Skip to main content

پیمان صلح

معرفی کتاب
به «کیکاووس‌شاه» خبر می‎رسد که «افراسیاب» با سپاهیانش به سوی ایران می‌آید. پادشاه سپاهی با سپهسالاری «رستم دستان» و فرماندهی «سیاووش» به سوی سرزمین توران می‌فرستد. خبر سپاهیان ایران به افراسیاب می‌رسد و در خواب می‌بیند که سپاه ایران، درفش او را سرنگون می‌کنند. او خواهان صلح است و پیشنهاد می‌کند که مرز دو کشور رود جیحون باشد. سپاه ایران با رضایت صلح را می‌پذیرند و رستم با پیمان‌نامه بازمی‌گردد؛ اما کیکاووس در اندیشه جنگ است و از سیاووش می‌خواهد که پیمان صلح را زیر پا بگذارد و آماده جنگ با افراسیاب شود.

بازوبند سرخ

معرفی کتاب
«سهراب» با مادرش، «تهمینه» و پدربزرگش «اشتاد»، شهریار «سمنگان»، زندگی می‌کند. «افراسیاب»، پادشاه توران، به اشتاد فرمان داده است که سهراب هرگز نباید بداند «رستم» پدرش است. او باید فکر کند که پدرش در جنگ با ایرانیان کشته شده است. همچنین اشتاد باید سهراب را نزد افراسیاب بفرستد. اشتاد و تهمینه نمی‌توانند از فرمان افراسیاب سرپیچی کنند، پس تصمیم می‌گیرند هر دو همراه سهراب راهی کاخ افراسیاب شوند. تهمینه که نمی‌تواند این راز را از فرزندش مخفی کند، بازوبندی که گوهری سرخ دارد، به بازوی سهراب می‌بندد و حقیقت را به او می‌گوید.

کیخسرو دیوانه

معرفی کتاب
«کیخسرو» بعد از مرگ پدرش، «سیاووش»، به دنیا می‌آید و «پیران»، وزیر «افراسیاب»، برای اینکه افراسیاب نوزاد را از بین نبرد، او را به بیابان می‌برد و دست چوپانی می‌سپارد و سفارش می‌کند که هیچ‌کس باخبر نشود که پیران آن نوزاد را به او سپرده است. سال‌ها می‌گذرد و کیخسرو در دشت و میان گوسفندان بزرگ می‌شود و هنگامی که هفت‌ساله می‌شود، پیران او را نزد افراسیاب می‌برد و به کیخسرو می‌گوید که باید خودش را به دیوانگی بزند؛ چون اگر افراسیاب بداند که او با خرد و تیزهوش است، او را می‌کشد.

دژ جادوان

معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد پنجاه و ششم از مجموعه «داستان‌های شاهنامه» است که به دو زبان فارسی ــ انگلیسی ارائه می‌شود. «کیکاووس»، پادشاه ایران زمین، پیر شده است و می‌خواهد جانشین مناسبی برای خود انتخاب کند؛ اما میان «فریبرز»، پسرش و «کیخسرو»، نوه‌اش (فرزند سیاوش) مردد است. او شرط می‎کند که هر کس بتواند دیوانی را که در کوهستان و در دژ زندگی می‎کنند، اسیر و زندانی کند و نزد او بیاورد، جانشینش خواهد شد. فریبرز و کیخسرو به جنگ با دیوان می‌روند.

آرزوی سیاوش

معرفی کتاب
در جلد پنجاه و سوم از مجموعه «داستان‌های شاهنامه» که به دو زبان فارسی ــ انگلیسی آورده شده، داستان «سیاوش» روایت می‌شود. «افراسیاب»، پادشاه توران زمین، می‌خواهد بداند بزرگ‌ترین آرزوی سیاوش، فرزند «کیکاووس»، چیست. سیاوش اجازه می‌خواهد تا یک شهر بسازد. سیاوش کارش را آغاز می‎کند. او بیابانی را برمی‎گزیند و فرمان می‎دهد رودی را به سوی دشت بیاورند. سیاوش نام رود را جیحون می‌گذارد و پایین رود را سرزمین ایران و بالای آن را توران زمین می‌نامد؛ اما حسادت‌های «گرسیوز»، برادر افراسیاب، به سیاوش، افراسیاب را به او بدگمان می‎کند.

