داستان‌های بلند

«هرییت» برعکس همه شاهزاده‌خانم‌های لوسِ قصه‌ها، شاهزاده‌ای شاد و باشور و شوق است که وقتی متوجه می‌شود طلسم شده و قرار است در ۱۲ سالگی انگشتش زیر چرخ همستر رفته و به خواب ابدی برود، نه‌تنها ناراحت نمی‌شود، بلکه با خوشحالی به زندگی‌اش ادامه می‌دهد. داستان این موضوع را یادآوری می‌کند که ما می‌توانیم در مقابل سختی و مصیبت به دنبال راه‌های جدیدی برای زندگی کردن باشیم.

این داستان حال و هوایی مشابه داستان‌های هری‌پاتر دارد. قهرمان داستان دختری به نام سرافیناست که با پدرش زندگی می‌کند. یک شب سرافینا مرد غریبه‌ای را می‌بیند که شنلی سیاه پوشیده است و سعی دارد دختری را بدزدد. سرافینا از گم شدن بچه‌ها خبر دارد و تصمیم می‌گیرد کاری بکند.

مفهوم سلامت و بیماری و تعریف آ‌ن‌ها، آغاز داستانِ ورودِ «حسین» به دبیرستان است. داستان حسین و هم‌کلاسی‌هایش با مفاهیمی درباره خانواده و خانواده مطلوب ادامه پیدا می‌کند، روش‌های خودسازی، برنامه‌ریزی در زندگی و کنترل خشم پایان‌بخش این داستان است.

«سوزی سوانسون» اطلاعاتی دارد که کمتر کودکی در سن و سال او ممکن است داشته باشد. سوزی به تحقیق درباره عروس دریایی می‌پردازد و واقعیت زندگی آن‌ها را نشان می‎دهد. تفکر درباره کائنات و یاد گرفتن از شکست‌های زندگی، مهم‌ترین پیام‌های این داستان است.

کایل کیلی به‌دلیل از بین بردن بوته گل رز محبوب مادرش، برای یک هفته از بیرون رفتن محروم شده است. وقتی کایل متوجه می‌شود که مشهورترین بازی‌ساز جهان برای بازدید از کتابخانه جدید شهرشان، قرار است از چند نفر دعوت کند، تصمیم می‌گیرد که جزو آن چند نفر باشد. مشکل آنجاست که ورود به کتابخانه چندان سخت نیست؛ اما خروج از آن دشوار است.

داستان این کتاب از آنجا آغاز می‌شود که گروهی از قهرمانان داستان‌های کشورهای غربی به رهبری «تن‌تن» ــــ چهره‌ معروف کارتونی ـــ راهی کشورهای شرقی می‌شوند تا با قهرمانان مشرق زمین به رهبری «سندباد» مبارزه کنند. در این روایت سندباد و یارانش پیروز می‌شوند.

فِرِدی پسربچه‌ای است که در کلاس اول درس می‌خواند، او بازیگوش و دوست‌داشتنی است و ماجراهای بامزه‌ای در محیط خانه و مدرسه برایش رخ می‌دهد. این کتاب ۲۲ جلد است که شش جلد آن در قالب یک کتاب ارائه شده است.

این رمان با تم اصلی عکاسی نوشته شده و مخاطب را درقالب داستان با دنیای این حرفه آشنا می‌کند. داستان چند راوی دارد که از میان آن‌ها می‌توان به عکاسی به نام «حیران» و دختری داستان‌نویس به نام «شهرزاد» اشاره کرد. فضای کلی داستان در شهرهای تهران، کاشان و یزد می‌گذرد. در داستان چند عکاس مشهور ایرانی نیز حضور دارند، مانند نیکول فریدنی و کاوه گلستان.

این داستان حکایت مردی است در آستانه پنجاه سالگی، با عادت‌های یک آدم مجرد. او با رویدادهایی در خانه خود روبه‌رو می‌شود،طوری که ناگهان تمام زندگی‌اش را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این رمان بر اساس داستانی واقعی شکل گرفته است.

«بونس» و «بوگیز» و «بین» سه کشاورز بدجنس هستند که در پایین روستا زندگی می‌کنند. آقای روباه برای به‌دست آوردن غذا به مزرعه آن‌ها می‌رود و مرغ می‎دزدد. هر سه مزرعه‌دار شاکی هستند و به همین دلیل نقشه‌ای طراحی می‎کنند تا آقای روباره را به دام بیندازند. غافل از اینکه روباه ترفندی بهتر برای رهایی دارد.