سردترین روز در باغوحش
معرفی کتاب
در یکی از روزهای سرد زمستان، در روز جمعه، در باغ وحش «میلتون میدو»، دستگاه گرمایش مرکزی از کار میافتد و بدتر از خرابی دستگاه، این است که تعمیرکار خبر میدهد تا روز دوشنبه نمیتواند آن را تعمیر کند! همه حیوانات در حال یخ زدن هستند، به جز خرس قطبی که از قیافهاش غرور میبارد! آقای «پیکلز»، مدیر باغ وحش، بعد از مدتی سردرگمی، راه حلی پیدا میکند! او از مسئول نگهداری هر حیوانی میخواهد که حیوانش را برای تعطیلات آخر هفته به خانه ببرد! ولی این چطور ممکن است؟
شلوغترین روز درباغوحش
معرفی کتاب
آقای «راجا» هشت سال است که مسئول نگهداری از کرگدن است؛ ولی احساس میکند به تغییر نیاز دارد. او از آقای «پیکلز»، مدیر باغ وحش، میخواهد که فقط برای یک روز جایش را عوض کند! آقای پیکلز جای او را با دوشیزه «اینگلبی» که مسئول مراقبت از حشرات است، عوض میکند؛ اما آن روز تبدیل میشود به شلوغترین روز باغ وحش! چون بقیه کارکنان نیز جایشان را عوض کردهاند! شامپانزهها شلوغبازی درمیآورند، کرگدن میغرد و خرس قطبی با سرعت پنجاه کیلومتر در ساعت به طرف خیابان میدود!
آواز جیرجیرکها
معرفی کتاب
«جیرجیرک» نام پسری است که در بیمارستان بستری شده و چندروز بیشتر از عمرش باقی نمانده است. او عاشق صدای جیرجیرکهاست و اتاقش پر از صدای آنها. بیماران دیگر از این همه سروصدا شاکی هستند؛ اما نهتنها صدای جیرجیرکها کم نمیشود، بلکه صدای کلاغها هم به آن اضافه میشود. یکی از کلاغها به دیدن جیرجیرک آمده است و میخواهد قسمتی از عمر دویستسالهاش را به او بدهد. پسر نمیپذیرد؛ اما... . پیرترین لاکپشت و آقای دیو هم به دیدن جیرجیرک میروند. آنها میخواهند بقیه عمرشان را به او بدهند و... .
بازی تاجوتخت
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «هزارویک شب» است. در این مجموعه، داستانها براساس موضوعهای موجود در حکایات به چهاردسته، با عناوین بازی تاجوتخت (حکایات پادشاهان و درباریان)، افسانه پریان (داستانهای جن و پری)، افسانه وحوش (داستان حیوانات) و روایت عشق (حکایات دلداگی و عاشقی) تقسیم شده است. کتاب حاضر حکایات پادشاهان و درباریان، حاوی دوازده داستان است و اولین داستان، حکایت شهرزاد و شهریار را بازگو میکند.
روایت عشق
معرفی کتاب
«هزارویک شب» داستان قصه و قصهگویی است. داستانهای پیدرپی که از دل داستان دیگری جان میگیرند و روایت آنها هزارویک شب زمان میبرد. کتاب حاضر از مجموعه «هزارویک شب»، حاوی چهار داستان عاشقانه است. اولین داستان این کتاب به نام «حکایت اسب آبنوس» را شهرزاد در شب صدوبیستویکم بازگو میکند. این داستان درباره پادشاهی است که سه دختر و یک پسر دارد. روزی سه حکیم به دربار او میآیند و هدایایی برایش میآورند. خواسته آنها در مقابل هدایایشان این است که... .
