Skip to main content

کیکاووس، پادشاه کوران

معرفی کتاب
«کیکاووس‌شاه» آرزو دارد کار بزرگی انجام دهد تا مردم از او به نیکی یاد کنند. او درباره این موضوع مدت‌ها می‌اندیشد و سرانجام تصمیم می‌گیرد به سوی مازندران لشکرکشی کند و با دیوان بجنگد. بزرگان او را از این کار منع می‎کنند؛ چون معتقدند که این راهِ بسیار دور و درازی است که پر از حیوانات درنده است و دیوان مازندران بسیار خشمگین‌تر از سپاه تورانیان هستند؛ پهلوانان، از جمله «توس»، «گودرز» و «گیو» تصمیم می‌گیرند زال را خبر کنند تا شاید او بتواند شاه را از این کار باز دارد؛ اما کیکاووس با جنگجویانی برگزیده راهی آن سرزمین می‌شود.

رزم رستم و اسفندیار و چند قصه دیگر از شاهنامه

معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد سوم از مجموعه کتاب‌های «بهترین قصه‌های شاهنامه» است. در این قسمت، داستان‌هایی درباره «سیاوش»، فرزند کیکاووس، به دنیا آمدن «کیخسرو»، فرزند سیاوش، انتقام گرفتن رستم از افراسیاب برای کشتن سیاوش، پادشاهی کیخسرو و... آمده است. کتاب با داستان سیاوش شروع می‌شود. او نیک‌سرشت و خوب‌چهر است و از کودکی در زابلستان، نزد رستم جنگاوری و آداب سخنوری می‌آموزد. «سودابه»، نامادری سیاوش به او دل می‌بازد؛ ولی سیاوش دست رد به سینه او می‌زند و همین امر باعث می‌شود که سودابه درصدد انتقام برآید و به این ترتیب سیاوش از میان آتش عبور می‌کند تا بی‌گناهی خویش را ثابت کند. کشته شدن «رستم» به دست «شغاد» آخرین داستان این کتاب است.

هفت‌خوان رستم و چند قصه دیگر از شاهنامه

معرفی کتاب
این کتاب جلد دوم از مجموعه کتاب‌های «بهترین قصه‌های شاهنامه» است. داستان‌های این جلد درباره «رستم دستان» است. به دنیا آمدن رستم، انتخاب «رخش» (اسب رستم)، جنگ رستم و «افراسیاب» و هفت‌خوان رستم از جمله این داستان‌هاست. در خوان اول، رخش، شیری را که به آن‌ها حمله کرده است، از پای درمی‌آورد، در حالی که رستم در خواب است. در خوان دوم، رستم به بیابان خشک و بی‌آب و علفی می‌رسد و از تشنگی بیهوش می‌شود و در خوان سوم... . این داستان‌ها با رزم رستم و سهراب و کشته شدن سهراب به دست رستم به پایان می‌رسد.

ضحاک و کاوه آهنگر و چند قصه دیگر از شاهنامه

معرفی کتاب
این کتاب اولین جلد از مجموعه کتاب‌های سه جلدی «بهترین قصه‌های شاهنامه» است. در این جلد، داستان «کیومرث» که اولین پادشاه جهان است، پیدایش آتش، جشن نوروز و داستان ضحاک روایت شده است. همچنین داستان «کاوه آهنگر»، سرنوشت ضحاک و سه پسر فریدون که «سلم» و «تور» و «ایرج» نام دارند، آورده می‌شود. این کتاب با داستان دلدادگی زال به رودابه و پیوند آن‌ها به پایان می‌رسد.

رستم سپهسالار سپاهیان

معرفی کتاب
«زال» «رستم» را جانشین خود و سپهسالار سپاهیان معرفی می‌کند. مردم که از حمله تورانیان بیمناک هستند، با اطمینان از اینکه دیگر افراسیاب نمی‌تواند خطری برای آن‌ها باشد، به شادی و پایکوپی مشغول می‌شوند. اکنون رستم باید اسبی ورزیده داشته باشد تا هیکل کوه‌وار او را تاب بیاورد؛ اما هیچ اسبی نمی‌تواند به رستم سواری دهد و کمر همه آن‌ها زیر سنگینی او خم می‌شود تا اینکه چشمِ رستم به «رخش» می‌افتد. رخش کُره‌ای است که با مادرش به میدان می‌آید؛ اسبی سپید با یالی زرین.

