فرانکلین و دوستانش به فضا میروند
معرفی کتاب
«فرانکلین» و دوستانش قدرت تخیل بالایی دارند. روزی آنها تصمیم میگیرند تا نقش فضانوردان را بازی کنند. آنها مانند فضانوردان لباس میپوشند، وسایل مخصوص را برداشته و تصور میکنند که خانه درختی، سفینه فضایی آنهاست. وقتی آنها تصمیم میگیرند که با سفینه فضایی خودشان از زمین بلند شده و وارد فضا شوند، فرانکلین متوجه میشود که دوستش حلزون داخل سفینه نیست و... .
فرانکلین و جشن سال نو
معرفی کتاب
«فرانکلین» و دوستانش برای آمدن سال نو خیلی هیجانزده هستند تا آغاز جشن سال نو فقط چند روز دیگر باقی است، در مدرسه آنها درحال درست کردن کاردستیهای ویژه برای درخت کاجشان هستند و همه اهالی محله جنگلی نیز درگیر خریدن هدیهها و تزیین کردن درختان کاج در خانههایشان هستند. آن روز فرانکلین یک پیشنهاد ویژه به دوستانش میدهد تا جشن سال نو بیشتر به آنها خوش بگذرد و... .
فرانکلین و همتیمیاش
معرفی کتاب
«فرانکلین» و دوستانش تصمیم میگیرند یک مسابقه ماشینبازی بزرگ ترتیب بدهند که همه بتوانند در آن شرکت کنند، آنها پوستر زیبایی را درست میکنند و در مغازه «آقای موش کور» آویزان میکنند. فرانکلین و «خرس» که دوستان صمیمی هستند تصمیم میگیرند تا ماشینِ بازی قدیمی خود را تعمیر کنند و در مسابقه شرکت کرده و برنده شوند. برای این کار آنها... .
فرانکلین و بازی گروهی
معرفی کتاب
«فرانکلین»، عاشق اردو رفتن و چادر زدن در طبیعت است، انجام کارهای مختلف بیرون از خانه و در فضای آزاد را نیز دوست دارد. به همین دلیل برای او دعوت از «خرگوش» و نشان دادن چادری که بهشکل یک سفینه فضایی ساخته است بسیار هیجانانگیز است، فرانکلین برای کامل کردن سفینهاش باید یک بشقاب آلومینیومی را روی یکی از بالهها قرار دهد، اما... .
فرانکلین و روز پدر
معرفی کتاب
«فرانکلین» در یک روز آفتابی به خانه دوستش «روباه» میرود تا به همراه هم به اسکیتبُرد سواری بروند، اما روباه درخواست فرانکلین را نمیپذیرد؛ چون دلش میخواهد آن روز را که روز پدر است بهطور کامل با پدرش بگذراند و به همراه او کارهایی را که دوست دارد انجام بدهند، فرانکلین هم تصمیم میگیرد به خانه بازگردد و با پدرش به اسکیتبُرد سواری برود، اما... .