Skip to main content

تولد برفی

معرفی کتاب
تولد هشت سالگی دختر ی کوچولو و مهربان است. او برای خودش جشن تولد می‌گیرد و کلی مهمان دعوت می‌کند؛ اما آن روز برف شدیدی می‌آید و هیچ‌کدام از مهمان‌ها نمی‌توانند به تولد بیایند. دختر کوچولو غمگین است تا اینکه مادربزرگ و پدربزرگش به خانه آن‌ها می‌آیند. او بسیار خوش‌حال است که روز تولدش، در کنار خانواده‌اش است.

پاستیل‌های کرمی

معرفی کتاب
دخترکوچولو با دوستش مشغول بازی هستند. مادر، دوست دخترکوچولو را صدا می‌کند و دو پیاله پاستیل کرمی‌شکل به او می‌دهد. دوست دخترک، تند‌تند پاستیل‌هایش را می‌خورد؛ اما دخترک دلش نمی‌آید آن‌ها را بخورد. وقتی بازی تمام می‌شود، دخترک پاستیل‌ها را کنار خودش می‌خواباند و رویشان را با پتو می‌پوشاند. صبح روز بعد، وقتی دخترک بیدار می‌شود، با صحنه بسیار عجیبی روبه‌رو می‌شود.

قصه‌های چهارفصل: زمستانه

معرفی کتاب
جلد چهارم از مجموعه «قصه‌های چهارفصل»، شامل دوازده داستان کوتاه است. داستان‌ها با استفاده از تغییرات روی داده در فصل زمستان، پاره‌ای مباحث اجتماعی و اخلاقی را مطرح می‌کند. داستان «گنجشک برفی» از به دنیا آمدن گنجشکی در برف سخن می‌گوید. داستان «جنگ‌بازی»، درباره پادگانی عجیب و غریب است که سربازهای آن همه بچه هستند. داستان «بازی» نمادی از اهمیت پرچم ایران است و در داستان «کلاغ آوازه‌خوان»، بچه‌کلاغ منتظر فصل زمستان است تا با آمدن آن بزرگ شود.

قصه‌های چهارفصل: پاییزانه

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «قصه‌های چهار فصل» است و چندین داستان کوتاه دارد. «آواز پرنده»، «گولو»، «هپولی»، «وول‌وولی» و «بتاز اسب سفید، بتاز!»، نام برخی از این داستان‌هاست. داستان «وول‌وولی» درباره فاخته‎ای است که در لانه عقابی به دنیا می‌آید و هنگامی که کمی بزرگ می‌شود، نمی‌داند چرا با عقاب که فکر می‌کند مادرش است، این‌قدر فرق می‌کند. در داستان «بتاز اسب سفید، بتار!» اسب سفید و زیبایی به دنبال کره کوچکش می‌گردد؛ اما شکارچی می‌خواهد او را شکار کند.

قصه‌های چهارفصل: تابستانه

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «قصه‌های چهار فصل» است و چندین داستان کوتاه دارد. «باغ دنیا»، «آواز آب»، «بوی گل»، «ماع ماع» و «ماهی‌ها»، نام برخی از این داستان‌هاست. داستان «ماع ماع» درباره دختری به نام «روژین» است که زیر درختی نشسته و غرق کتاب خواندن است که گاو بزرگی سر می‌رسد و کتابش را می‌خورد! در داستان «ماهی‌ها» دختر کوچولویی کنار ساحل عروسکش را گم کرده است و از موج‌های دریا سراغ عروسک را می‎گیرد!

قصه‌های چهارفصل: بهارانه

معرفی کتاب
جلد نخست از مجموعه «قصه‌های چهارفصل»، شامل دوازده داستان کوتاه است. در این داستان‌ها با استعاره از فصل بهار، پاره‌ای از تغییرات محیطی و اصول اخلاقی بیان می‌شود. طلوع خورشید در فصل بهار که نماد مهربانی و تلاش است، شادی کردن، کمک به دیگران، مرگ زمستان و آمدن بهار، تمثیلی از قیامت و آزادی و... از مفاهیم موضوعی داستان‌هاست. «عمونوروز»، «بوی خورشید»، «ننه سرما و عمونوروز»، «کواک کواک» و «دارام و دوروم» نام برخی از این داستان‌هاست.

زنبوری که حرف می‌زد: دنیای شگفت‌انگیز بل و زنبور

معرفی کتاب
«بل» دختری فرانسوی است که اغلب برای تعطیلات به دهکده پدربزرگ و مادربزرگش می‌رود. این‌بار او بسیار مشتاق است؛ چراکه می‌تواند با دوچرخه جدیدش در اطراف دهکده تفریح کند؛ اما هنگامی که سوار بر دوچرخه دور و بر دهکده می‎گردد، زمین می‌خورد و متوجه می‌شود که گم شده است. بل با زنبور سخنگو روبه‌رو می‌شود! آن‌ها با هم همراه می‌شوند و ماجراهای جالبی را به وجود می‌آورند.

عیدت مبارک، تربچه!

معرفی کتاب
چند روز به کریسمس مانده است. «اشتیگ» که مادرش او را تربچه صدا می‌کند، دو آرزو دارد. او دلش یک دوچرخه می‌خواهد و دوست دارد با پدرش آشنا شود؛ ولی مادرش پول کافی برای خرید دوچرخه ندارد و نمی‌خواهد اشتیگ با پدرش آشنا شود. در دهکده مرد مکانیکی به نام «کارل» هست و مردم شایعه کرده‌اند که می‌تواند مرغ‌ها را به خواب مصنوعی ببرد. اگر این‌طور باشد، پس شاید بتواند مادرها را هم به خواب مصنوعی ببرد و... .

زاک خیرخواه

معرفی کتاب
«هانا» خواهر «زاک»، تصمیم گرفته است در طول روز، چند کار خوب انجام بدهد. زاک هم دوست دارد مانند هانا این کار را انجام دهد؛ اما هر بار مشکلی به وجود می‌آید. زاک برای شروع، بشقابی شیرینی‌ برای دوستش، «احمد» می‌برد؛ اما آن‌قدر سریع راه می‌رود که تعادلش را از دست می‌دهد... و شیرینی‌ها روی زمین پخش می‌شوند. زاک خیلی ناراحت است؛ ولی مادرش او را با بیان یک حقیقت دینی، خوش‌حال می‌کند.

جودی و فهرست آرزوها

معرفی کتاب
این کتاب جلد دوازدهم از مجموعه «جودی دمدمی و دوستان» است. «جودی» در کیف مادربزرگ، دنبال کارت‌های مخصوص ماهیگیری می‌گردد که تکه‌ای کاغذ پیدا می‎کند. روی آن کاغذ نوشته شده است: «فهرست پیمانه‌ای»! جودی ملکه نوشتن فهرست است، او فهرستی از لقب‌هایی که به برادرش داده است و فهرستی از هدایای مورد علاقه‌اش دارد؛ اما فهرست پیمانه‌ای با آن‌ها فرق دارد؛ چراکه در آن کارهای عجیب و غریبی نوشته شده است؛ مثلاً سوار فیل شوم، توی یک قلعه بخوابم و... . جودی سراغ مادربزرگ می‌رود تا از موضوع این فهرست سر دربیاورد.