رستم دستان

معرفی کتاب
«رستم» راهزن کوهستان‌های سیستان، «کوتوال»، را شکست می‌دهد؛ سپس به سوی گرگساران روانه می‌شود تا پدربزرگش، «سام»، را ببیند. سام با دیدن رستم نه به جنگ می‌اندیشد، نه به «نوذرشاه» و نه به تورانیان، ولی جهانِ شادِ سام با آمدن پیکی از سوی نوذرشاه آشفته می‌شود. پادشاه از او خواسته است که هر چه سریع‌تر به سویش بشتابد؛ چراکه تاج و تختش در خطر است!

رستم و سپند‌دژ

معرفی کتاب
«رستم» هنوز به دنیا نیامده بود؛ اما مردم، رستم داستان‌ها را صدا می‌کردند تا بیاید و آنان را از چنگ «کوتوال» و سپاهیانش رها کند. پهلوان «نریمان» در جنگ با «کوتوالِ» راهزن کشته شد. پس از آن «سام» نیز به جنگ کوتوال رفت؛ اما شکست‌خورده بازگشت. هنگامی که رستم با تدبیر سیمرغ به دنیا آمد، همچون کودکی یک ساله بود. به چهره چون خورشید، به قد چون سرو، به بازو چون شیر، به چشم چون آهو و به آوا چون پلنگ بود. رستم نوجوانی بیش نبود که فیل سپید را کشت و آن هنگام که کاروان دزدزده، آشفته و پریشان وارد شهر شد، تصمیم گرفت به جنگ با کوتوال برود و سوگند خورد که جسد او را با خود بیاورد.

زال و رودابه

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتاب‌های «رمان‌های شاهنامه» است و در این قسمت، داستان عشق «زال» و «رودابه» روایت می‌شود. «سام» پدر «زال» از آنچه با پسرش کرده، سخت پشیمان است و در جشن باشکوهی او را جانشین خود معرفی می‌کند. با سخنانی که سام و «منوچهرشاه» از «مهراب کابلی» و تبار ضحاک گفته‌اند، نخستین شهری که زال می‌خواهد ببیند، کابل است. بنابراین، به آن سو حرکت می‌کند. زال همواره شنیده است که فرمانروای کابل از تبار ضحاک است و ضحاکیان کینه منوچهرشاه را به دل دارند؛ اما زال سخت به دختر مهراب، «رودابه»، دل می‌بندد و از آن طرف «رودابه» عاشق زال می‌شود؛ اما این پیوند امکان ندارد؛ چراکه زال از تبار پهلوانان است و رودابه از تبار ضحاکیان و چگونه می‌شود که سیاهی به روشنایی مهر ورزد؟

زال و سیمرغ

معرفی کتاب
«اهورامزدا» پس از هفت سال، «سام یل» را به آرزویش می‌رساند و سام صاحب فرزندی می‌شود. خبر به سام می‌رسد که هفت شبانه‌روز است برای نیایش به کوهستان رفته است. او شتابان می‌آید و به دیدار همسرش، «مشیانه» می‌رود؛ اما آنچه می‌بیند، باور نمی‌کند. نوزاد چهره‌ای سرخ و مویی سپید دارد. سام پریشان و آشفته علت را از مشیانه جویا می‌شود و می‌گوید تو چه هستی که چنین فرزندی به دنیا آورده‌ای؟ و... سپس تصمیم می‌گیرد نوزاد را به کوهستان ببرد و رها کند.

فریدون، شاه جنگ

معرفی کتاب
«فریدون شاه»، پادشاه هفت سرزمین، باید یکی از پسرانش، یعنی «سلم» و «تور» و «ایرج» را به جانشینی خود برگزیند. بر اساس آیین پادشاهان، فرزند بزرگ‎ترباید جانشین شود؛ اما سلم همیشه به دنبال خوشگذارنی است و تور در پی جنگ، اما ایرج می‎اندیشد که چگونه مردم جهان شاد باشند و فریدون نمی‎داند کدام‌یک را به جانشینی انتخاب کند. سرانجام تصمیم می‌گیرد، هفت سرزمین را بین سه پسرش تقسیم کند. او پادشاهی روم را به سلم، توران زمین را به تور و پادشاهی ایران را به ایرج می‌دهد؛ اما سلم و تور از این تصمیم خشنود نیستند.