اینکه به حرف خرس گوش دهند به او پیشنهاد می‌دهند، تا اینکه....

د مثل دوستی: برای پرورش عقلانیت در روابط اجتماعی

معرفی کتاب
کتاب حاضر به یکی از مهم‌ترین موضوعات زندگی اجتماعی کودکان یعنی دوستی پرداخته است و با طرح پرسش‌ها و پاسخ‌ها سعی دارد در این زمینه کودکان را با اصلی‌ترین مسائل دوستی آشنا سازد. کتاب حاوی 70 پرسش و پاسخ از جمله: «فواید دوست خوب داشتن چیست؟ دوست واقعی کیست؟ چرا باید با کسی دوست شد؟ آیا اشکالی دارد به خانه دوست زنگ زد؟ زمانی‌که دوستم غمگین بود، چطور خوش‌حالش کنم؟ آیا اشکالی دارد اصلا با کسی دوست نشویم؟ و…» می‌باشد.

من چی چی‌ام؟

معرفی کتاب
زنبورکی در طی روز به پروانه -ملخ - مورچه -کرم ابریشم - حلزون برخورد می‌کند و توانایی آنها را در انجام کارها می‌بیند و مدام با خود می‌گوید من هیچی نیستم و کاری بلد نیستم و از این بابت بسیار ناراحت است. در پایان شب مادرش او را صدا می‌کند....

ماهی‌ها پرواز می‌کنند!

معرفی کتاب
این کتاب، اقتباسی است از یکی از داستان‌های «کلیله‌ودمنه» که در قالب شعر برای گروه سنی «ب» و «ج» به چاپ رسیده است. در برکه‌ای زیبا مرغ ماهی‌خواری که پیر و ناتوان شده بود، تصمیم گرفت برای شکار ماهی‌ها نقشه‌ای بکشد. او با خبر دروغ آمدن صیادان به برکه برای صید ماهی، ماهیان را به وحشت انداخت. آن‌گاه به آن‌ها قول داد که هر روز چندتایی از آن‌ها را به برکه جدید ببرد، اما در راه همه آن‌ها را می‌خورد. روزها گذشت و نوبت خرچنگ رسید، او در راه متوجه اسکلت‌ ماهی‌های مُرده شد و به نیرنگ مرغ ماهی‌خوار پی برد؛ بنابراین ... .

خودم بلدم، بلدم، بلدم!

معرفی کتاب
توله خرس قهوه‌ای چون از شهر به جنگل آمده است، خیال می‌کند همه چیز بلد است! بدتر از همه این که حاضر نیست چیزهای جدید را یاد بگیرد! اما وقتی به دردسر بزرگی می افتد، از رفتار مهربانانه‌ی توله خرس‌های ّخاکستری متوجه می‌شود که هنوز خیلی چیزهاست که باید یاد بگیرد!

کوچولوی مهربان

معرفی کتاب
این داستان درباره سنجاقکی کوچک است که دوست دارد جثه بزرگی داشته باشد و از ماهی‌ها هم بزرگ‌تر شود. هر قدر باقی حیوانات به او می‌گویند که سنجاقک‌ها بزرگ‌تر از او نمی‌شوند قبول نمی‌کند. سنجاقک کوچولو تصور می‌کند باید به اندازه هواپیما بزرگ شود و بابت این موضوع دوستانش را آزرده می‌کند. در آخر متوجه می‌شود که نیازی نیست به طور غیرعادی بزرگ باشد. خوشحال و قوی‌بودن ربطی به بزرگی جثه ندارد.

سالی که باران نبارید و شش قصه‌ دیگر

معرفی کتاب
این کتاب سیزدهمین جلد از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های خیلی قشنگ» است که در آن هفت داستان آمده‌اند. این داستان‌ها گوشه‌هایی از رفتار منصفانه و عادلانه معصومین و ائمه را با اصحاب و مسلمانان روایت می‌کنند و می‌توانند الگوی خوبی برای مسلمانان باشند.
در این قصه‌ها توصیه شده است که مسلمانان نباید بین فرزندان خود تبعیض قائل شوند؛ نباید نسبت به خدمتکاران و زیردستان خود سختگیری کنند؛ مسلمانان باید به فقرا کمک کنند؛ لزوم مراقبت از اموال عمومی و رعایت حق‌الناس.

جعبه بزرگ

معرفی کتاب
دم نارنجی موقع گردش صبحگاهی در جنگل یک جعبه می‌بیند. او دوستانش را خبر می‌کنند. با کمک دوستانش جعبه‌ای را که پر از کتاب است به کتابخانه وسط جنگل می‌برند. خانم کتابدار از دیدن جغبه گم شده خوشحال می‌شود و...

هیولای بنفش

معرفی کتاب
دوستان دم نارنجی از هیولایی بنفش نزدیک پمپ بنزین صحبت می کنند. فکر هیولای بنفش دم نارنجی را رها نمی کند. او به فکر می افتد که درباره هیولای بنفش کتاب بخواند و بداند هبوالای بنفش کیست و چه کار می کند. راستی هیولای بنفش کیست؟ ....