جزیره بیتربیتها 4
معرفی کتاب
جلد چهارم از مجموعه «جزیره بیتربیتها»، مشتمل بر داستانهای کوتاه فارسیِ طنز است، با عنوانهای «دکتر قلابی»، «پرِ مرغ»، «پس بده» و «سرماخوردگی». این داستانها حکایت خانواده سلطنتی بیتربیتهاست که سالهاست در کاخی که حالا به موزه تبدیل شده است، زندگی میکنند. این موزه محل بازدید مردم است و هرروز تعداد زیادی بازدیدکننده دارد. این کاخنشینان نه برای حکمرانی و سلطنت، بلکه برای کار و امرار معاش در آن زندگی میکنند! در این کاخ هرکدام از شاهزادگان وظایف و مسئولیتهای خاصی دارند. برای مثال، پادشاه سرایدار و ملکه آشپز کاخ است!
جزیره بیتربیتها 3
معرفی کتاب
جلد سوم از مجموعه «بیتربیتها»، دربردارنده شش داستان کوتاه طنز است، با عنوانهای «خرید»، «فشار خون»، «نگه داشتن بچه» و... . داستان، ماجرای خانوادهای سلطنتی و بیتربیت است که سالهاست کاخ آنها به موزه تبدیل شده است. پادشاه اکنون نقش سرایدار و ملکه نقش آشپز را دارند. «دروازهبان»، پسر دوازدهساله خانواده و روای داستان، با خواهرش، «بابونه»، همراه بازدیدکنندگان، ماجراهایی را تجربه میکنند. در داستان اول، پادشاه بیتربیتها، سه کیلو لواشک را یکجا خورده و بیمار شده است! در این میان، مردی کوتاهقد آیفون را به صدا درمیآورد. او دکتر است و... .
جزیره بیتربیتها
معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد دوم از مجموعه «جزیره بیتربیتها» و مشتمل بر نُه داستان کوتاه طنز است. «دروازهبان»، پسر دوازدهسالهای از خانواده سلطنتی بیتربیتهاست. کاخ سالهاست که به موزه تبدیل شده؛ اما سازمان موزه کشور به عموی دروازهبان اجازه داده است که هم سرایدار کاخ باشد و هم در آن پادشاهی کند. پدر و مادر، زنعمو و «بابونه»، خواهر دروازهبان، در کاخ زندگی میکنند. بابونه و دروازهبان هرروز در کاخ شاهد اتفاقات خندهدار و آموزنده هستند. در اولین ماجرا، دروازهبان تختخواب خود را خیس کرده است و مادرش میخواهد جلوی شبادراری او را بگیرد. او پیشنهاد میدهد کتاب تاریخ جنگ جهانی دوم را بخوانند؛ اما... .
جزیره بیتربیتها ۱
معرفی کتاب
جلد نخست از مجموعه «جزیره بیتربیتها»، مشتمل بر هفت داستان کوتاه است، با عنوانهای «نابودی بر سر میز صبحانه»، «خروس»، «نوزده عروسی»، «کلاه خرگوشی» و... . در هریک از این داستانها، ماجراهای زندگی خانوادگی و برخی از آداب معاشرت اجتماعی از زبان پسری دوازدهساله روایت میشود. «دروازهبان» و خواهر هفتسالهاش، «بابونه»، در کاخ بیتربیتها متولد شدهاند. حکومت بیتربیتها صدسال پیش در جزیره از بین رفته است؛ اما سازمان موزههای کشور به عموی بچهها اجازه داده است که هم سریدار کاخ باشد و هم در آن پادشاهی کند!
واقعاً، جدّی جدّی!
معرفی کتاب
این داستان درباره بچهای است که تمام دوران کودکیاش را پای قصههای پدربزرگ نشسته است؛ قصه ملوان پاچوبی که در اتاق زیرشیروانی خانه پدربزرگ زندگی میکند، قورباغه در حیاط و خفاش ملوان که از بند رخت آویزان است یا دوست ملوان که جادوگر پیری است و در پایان هر قصه پدربزرگ میگوید: «واقعاً، جدی جدی!». حالاآن کودک بزرگتر شده است؛ ولی پدربزرگ مثل سابق نیست. او نوهاش را به یاد نمیآورد؛ حتی آن همه قصههایی را که برایش تعریف کرده است! شارلی تمام سعی خود را میکند تا پدربزرگ به یاد بیاورد و... .