سر من لانه گنجشکهاست
معرفی کتاب
داستان این کتاب کودکان را با دلایل تعامل انسان با طبیعت آشنا میکند. داستان از زبان یک کودک روایت میشود. این روایت، داستان پدربزرگی است که به دلیل مستأجرهای متفاوتی که دارد، از واگذاری خانه قدیمیاش به بنگاه خودداری میکند. این تصمیم باعث بروز مشکلات مالی در خانواده میشود و در همین نقطه است که روابط عاطفی نوه و پدربزرگ آغاز میشود.
قهرمان جزیره لگوریسه
معرفی کتاب
«امید» زیر تختخوابش سرزمینی عجیب به نام «لگورسیه» را کشف میکند! در تقویم این جزیره هر هفت روز هفته، جشن برگزار میشود! اهالی آن در روز، ۴۸ جشن مختلف برگزار میکنند؛ به گونهای که گاهی برای کارهای دیگر فرصت ندارند و... . حالا امید اجازه رفت و آمد به چنین جزیرهای را پیدا کرده است. وقتی امید برای اولینبار، مردم این جزیره را زیر تختش میبیند، برایش تعریف میکنند که چطور یکبار از دست روباتها فرار کردهاند. آنها میخواهند کسی مراقب جزیره باشد تا روباتها دوباره حمله نکنند و امید میپذیرد که قهرمان آنها شود.
من شیر سیرک نیستم
معرفی کتاب
تولهشیر از شیر بودنش راضی نیست! او دلش میخواهد مثل آدمها راه برود، لباس بپوشد، رو به دوربین لبخند بزند و عکس بیندازد؛ اما... . این داستان بچهشیری است که به واسطه حضور انسان، در باغ وحش دچار چالشهایی در پذیرش هویت خود میشود و به سبب ارتباط با مأموران و بازدیدکنندگان، از خلق و خوی اصلی خود فاصله میگیرد. هدف از ارائه این داستان، طرح یکی از مهمترین موضوعات مهارتهای رفتاری و اجتماعی، «شناخت هویت فردی و خودآگاهی» است.
مامانم گم شده!
معرفی کتاب
«کریتر» با مادر و خواهر و برادرش به مرکز خرید میرود. آنجا آنقدر شلوغ است که کریتر نمیتواند جلوی چشمش را ببیند. برای همین مادرش از او میخواهد تا از کنارش تکان نخورد. وسط شلوغی کریتر متوجه میشود که بند کفشش باز شده است. او خم میشود تا آن را ببندد؛ اما وقتی بلند میشود، خبری از مادرش نیست! او درحالیکه مادرش را گم کرده است، با شجاعت به مغازه اسباب بازی فروشی میرود و از خانم فروشنده کمک میخواهد.
حالا دیگه وقت خوابه!
معرفی کتاب
«کرتیر» همهکاره است! او میتواند مانند یک کابوی، با طناب گاوها را بگیرد؛ اما پدرش میگوید وقت خواب است! کرتیر مانند یک فرمانده میتواند با تانک، جلوی ارتش دشمن را بگیرد؛ اما پدر میگوید وقت حمام کردن فرمانده است! کرتیر میتواند مانند یک فضانورد به کره ماه برود و با تفنگ لیزریاش، آدمآهنی را دستگیر کند؛ اما پدرش میگوید، آدمآهنی بزرگ، فضانورد را دستگیر کرده و میخواهد او را به وان حمام بیندازد!... . کرتیر نمیخواهد بخوابد و... .
آلبوم عکسهای گاندو تپله
معرفی کتاب
«گاندو تپله» یک تمساح پوزهکوتاه سیستان و بلوچستانی است که کنار رودخانه «باهوکلات» زندگی میکند. او صاحب دوربین عکاسی شده است. گاندو دوربین را برمیدارد و داخل رودخانه و خشکی عکسهایی میگیرد و درباره هریک از آنها توضیحاتی میدهد. عکس او، زمانیکه از آب خارج شده است، رویاروییاش با شکارچی دروغگو، داخل کامیون هندوانه، در زیستگاه هوبره و... .است.
نازکردن بچهغول
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره مهارتهای زندگی و همدلی در کودکان است. وقتی «مینو»، دوستِ دخترک، میخواهد با مرغ مینای او حرف بزند و دخترک اجازه نمیدهد، غوغول سروکلهاش پیدا میشود و او را قورت میدهد! صبح روز بعد، دخترک با عطسه غوغول به بیرون پرت میشود. غوغول بچهغولی را در دست دخترک میگذارد و غیب میشود. با هر کار اشتباهی که دخترک انجام میدهد، بچهغول بزرگتر میشود، مثلاً به دوستش اجازه نمیدهد به بچهغول دست بزند و آن را ناز کند! یا وقتی به بچهغول اجازه نمیدهد با عروسکش بازی کند! دخترک بچهغول را که حالا خیلی بزرگ شده است، با خود به مدرسه میبرد و... .
عروس دریایی خوشمزه لعنتی
معرفی کتاب
این کتاب تصویری درباره حفاظت از محیط زیست و آلودگی آبهاست. پسرک به دریا میرود تا ماهی بزرگ بگیرد و در اعماق آبها لاکپشت به سراغ پلاستیکهایی میرود که فکر میکند عروس دریایی است و میخواهد چندتا از آنها را بخورد! پسرک به جای ماهی، لاکپشت را میگیرد. حالِ لاکپشت خوب نیست و اصلاً غذا نمیخورد. پسرک او را به دامپزشک نشان میدهد و پس از معاینه مشخص میشود در معده لاکپشت، پلاستیک گیر کرده است. لاکپشت جراحی میشود و... . از آن به بعد پسرک به جای ماهی زبالههای دریا را جمع میکند.
این صدای کی بود؟
معرفی کتاب
این کتاب تصویری درباره حفاظت از محیط زیست و تفکیک زبالههاست. دخترک قوطی نوشابهاش را گوشه خیابان که پر از زباله است، پرت میکند که ناگهان صدایی توجهش را جلب میکند. صدایی که از او کمک میخواهد؛ اما دخترک به غیر از زباله چیز دیگری نمیبیند. آقای پاکبان هم در صحنه حضور دارد و مرتب در حال جارو کردن و جمع کردن زبالههاست.صدا از زیر زبالهها میآید! دخترک زبالهها را یکییکی برمیدارد و هرکدام را در سطل مخصوص خودش میاندازد و زیر آن همه زباله... . شایان ذکر است که نیمی از داستان به کمک تصاویر روایت میشود.
بوق نزن، سوت بزن!
معرفی کتاب
دربعدازظهری شلوغ و پرسروصدا، بلبل روی شاخهای مینشیند و آواز میخواند؛ اما صدای خودش را نمیشنود! و بعد ناگهان متوجه سروصدای زیاد اطرافش میشود! او فکر میکند حتماً آوازش گم شده است! بلبل از موتورسوار میخواهد به جای بوق زدن، از سوت استفاده کند و با او به دنبال آوازش بگردد. آنها به فروشنده دورهگرد میرسند. بلبل از فروشنده میخواهد که به جای داد و فریاد، از آهنگی آرام استفاده کند و همراه آنها برود تا آوازش را پیدا کنند. آنها به راننده میرسند و بلبل از او میخواهد به جای این همه بلندگو، از گوشی استفاده کند و راننده هم با آنها همراه میشود تا اینکه... .