Skip to main content

یک دوست با‌حال یخی

معرفی کتاب
«الیوت» پسر مودبی است، به همین دلیل وقتی پدرش پیشنهاد می‌کند به آکواریوم بروند، قبول می‎کند با اینکه فکر می‌کند آنجا شلوغ و پر از سر و صداست. در آکواریوم هیچ‌چیز توجه الیوت را به خود جلب نمی‌کند تا اینکه چشمش به پنگوئن‎ها می‌افتد. چقدر آن‌ها مرتب هستند، انگار لباس رسمی پوشیده‌اند! الیوت کوچک‌ترین پنگوئن را در کوله‌پشتی‌اش می‌گذارد و آن را به خانه می‌برد؛ اما پدرش فکر می‌کند او یک عروسک پنگوئن خریده است. وقتی پدر الیوت متوجه پنگوئن واقعی بشود، چه عکس‎العملی نشان می‎دهد؟

سلطان آسمان‌ها

معرفی کتاب
این داستان درباره جشن «بَسِنت» در پاکستان است، جشن سالانه بادبادک‌ها. پسرکی که نمی‌تواند راه برود، در روز جشن، بهترین بادبادکی را که تا به حال درست کرده است، به آسمان می‌فرستد. او با همین بادبادک کوچک و با ترفندهایی که به کار می‎برد، نخ تمام بادبادک‌ها را پاره می‌کند، باعث سقوط آن‌ها شده و پیروز می‌شود. همچنین می‌تواند تمام بادبادک‌های سرنگون شده را یک جا جمع کند. در پایان روز، او به دخترکی که خود باعث سقوط بادبادکش شده است، بادبادک زیبایی هدیه می‌دهد.

فندقی و کاربزرگ

معرفی کتاب
«فندقی» پسرکوچولویی که با مادربزرگش زندگی می‎کرد، می‎خواست یک کار بزرگ انجام دهد. مادربزرگ از او خواست تا به جوجه‌ها غذا بدهد؛ اما فندقی می‎خواست کار بزرگی بکند... . او به درخت سیبی که هیچ میوه‌ای نداشت، آب داد، پای خرگوشی را از تله بیرون آورد، بچه‌های آبادی را آشتی داد و...؛ اما وقتی به خانه بازگشت، غمگین بود. او فکر می‌کرد کار بزرگی نکرده است. هنگامی‌که برای مادربزرگش درباره کارهایی که کرده بود، گفت، مادربزرگ... .

قدم یازدهم

معرفی کتاب
بچه‌شیر در قفسی در باغ وحش به دنیا آمد. او هر روز با مادرش بازی می‏‌کرد و از اول قفس تا آخر آن را که فقط دَه قدم بود، می‎رفت و برمی‌‏گشت.او یاد گرفته بود که دَه قدم بیشتر نرود؛ چراکه سرش به میله‎های قفس می‏‌خورد و درد می‏‌گرفت. روزی که درِ قفس باز مانده بود، شیرکوچولو از لای در بیرون رفت و بعد از ده قدم، زیر بوته گل یاس نشست. او نمی‎دانست اگر قدم یازدهم را بردارد، می‎فهمد که دنیا خیلی بزرگ‎تر از قفس اوست. نگهبان‌ها همه‌جا را گشتند و سرانجام... .

قندیل کوچک

معرفی کتاب
امیر شهر از دنیا می‌‏رود و تنها بازمانده‌اش، دختر کوچکش است که نمی‎تواند به جای پدر بنشیند. امیر در وصیت‎نامه‎اش از دخترش خواسته است که خورشید را به قصر بیاورد تا بتواند جانشین او باشد، وگرنه تمام عمرش را باید در صندوق دربسته‌ای بگذراند! دخترک همراه دانشمند پیر قصر به بالای کوه می‌‏رود؛ اما خورشید بسیار دور است و دست هیچ انسانی به آن نمی‏‌رسد. دخترک غمگین است و نمی‎داند چه کند تا اینکه در اتاقش نامه‎ای پیدا می‌‏کند. در نامه نوشته بود: «تو نمی‎توانی خورشید را در اتاق دربسته‎ای پیدا کنی». دخترک... .

