ابتدایی

آموزش رفتارهای نیک و پسندیده به کودکان، مهارت‌های اجتماعی را در آن‌ها تقویت می‌کند. کتاب حاضر مجموعه‌ای است از دستورالعمل‌های رفتاری که به تفکیک موضوعی و محل کاربرد تقسیم ‌بندی شده‌اند؛ آداب اجتماعی و قوانین اجتماعی نانوشته‌‌ای که عبارت‌اند از: رفتارهای پسندیده در : برقراری ارتباط، مهمانی، منزل، مکان‌های عمومی، مدرسه و وسایل نقلیه.

هدف از آموزش مهارت مطالعه، آموزش روش‌هایی است که در کوتاه‌ترین زمان، بیشترین بازده یادگیری را برای موفقیت تحصیلی ایجاد کند. نویسنده تلاش کرده است با زبانی ساده و به شیوه‌ای خودآموز به مخاطب بیاموزد قبل از مطالعه با بهره‌گیری از مبانی روان‌شناسی در خود ایجاد انگیزه کند و با تمرکز حواس، روش‌هایی را برای درک و فهم بهتر به کار گیرد و فنونی را برای یادآوری مطالب بیاموزد.

این داستان مربوط به زندگی جیرجیرک‌هاست. جیرجیرک تازه متولد شده‌ای توان جیرجیر کردن ندارد و این موضوع او را نگران کرده است. تلاش او برای آواز خواندن، تلاش برای رسیدن به هدف را به کودکان می‌آموزد.

داستان کتاب حاضر با نگاهی تخیلی به توصیف فصل بهار اختصاص دارد. در این روایت عمو نوروز شخصیتی است که در آخر اسفندماه به دیدار ننه‌سرما می‌رود و او را به خوابی طولانی دعوت می‌کند و آنگاه سرسبزی‌ها و سرزندگی‌های فصل رویش را به ارمغان می‌آورد. توجه به طبیعت و رسیدن به آرامش از نکات مطرح در این داستان است.

در این داستان جغد و دارکوب که در نزدیکی هم و بر روی دو درخت زندگی می‌کنند، با هم مشکل دارند. چون جغد صبح‌ها می‌خوابد و دارکوب صبح‌ها بیدار است و کار می‌کند. تا اینکه با حادثه‌ای که رخ می‌دهد، این دو با هم دوست می‌شوند. رعایت حقوق دیگران و کمک کردن به یکدیگر از نکات مطرح در این داستان است.

وقایع این داستان در جنگل رخ می‌دهد. حیواناتی که دوستانه در کنار هم زندگی می‌کنند، با گرگ‌های بدجنسی روبه‌رو می‌شوند که بچه‌های آن‌ها را شکار می‌کنند. کلاغ پیر و دانا به‌دنبال راه‌حلی است تا حیوانات جنگل را از شّر این دشمنان بی‌انصاف نجات دهد.

در این داستان روایی ــــ تخیلی کودکان با پرنده‌ای به نام توکا آشنا می‌شوند که در باغی بزرگ زندگی می‌کند. در طی این داستان از هویت‌بخشی به انسان‌ها سخن به میان می‌آید و از تغییر عقاید برخی از آدم‌ها به‌علت منافعشان انتقاد می‌شود. در پایان نیز به این نکته اشاره می‌شود که مطالعه انسان را به اعماق تفکر فرو می‌برد.

این داستان روایتگر یکی از فضیلت‌های اخلاقی، یعنی خوش خلق بودن است. روایت بخشش و تقسیم کردن شادی‌ها و داشته‌هاست. همچنین کودکان با زندگی پینه‌دوز‌ها آشنا می‌شوند. پینه‌دوزهایی که کارشان خوردن شته‌ها از روی برگ درخت‌هاست.

در روایتی مصور کودکان با ابزارهای مورد نیاز برای تعمیر وسایل مختلف آشنا می‌شوند. شباهت این ابزارها به عملکرد بدن انسان تشریح شده و کودکان به سبب این مطالعه متوجه می‌شوند که می‌توانند با شناخت توانمندی‌های خود، کارهای زیادی را انجام دهند.

وقتی اتفاقات ساده در قالب قصه تعریف می‌شوند، ممکن است تفکر برانگیز باشند. در کتاب حاضر، نویسنده قصه را با ماجرای غنچه‌ای شروع می‌کند که هیچ کس آن را نمی‌بیند. این غنچه به مرور زمان دچار تغییر می‌شود، تولید مثل می‌کند و نهالی کوچک از آن پدید می‌آید. در واقع، داستان به نحوی ماجرای رشد و نمو و نیز تبدیل دانه به درخت را در قالب قصه بیان می‌کند.