بلیت‌های شهربازی

توجه: استفاده از نماد و Qr-code در کنار هم الزامی است.

-دریافت نماد  -دریافت QRcode
معرفی کتاب: 
این داستان درباره بخشش و مهربانی است و براساس حدیثی از امام رضا(ع) که در انتهای کتاب آمده، روایت شده است. پانیذ دختر کوچکی است که همراه با خانواده‌اش به شهربازی آمده بود. پانیذ دوست نداشت بازی را تمام کند دلش می‌خواست تا آخرین بلیت شهربازی را مصرف کند اما پدر و مادرش به او گفته بودند که دیگر بازی بس است! برای پانیذ سوال بود که چرا مادر و پدرش نگذاشتند او تا آخرین بلیت را مصرف کند! زمانی که وارد رستوران شدند، دو کودک که مشغول فروختن جوراب بودند، سر میز آن‌ها آمدند و پدر و مادر پانیذ، هم از آن دو کودک جوراب خریدند هم باقی بلیت‌ها را به آن‌ها دادند. آن‌جا بود که پانیذ متوجه شد آن بلیت‌ها برای بخشیدن به کودکان نیازمند و بخشش بوده است.
نام مجموعه: 
مجموعه یک قصه، یک حدیث
سال چاپ: 
1401
ناشر: 
مؤلف: 
هاشمی، سید‌سعید
قطع کتاب: 
وزیری
نوع کتاب: 
تربیتی
مجموع صفحات: 
24ص.
شابک: 
9789640231036
دوره و درس: 
پایه: 
دوم
سوم
چهارم
پنجم
ششم
مخاطب: 
دانش‌آموز
تصویرگر: 
بادیه پیما، مهدی
نتیجه داوری کتاب: 
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی: 
درجه 3