وقت قارقار
معرفی کتاب
در این کتاب، داستان بچهکلاغی روایت میشود که تازه به مدرسه رفته است. مادرش از مدیر مدرسه میپرسد که در مدرسه چه چیزی به فرزندش میآموزند و معلم پاسخ میدهد: «قارقار!» مادر با تعجب میگوید: «خودش که قارقار کردن بلد است»؛ اما معلم پاسخ جالبی به او میدهد. کودکان با خواندن این کتاب تشویق میشوند به مسائل پیرامونشان بیشتر توجه کنند و درباره نقش و جایگاه صحبت کردن در زندگیشان بیشتر بیندیشند.
هدیه خوشمزه
معرفی کتاب
شخصیت اصلی کتاب، موش کوچک و مهربانی است که تصمیم میگیرد سالِ نو برای مادرش هدیه بخرد. موش کوچولو در همین فکر است که ناگهان چشماش به قارچ بزرگی میافتد و آن را بهترین هدیه برای مادرش میپندارد. اما در بین راه دوستانش را میبیند و مجبور میشود قارچ را با آنها سهیم شود و... . نویسنده در این کتاب، سعی دارد کودکان را با صفات «مهربانی» و «بخشش» آشنا کند.
خمیر تاپتاپ
معرفی کتاب
یک روز «آقای نانوا» گلولهای خمیر را برداشت تا خوب قلقلیاش کند، اما خمیر بازیگوش از توی دستش بیرون پرید و تاپوتاپ توی جوی آب افتاد. نانوا دوید تا خمیر بازیگوش را بگیرد اما خمیر تندوتند میرفت، آقای نانوا خسته شد، اما ناامید نشد و در طول مسیر با پرسش کردن از رود و کوه و...، تلاش کرد تا خمیرش را پیدا کند. شما فکر میکنید آقای نانوا موفق شد؟
کاشکی میشد دریاروهم حموم برد "حیوانات دریا"
معرفی کتاب
در این کتاب با شعرها و تصاویر کودکانه به دوستی با دریا و موجودات زنده دریا و ساحل، اشاره میشود. در این کتاب، شاعر از زبان حیوانات دریا که مشکلاتشان را با خدا در میان میگذارند با کودکان صحبت میکند؛ مشکلاتی مانند: آلودگیهای نفتی، آلودگی زبالهها و مسمومیتهای ناشی از این آلودگی برای حیوانات دریا و... .
معمای غوک سرخ
معرفی کتاب
«داروک»، قورباغۀ درختی برکۀ فانوس، همیشه اخمو بود، انگار با همۀ دنیا قهر است. او هیچ دوستی نداشت، به جز «سمنی»، سمندری سبز با چشمهای درشت. سمنی سعی میکرد به داروک کمک کند تا حالش بهتر شود؛ اما داروک با تروشرویی او را از خود دور میکرد تا اینکه روزی سمنی به داروک گفت فقط یک نفر میتواند به او کمک کند و او کسی نیست جز ماه!