آن دختر پای پنجره

معرفی کتاب
در جلد ۴۵ از مجموعه « داستان‌های شاهنامه» داستان ازدواج «رستم» و «تهمینه»، به دو زبان فارسی ـ انگلیسی بازنویسی شده است. راوی داستان «رخش»، اسب رستم، است. رستم پس از جنگ‌های پی در پی، بسیار خسته است و به شدت احساس تنهایی می‌کند. رخش و رستم به طرف مرزهای «توران‌زمین» حرکت می‌کنند تا اینکه رستم برای استراحت از رخش پیاده می‌شود. رخش در جنگل به راه می‌افتد و از رستم دور می‌شود و شب‌هنگام به خواب می‌رود. او در خواب می‌بیند که در باغ بزرگی، دختری زیبا از پنجره، نام رستم را صدا می‌کند. رخش از خواب بیدار می‌شود و برای پیدا کردن باغ و دختر به راه می‎افتد.

لطیفه‌های طرب‌انگیز

معرفی کتاب
جلد سوم از مجموعه «لطیفه‌های زیرخاکی» دربردارنده حکایت‌هایی از کلیات سعدی است. این حکایت‌ها که عنوان بعضی از آن‌ها از این قرار است: «تو جیب ما را نزن»، «درویش ولخرج»، «کشتی‌گیر نادان» و «راه و رسم گدایی»، نکاتی درباره تربیت صحیح، مشکلات و دغدغه‌های اجتماعی بیان کرده و نیز ارزش‌های اخلاقی را یادآوری می‌کنند. بیشتر حکایت‌ها، به شاهان و وزیران و مدیران طعنه زده است. حکایت «پنبه و پشم» به موضوع جهل و نادانی توجه کرده است.

لطیفه‌های عرفانی: لطیفه‌هایی از تذکرةالاولیا

معرفی کتاب
در این کتاب حکایت‌هایی با اقتباس از «تذکرةالاولیا»ی عطار نیشابوری بازنویسی شده است. «او می‌بیند»، «از آن لحاظ»، «هیچ و پوچ» و «پولدار فقیر» نام بعضی از این حکایت‌هاست. حکایت «حال‌گیری» این نکته را یادآوری می‌کند که مسلمانان در شبیه بودن به بزرگان دین نباید به ظاهر اکتفا کنند. همچنین طنز بودن این حکایت‌ها شادی را برای خواننده به ارمغان می‌آورد و او را با نکات عرفانی آشنا می‌کند.

شاه لیر

معرفی کتاب
داستان این کتاب از مجموعه کتاب‌های «داستان‌های شکسپیر»، روایت سرنوشت پادشاهی مغرور است که فرق مهربانی و چاپلوسی را نمی‎داند و با سبکسری و تندخویی‌هایش خاندان و سلطنت خود را به باد می‌دهد. لیر، شاه انگلستان، سه دختر به نام‌های «گانریل»، «ریگن» و «کوردلیا» دارد. گانریل و ریگن با چاپلوسی، هر کدام یک سوم از سرزمین‎های تحت سلطه پدر را به دست می‌آورند؛ اما کوردلیا با صداقت معصومانه‌ای که دارد، اهل چاپلوسی کردن نیست و همین موضوع باعث ناراحتی پدرش می‌شود.

ژولیوس سزار

معرفی کتاب
داستان این کتاب از مجموعه کتاب‌های «داستان‌های شکسپیر»، درباره توطئه‌ای است که در سال ۴۴ پیش از میلاد، علیه «ژولیوس سزار»، دیکتاتور رومی، صورت می‌گیرد که به قتل او و شکست توطئه‌گران در نبرد «فیلیپی» منجر می‌شود. «بروتوس» مردی مقید به اخلاقیات و دوست نزدیک ژولیوس سزار است که قصد دارد با کشتن سزار از آزادی رومیان دفاع کند.