Skip to main content

شرشر بارون

معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهارده شعر برای شکرگزاری از خداوند مهربان است. شکرگزاری بابت داشتنِ چشم و دست و پا، برای بارش باران و سیراب کردن گل‎ها و درخت‎ها و برای داشتن باغ سیبی که در بهار پُر از شکوفه می‌شود و... . شایان ذکر است که دو شعر نیز از زبان کرمِ خاکی و لاک‎پشت آمده است که یکی برای بودنش تشکر می‏‌کند و دیگری برای خانه گرم و راحتش. همچنین درختی از آدم‌ها به خدا شکایت می‌‏کند که چرا مراقبش نیستند و درخت گردویی از خدا می‏‌خواهد که باران ببارد تا خشک نشود.

خسته نباشی! جالباسی

معرفی کتاب
این کتاب شامل دوازده شعر درباره وسایل خانه است که کودک از هرکدام از آن‌ها تشکر می‏‌کند. از پُشتی‌ای که همیشه تکیه داده به دیوار و ایستاده است و از مهمان‌ها پذیرایی می‏‌کند، از یخچالی که همیشه برای همه هدیه‎های خوشمزه‎ دارد، از بخاری‌ای که زمستان‌ها، خانه را گرم می‌‏کند، از ماشین لباس‌شویی که برای لباس‌ها مثل دریاست و از جالباسی که مثل درخت مهربانی، برپاست و شاخه‎هایش زیر کلاه و لباس‌ها پنهان شده است!

خدا و ضرب المثل‌ها

معرفی کتاب
ضرب‌المثل‌ها شیرین و خواندنی‌هستند. کتاب حاضر شامل تعداد زیادی ضرب‌المثل است تا مخاطب هم با معنای آن‌ها آشنا شود و هم دانش بیشتری دربارۀ خدا به دست آورد؛ یک کتاب ادبی و دینی.

70 پیامک از پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای است از هفتاد درس اخلاقی از پیامبر بزرگوار که از زبان ایشان روایت می‌شود و در قالب پیامک ارائه‌شده است. متن نوشته‌ها به‌گونه‌ای تنظیم‌شده است که گویا کودکان صدای مهربان پیامبر را از نزدیک می‌شنوند و پیام‌های سازندۀ او را در ظرف زندگی امروزین خود می‌یابند.

من یک حاج‌قاسمم

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری است که در وصف «قاسم سلیمانی» سروده شده است تا کودکان با این سردار شهید آشنا شوند. قاب عکس شهید در خانه است و پدر برای کودکش توضیح می‎دهد که او که بوده و چه کرده است. در بخشی از کتاب، کودک خودش را در لباس قاسم سلیمانی نقاشی می‎‏کند و به جنگ با دشمنان می‏‌رود.

ما می‌تونیم، ما می‌تونیم

معرفی کتاب
کتاب حاضر روایتی ساده برای کودکان است که در قالب شعر بازگو می‏‌شود. غازکوچولو و اردک کوچولو دوستان خوبی هستند که با هم کارهای مختلفی انجام می‏‌دهند. آ‌ن‌ها می‏‌توانند راه بروند، در رودخانه شنا کنند و به آواز قورباغه گوش دهند، آن‌ها می‎توانند با گل و خاک بازی کنند و... . غاز و اردک از انجام همه این کارها لذت می‌‏برند و خوش‌حال هستند.

راکت داستان می‌نویسد

معرفی کتاب
سگِ کوچولو، «راکت»، عاشق کتاب است. او همیشه یا خودش کتاب می‏‌خواند یا معلمش، پرنده طلایی، برایش کتاب می‏‌خواند. راکت حتی بوی کتاب‌ها را هم دوست دارد! او دنبال کلمه‌های جدید است و هرروز چندتایی پیدا می‎کند. پرنده طلایی کلمه‌ها را از درخت آویزان می‌کند تا اینکه درخت پر از کلمه می‏‌شود و روزی راکت تصمیم می‌گیرد با آن کلمه‎ها داستانی بنویسد؛ اما درباره چه بنویسد و موضوع داستانش چه باشد؟

راکت باسواد می‌شود

معرفی کتاب
سگ کوچولو، «راکت»، عاشق بازی بود. او دنبال برگ‌ها می‌دوید و به آواز پرنده‌ها گوش می‎داد و زیر درختش چرت می‎زد تا اینکه روزی صدای پرنده طلایی کوچولو او را از خواب پراند! پرنده می‌خواست معلمِ راکت باشد و چیزهایی به او یاد بدهد؛ اما راکت دوست داشت فقط بازی کند. پرنده کوچک بالای درختی نشست و داستان سگِ بدشانسی به نام «باستر» را خواند. راکت اول عصبانی شد؛ اما کم‌کم از داستان خوشش آمد و... .

تخم‌مرغ خال‌خالی

معرفی کتاب
غاز و اردک یک تخم خیلی بزرگ با خال‌های رنگی پیدا می‎کنند و هرکدام معتقدند که تخم متعلق به خودشان است. اردک می‏‌گوید که اول تخم را دیده و غاز می‌‏گوید که اول لمسش کرده است. بعد از کلی جروبحث و کشمش، سرانجام تصمیم می‌گیرند با هم از تخم بزرگ مراقبت کنند و با هم آن را گرم نگه دارند. آن‌ها ایده‌های خوبی دارند، می‏‌خواهند به جوجه شنا و پرواز یاد بدهند و... سرانجام انگار وقتش رسیده است؛ اما ... .

من این قدم تو اون قدی

معرفی کتاب
پدربزرگ «لُپ‌گلی» به او یک جفت جوراب منگوله‌دار، عیدی داده است و لپ‌گلی خیلی خوش‌حال است. وقتی بهار از راه می‎رسد، بزرگ‌ترها به کوچک‌ترها عیدی می‎دهند. حالا پیشی هم از لُپ‌گلی عیدی می‎خواهد! چون کوچک‌تر از اوست! لپ‌گلی یکی از بندهای منگوله‌دار را به دور گردن پیشی می‌بندد و پیشی هم خوش‌حال می‎شود. گنجشک از پیشی می‎پرسد که چرا این‌قدر خوش‌حال است و... . گنجشک هم از پیشی عیدی می‌‏گیرد و به لانه‌اش می‌رود؛ اما حالا جیرجیرک عیدی می‎خواهد!