ساداکو و هزار درنای کاغذی

معرفی کتاب
سال‌ها پیش، وقتی «ساداکو»، فقط دو سال داشت، امریکا بمب اتم را روی شهر او، «هیروشیما»، انداخت. بعد از گذشت نُه سال از آن واقعه، هنوز بسیاری از مردم شهر بر اثر بیماری «لوکمی» یا سرطان خون جان می‎دادند! دَه سال بعد، ساداکوی دوازده ساله، بر اثر تشعشات اتمی، به سرطان خون مبتلا شد و از دنیا رفت. این کتاب داستان زندگی اوست.

توپ پشمی جادویی

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره دوستی، بخشش و مهربانی است. روزی توپ پشمی بزرگی خیلی آرام آمد و روی تیغ‌های جوجه‌تیغی نشست و... . عنکبوت به جوجه‌تیغی بافتن را یاد داد و جوجه‎تیغی برای موش یک ژاکت بافت؛ ولی ژاکت به پنیر توپی بزرگ تبدیل شد! موش‌کوچولو پنیر را از هرچیزی بیشتر دوست داشت. جوجه‎تیغی برای قورباغه دستکش بافت؛ ولی دستکش‌ها به آینه تبدیل شدند، چیزی که قورباغه آرزویش را داشت! جوجه‌تیغی برای خرسی، هزارپا و حلزون هم چیزهایی بافت؛ ولی هرکدام به چیزی تبدیل شدند که آن‌ها آرزویش را داشتند. روزی خرچنگ به خانه جوجه تیغی آمد و خواست برایش طناب بلند و محکمی ببافد تا بتواند نهنگی را که در ساحل گیر افتاده بود، نجات دهد؛ اما از توپ پشمی فقط یک تکه خیلی کوچک باقی مانده بود و... .

لوئیزا‌!! خواهش می‌کنم

معرفی کتاب
لوئیز حاضر نیست برادر بزرگش، «جک»، را تنها بگذارد. جک برای دور کردن او همه کار می‏‌کند؛ اما نمی‎شود در برابر لوئیز مقاومت کرد. او مصمم است تا جایی که می‏‌تواند کنار برادرش بماند. هنگامی‌که جک با ناامیدی آرزو می‏‌کند ای کاش لوئیز یک سگ بود، ناگهان با منظره وحشتناکی روبه‎رو می‎شود. به نظر می‌‏رسد لوئیز رفته و یک سگ کوچولو جای او را گرفته است! اما این چطور ممکن است؟

عکس فوری

معرفی کتاب
مجموعه پنج‌جلدی «حکایت‌های کمال»، دربردارنده داستان‌های کوتاهی است که وقایع آن در دهه چهل اتفاق می‏‌افتد. این قصه‌ها یادآور دوران نوجوانی و خاطرات زندگی «محمد میرکیانی» در تهران قدیم است و نوجوانان را با سبک زندگی آن دوره آشنا می‌‏کند. در جلد پنجم از این مجموعه، سی داستان ارائه شده است. در داستان «عکس فوری»، «کمال» باید برای پرونده مدرسه‎اش عکس ببرد. او همراه پدرش به چهارراه مولوی می‎رود تا عکس فوری بیندازد؛ اما در راه بر اثر حادثه‌ای سرش می‏‌شکند. او مجبور می‎شود با سر شکسته عکس بگیرد و... .

شهر فرنگی

معرفی کتاب
مجموعه پنج‌جلدی «حکایت‌های کمال»، دربردارنده داستان‎های کوتاهی است که وقایع آن در دهه چهل اتفاق افتاده است. این قصه‌ها یادآور نوجوانی و خاطرات زندگی «محمد میرکیانی» در تهران قدیم است که نوجوانان را با سبک زندگی آن دوره آشنا می‏‌کند.در جلد چهارم از«حکایت‌های کمال»سی داستان ارائه شده است. در داستان «شهر فرنگی»، چندروزی است که عمو شهر فرنگی به محله کمال آمده است و کمال دلش می‏‌خواهد به تماشای شهر فرنگی برود. او از مادرش پول می‏‌گیرد و به آرزویش می‎رسد؛ اما... .