بزن بریم با کوسهها شنا کنیم!
معرفی کتاب
«جرونیمو استیلتُن» سردبیر روزنامه معروف و محبوب «ماکاموشی»، جزیره جوندگان جسور، است. او عاشق کارش است؛ ولی تازگی سرش خیلی شلوغ شده است، بدون هیچ تفریح و خوشگذرانی! جرونیمو تصمیم میگیرد به سفری چند روزه برود؛ اما قبل از اینکه وارد بهترین آژانس مسافرتی شهر شود، صدای گوشخراش پسرعمویش را میشنود. او به جرونیمو، سفری را پیشنهاد میکند که... .
نبرد با گربههای راهزن
معرفی کتاب
«جرونیمو استیلتُن» سردبیر پر فروشترین روزنامه جزیره «ماکاموشی» است. او با چاپ دفتر تلفن، به دردسر بزرگی افتاده؛ چون تمام شمارهها اشتباه چاپ شده است. حالا همه موشها جلوی دفتر روزنامه جمع شدهاند و فریاد میکشند: «استیلتُن بیا بیرون!» در این وضعیت اسفناک، پسرعموی جرونیمو او را راضی میکند تا با هم به جستوجوی جزیره نقرهای بروند؛ اما کشتی گربههای راهزن به آنها حمله میکند و... .
ویروس پخشکن خطرناک
معرفی کتاب
«پنلوپه جونز» دختری است که مثل آهنربا، دردسر جذب میکند و به قول خودش، بعضیوقتها ایدههای درخشانِ منحصربهفردش، فاجعه به بار میآورد! او اصلاً نمیخواهد پدرش مجبور شود وقتی یک گلدان پلاستیکی روی سرش است، به جلسه برود، بلکه فقط میخواهد یک کلاه مُخبازکن اختراع کند! او نمیداند که با لباس مبدل و به شکل گربه آبی نمیتواند به کلاس ژیمناستیک برود؛ چون یک ویروسپخشکن خطرناک میشود!
رکوردشکن بیرقیب
معرفی کتاب
ایدههای درخشان «پنلوپه جونز» فقط بعضیوقتها تبدیل به فاجعه میشوند، به همین علت پدرش به او «پنی قشقرق» میگوید. مثلاً شکار کردن خونآشامها ایده منحصربهفردی بود. تازه «کاسمو» میگفت آقای «بنتلی» واقعاً آدم نیست و وانمود میکند که مثل ماست. قضیه مامانبزرگِ «اُوِرال» هم تقصیر خودش بود؛ چون نمیتوانست نیمه پر لیوان را ببیند. پنی فقط میخواهداو را خوشحال کند؛ ولی نمیداند چرا از گریم باحالش خوشش نمیآید!
فاجعهپز زبردست
معرفی کتاب
«پنی قشقرق» لقبی است که پدر «پنلوپه جونز» روی او گذاشته است. پنلوپه قشقرق نیست، فقط به قول مادربزرگش، آهنربای دردسر است. او نمیخواهد در اردوی مدرسه قشقرق به پا کند و هیچ تقصیری ندارد. هنگامیکه تمام تلاشش را میکند تا برای تولد مادرش کیک رویایی بپزد، نمیداند چرا آخرش به فاجعهای تمامعیار تبدیل میشود!
دارکوس، پسر سوسکی
معرفی کتاب
مادر «دارکوس» چند سال پیش از دنیا رفته است. بعد از آن، دارکوس منزوی و گوشهنشین میشود و پدرش، دکتر «کاتل»، زیر فشار اندوه به زانو درمیآید. سرانجام بعد از سالها، روزهای غمگین به پایان میرسد و حالا پدرش دوباره به او لبخند میزند؛ اما ناگهان دکتر کاتل ناپدید میشود! و دارکوس تصمیم میگیرد راز ناپدید شدن پدرش را کشف کند. عموی دارکوس، پرفسور «مکسی میلیان کاتل»، او را به خانه خودش میبرد. یک روز سوسک بزرگی از پاچه همسایه عمومکس بیرون میافتد، سوسکی که حرفهای دارکوس را میفهمد و میخواهد با او دوست شود! آیا ممکن است این ماجرا ربطی به ناپدید شدن پدرش داشته باشد؟
تورفین و مهاجمان خشمگین
معرفی کتاب
سه برادر بزرگ «تورفین» به خانه آمدهاند؛ «ویلفردِ جگر قیمهکن»، «سِوِن کله خُردکن» و «هیگرِ مغزخور». آنها در خانه با هم دعوا میکنند و همهچیز را به هم میریزند و میشکنند. مادر آنها، «فریا»، باید تمام ریخت و پاشها را جمع کند، غذا بپزد، ظرفها را بشوید و حتی درِ خانه را که برای بار ششم در ماه گذشته شکسته است، تعمیر کند؛ اما او بسیار خسته است و احتیاج به استراحت دارد. «تورفین مهربان» میخواهد به مادرش کمک کند؛ ولی نمیداند چگونه این کار را انجام دهد.
چندفرهنگی در نظامهای آموزشی (با رویکرد تطبیقی)
معرفی کتاب
آموزش چند فرهنگی مفهومی است که در آن نتایج آموزش برای همه دانشآموزان دارای ملیت، طبقه، مذهب و گروه اجتماعی مختلف بهبود بخشیده میشود. هدف اساسی آموزش چند فرهنگی دستیابی به عدالت آموزشی است. نویسندگان در ضمن هشت فصل آموزش چند فرهنگی را بررسی کردهاند. تعریف فرهنگ، تنوع فرهنگی، کثرتگرایی و آموزش چند فرهنگی از مباحث چهار بخش ابتدایی است. در چهار بخش انتهایی نیز آموزش چند فرهنگی در نظام آموزشی ایران، آلمان و استرالیا مورد بررسی قرار گرفته است.