Skip to main content

مرغابی کارلینه

معرفی کتاب
«کارلینه» در کلبه‌ای در حاشیه شهر زندگی می‌کند و کارش آشغال جمع کردن است. همه به او کارلینه «آشغال جمع‌کن» می‌گویند؛ اما از وقتی کامیون‌های زباله‌بر، شروع به کار کرده‌اند، دیگر کسی با کارلینه کاری ندارد تا اینکه روزی «امیل» مرغابی‌ایی به او هدیه می‌دهد که لاغر و بیمار است و کارلینه از مرغابی مراقبت می‌کند. روزی متوجه می‌شود دیگر در خانه خوراکی برای خوردن ندارد. در همین لحظه، مرغابی یک تخم می‌گذارد و... .

در تعقیب اسکناس‌های تقلبی

معرفی کتاب
کمیسر «ناگل» ماه‌هاست که شاهد تجارت پول تقلبی در شهر «اشتاین بروک» است. این تجارت هر روز ابعاد بزرگ‌تر و مخوف‌تری به خود می‎گیرد. در تمام این مدت، کمیسر دست به هر اقدامی زده، نافرجام بوده و حتی یک حمله موفق هم نداشته است. او مطمئن است که در میان افراد پلیس، جاسوسی وجود دارد که هربار جاعلان اسکناس را از حمله آن‌ها باخبر می‎کند! حالا کمیسر ناگل فقط یک راه دارد. کمک گرفتن از «ادی ارلیش» و دوستانش، شش خلافکار درجه یک!

خوش‌تیپ‌ترین غول شهر

معرفی کتاب
«جرج» با لباس‌های وصله‌شده و صندل‌های قهوه‌ای، شلخته‌ترین غول شهر است. او نمی‌خواهد شلخته باشد، به همین دلیلِ، به مغازه‌ای می‌رودکه تازه باز شده است و برای خودش پیراهن، شلوار، کمربند، شال‌گردن، جوراب و کفش می‌خرد. حالا او خوش‌تیپ‌ترین غول شهر است. جرج در راه بازگشت به خانه حیوانات مختلفی را می‌بیند که هر کدام مشکلی دارند. او با لباس‌هایش مشکلات آن‌ها را حل می‌کند؛ اما جرج دیگر لباسی به تن ندارد و از سرما می‌لرزد. چه اتفاقی برای او رخ می‌دهد؟

تاریکی

معرفی کتاب
«لازلو» پسربچه‌ای است که در خانه‌ای قدیمی زندگی می‌کند با سقفی که جیرجیر می‌کند، پنجره‌های سرد و شفاف و پلکانی که به زیرزمین می‌رود. تاریکی همه‌جا هست؛ اما بیشتر وقتش را در زیرزمین می‌گذراند. لازلو از تاریکی می‌ترسد و فکر می‌کند اگر به اتاق تاریکی نرود، او هم به اتاقش نمی‌آید؛ اما شبی، تاریکی به اتاق لازلو می‌رود و از او می‌خواهد که همراهش به زیرزمین برود. آیا لازلو خواسته تاریکی را قبول می‌کند؟ در زیرزمین چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

قصه‌های نقلی

معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده سی قصه برای سی شب یک ماه است. «آهوی باهوش»، «آب شیرین و شتر»، «خارپشت تویی»، «اسب سیاه خالدار» و «پلیکان تنبل»، نام برخی از این داستان‎هاست. داستان اول، درباره آهویی است که می‌خواهد برای آب خوردن کنار چشمه برود؛ ولی مار بزرگی آنجاست که همه حیوانات را اذیت می‌کند و... . در داستان دوم، پسر شیرشاه بیمار است و باید از چشمه شیرین آب بخورد. همه حیوانات می‌خواهند این کار را انجام دهند و... . در داستان سوم، «خسرو» توپش را برای خورشیدخانم پرتاب می‌کند؛ اما توپ به زمین و زیر درخت می‌افتد، هنگامی که خسرو می‌خواهد توپش را بردارد... . داستان چهارم، درباره... .

