Skip to main content

حاکم و دشتبان

معرفی کتاب
پادشاه با درباریان و غلامان به شکار می‌روند. پادشاه در میان انبوه درختان گوزنی می‌بیند و با سگ‌های شکاری‌اش به دنبال آن می‌رود؛ اما گوزن ناپدید می‌شود و پادشاه همراهانش را گم می‌کند، او بیمار است و تب دارد. در ادامه داستان، دشتبان پادشاه را پیدا کرده و اندک آب و نانی که دارد، تقدیم او می‎کند. با صحبت‌های دشتبان، پادشاه متوجه می‌شود که باید بیشتر به فکر مردم سرزمینش باشد.

الیور تویست

معرفی کتاب
کار زیاد برای بچه ای کوچک مانند"اولیور تویست" خیلی مشکل است. اولیور، پسرک یتیم و فقیر می خواهد زندگی بهتری داشته باشد، اما وقتی از نوانخانه بیرون می آید و به لندن می رود، اوضاع بدتر می شود؛ او به دام گروهی از دزدان و تبهکاران می افتد و مجبور می شود برای یافتن جایگاه واقعی خود در زندگی، به سختی تلاش کند.

پیمان سیاوش

معرفی کتاب
پس از آنکه «کیکاووس‌شاه»، فرزندش، سیاوش، را ناپاک می‌خواند و او را وادار می‌کند که از هفت کوه آتش بگذرد، سیاوش راهی سرزمین توران می‌شود. سپهسالار «پیران» به استقبال او می‌آید و سیاوش را به کاخ افراسیاب می‌برد؛ اما در دل سیاوش غوغایی برپاست. افراسیاب همان است که سال‌ها با ایرانیان جنگیده است و بسیاری از او هراسان هستند. در این سرزمین، چه سرنوشتی در انتظار سیاوش است؟

سیاوش و سرزمین مادری

معرفی کتاب
جلد ۲۹ از مجموعه «رمان‌های شاهنامه»، شامل یازده داستان کوتاه بازنویسی شده از داستان‌های «شاهنامه فردوسی» است. نام بعضی از این داستان‌ها به این قرار است: «تنهایی»، «سرنوشت»، «سرزمین مادری»، «دیدار دیو»، «عروسی» و «تبار اهورایی». در این داستان‌ها روایتی از گریختن «سیاوش» از مکرهای «سودابه»، همسر «کیکاووس‌شاه»، جنگ سیاوش با تورانیان، خواب دیدن سیاوش پیش از آغاز جنگ، آمدن «گرسیوز»، از سوی «افراسیاب» برای صلح با ایرانیان و... بازگو می‌شود.

سیاوش در آتش

معرفی کتاب
در جلد ۲۸ از مجموعه «رمان‌های شاهنامه» دَه داستان به هم پیوسته روایت می‌شود. «نخستین آتش»، «فره ایزدی»، «پیمان»، «دو طاووس» و «گناه» نام بعضی از این داستان‌هاست و قهرمان همه این داستان‌ها «سیاوش» است. مرگ «آفرین‌بانو»، مادر سیاوش، حسادت و خشم «سودابه»، همسر «کیکاووس‌شاه»، به سیاوش و عشق دروغینش به او، نقشه‌های سودابه برای راضی کردن سیاوش به منظور قتل کیکاووس و برپا کردن آتش برای اثبات بی‎گناهی سیاوش، از جمله موضوع‌های این داستان‌هاست.

سیاوش و آفرین

معرفی کتاب
«آفرین»، دختر شهریار «گرازان» و از تبار «گرسیوز»، برادر «افراسیاب»، است. گرازان شنیده که دخترش دل به برده‌ای ایرانی سپرده است و به همین علت قصد جان او را دارد؛ اما همسرش، «تورانداخت» به جای آفرین طعمه شمشیر شوهرش می‌شود و دختر می‌گریزد... . آفرین سر از بارگاه «کیکاووس» درمی‌آورد. کیکاووس او را به قصر می‌برد شاید برایش پسری به دنیا بیاورد تا پس از کیکاووس، ایران‌زمین بدون پادشاه نماند؛ اما سودابه چه خواهد کرد؟ و آن برده ایرانی که آفرین دل به او سپرده است، کیست؟

رستم و سهراب

معرفی کتاب
بیش از پانزده سال است که ایران و توران در صلح به سر می‌برند؛ اما حالا خبر رسیده که «سهراب» به ایران‌زمین آمده و دژ «سپید» را تصرف کرده است. «کیکاووس‌شاه» خوشحال است که اکنون آغازگر جنگ، تورانیان و «افراسیاب» هستند. او آرزو دارد که مانند جمشید و فریدون پادشاهی باشد که همه او را به نیکی یاد کنند و چاره کار را فقط در جنگ می‌بیند. او به دنبال «رستم» می‌فرستد و فرمان می‌دهد که هرچه سریع‌تر خودش را به او برساند!

سهراب و گردآفرید

معرفی کتاب
اکنون «سهراب» پانزده سال دارد. «تهمینه» در تمام این سال‌ها رازدار بوده است و هرگز به سهراب نگفته که پدرش کیست، چراکه از افراسیاب بیمناک است که مبادا سهراب را از بین ببرد؛ اما حالا سهراب حقیقت را می‌داند و... . سهراب تصمیم گرفته است به ایران‌زمین لشکرکشی کند تا به این بهانه پدرش را ببیند، پدری که هرگز ندیده و نمی‌شناسد. از آن سو، افراسیاب نیز این راز را می‎داند و نمی‌خواهد که پدر و پسر یکدیگر را بشناسند. به همین دلیل، دو نفر از فرماندهان سپاه را نزد سهراب می‌فرستد تا به بهانه جنگیدن در کنار او، مراقب باشند که «رستم» و سهراب به این حقیقت پی نبرند.

سفر به مرکز زمین

معرفی کتاب
رمان درباره پروفسوری آلمانی به نام "اوتو لیدانبراک" است که باور دارد برخی از دالان‌های آتشفشانی، به مرکز زمین راه دارند. به این ترتیب پروفسور با همراهی برادرزاده اش "اکسل" و مردی به نام "هانس" که راهنمای راه آن هاست، به سمت مرکز زمین می‌رود. این گروه سه نفره از دهانه آتشفشانی در ایسلند پایین می‌روند و با حوادث و اتفاقات زیادی روبه رو می‌شوند؛ از جمله مواجهه با حیوانات ماقبل تاریخ و.... راوی اتفاقات رمان، اکسل برادرزاده پروفسور لیدانبراک است.

گلستان

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی سه داستان از «گلستان» است که به زبان ساده و روان برای کودکان نوشته شده است. «نمک غذا»، «حرص و طمع» و «کلاس درس» نام این داستان‌هاست. داستان «نمک غذا» درباره عدل و داد انوشیروان است که به عدالت معروف بوده است. او حتی حاضر نمی‌شود همراهانش مقدار کمی نمک را از مردم روستا بگیرند، بدون اینکه بهای آن را بپردازند.