ماجراهای آقای خرمالو(2)

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهار داستان است، به نام‌های «دکتر»، «عروسی»، «پایت را بیاور بالا» و «هواپیما». در داستان اول، آقای دکتر به خانه آقای «خرمالو» آمده است و می‎خواهد در گوشه‌ای ساکت، مطالعه کند؛ اما آقای خرمالو نمی‌گذارد دکتر به کارش برسد و مرتب مزاحم او می‌شود. او به دلایل مختلف از دکتر می‌خواهد که برایش دارو بنویسد. دکتر نه زیر درخت زردآلو، نه در اتاق، نه در زیرزمین و نه حتی در پشت‌بام آرامش ندارد. هنگامی که دکتر بالای دکل برق رفته است تا شاید بتواند کتابش را بخواند، آقای خرمالو و به دنبالش از دکل بالا می‌رود و... .

ماجراهای آقای خرمالو

معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده چهار داستان است، به نام‌های «خُر و پُف»، «آمپول»، «فروشگاه» و «خرابی». داستان اول درباره آقای «گلابی» و خُر و پُف‌های شبانه اوست. آقای «خرمالو» نمی‌تواند با این سر و صدا بخوابد و سعی می‌کند به هر ترتیبی که شده است، این صداها را از بین ببرد. او زیر سر آقای گلابی را تنظیم می‌کند، او را در وان حمام می‎گذارد، او را بیرون از خانه می‌برد و حتی پشت اسب سوار می‎کند؛ ولی هیچ‌کدام از این راه‌ها نتیجه‌ای ندارد تا اینکه سرانجام... .

سفید بود، سفید تنها بود

معرفی کتاب
رنگ سفید زیباست؛ اما دلش گرفته است، او تنهای تنهاست. روزی فریاد می‌زند و شکایت می‎کند که چرا هیچ‌کس نیست که او را از تنهایی نجات دهد. ناگهان صدایی می‌شنود. صدای قرمز و نارنجی! آن‌ها دلشان می‌خواهد با سفید بازی کنند؛ اما سفید باید قسمتی از خودش را به آن‌ها بدهد. سفید قبول می‌کند و ... حالا سفید خوشحال است. او می‌خواهد چند نفر دیگر هم به جمع‌شان اضافه شود؛ اما باز باید بخشی از خودش را بدهد. سفید می‌پذیرد و زرد و سبز هم می‌آیند... این کار آنقدر ادامه پیدا می‎کند تا دیگر چیزی از سفید باقی نمی‌ماند و... .

موش و گربه و باقی دوستانا

معرفی کتاب
این کتاب بازنویسی داستان «موش و گربه»، اثر «عبید زاکانی» است. داستان تلفیقی از نظم و نثر است که مسائل اجتماعی را نقد می‌کند. «من (راوی) و «عبید»، نشسته بودیم که باقی دوستانا آمدند و سراسیمه گفتند چرا نشسته‌اید که موش و گربه با هم دعوا می‌کنند! این همه آدم صدها فرسخ راه آمده بودند تا این خبر را بدهند! اما مگر دعوای موش و گربه چیز تازه‌ای است؟ در همین افکار بودم که عبید در کمال تعجب من، شروع به پرسیدن جزئیات دعوا از دوستانا می‌کند و به من تذکر می‌دهد که وجدانی بیدار داشته باشم و اخلاقی حقیقت‌جو!»

شاخه‌ها در باد ریشه‌ها در خاک

معرفی کتاب
دو دانه زیر خاک جای می‌گیرند و بهار سر از خاک درمی‌آورند. دانه‌ها ابتدا به دو نهال کوچک و آرام‌آرام به دو درخت تبدیل می‌شوند. آن‌ها در کنار هم خوش‌حال‌اند و هر روز بزرگ‌تر و شاداب‌تر می‌شوند؛ اما روزی آدم‌ها بین آن دو دیوار می‌کشند؛ چراکه می‌خواهند خانه بسازند. درخت‌ها که از هم جدا شده‌اند، دیگر رشد نمی‌کنند و هر روزشان با اندوه می‌گذرد. سرنوشت آن‌ها چه می‌شود؟ آیا از بین می‎روند؟ یا می‎توانند به زندگی ادامه بدهند؟