Skip to main content

پنگوئن غرغرو

معرفی کتاب
این داستان پنگوئنی است که از همه‌چیز ایراد می‌گیرد و هیچ‌چیز به نظر ش خوب و قشنگ نیست. پنگوئن از اینکه هوا سرد است، از اینکه نمی‌تواند پرواز کند، از اینکه آب دریا شور است و... حتی راه رفتن خودش هم شکایت می‌کند تا اینکه شیرماهی از چیزهایی می‌گوید که پنگوئن دارد؛ ولی تا به حال به آن‌ها توجه نکرده است. پنگوئن به حرف‌های شیرماهی خوب فکر می‌کند و به نتایج تازه‌ای می‌رسد.

پینگ‌پنگ در تله

معرفی کتاب
کمیسر «کلیکر» به معمای دشواری برخورده است. «پینگ‌پنگ»، تبهکار پلید و زیرکی است که بوی پلیس را از ده فرسخی تشخیص می‌دهد. کمیسر چطور می‌تواند او را گیر بیندازد؟ او نقشه‌ای کشیده است و می‌خواهد «آدی» و دوستانش را به زندان بفرستد تا شاید بتوانند اعتماد پینگ‌پنگ را جلب کنند؛ اما آیا آن‌ها که حالا شرافتمندانه زندگی می‌کنند، حاضرند این کار را انجام دهند؟

کاپیتان کچاپ

معرفی کتاب
«کاپیتان کچاپ» و افرادش قرار است جواهراتی را که در گاوصندق خانه‎ای است، بدزدند؛ ولی دوستشان «چارلی» که در شکستن گاوصندوق تخصص دارد، دستگیر شده است. کاپیتان کچاپ قصد دارد از «بلکی»، یکی از دوستان «آدی ارلیش»، خلافکار معروف، بخواهد این کار را انجام دهد؛ اما بلکی و دوستانش یک سالی هست که خلاف را کنار گذاشته‌اند. آیا بلکی، یار قسم‌خورده «پارک‌هتل» و دوست صمیمی کمیسر «کلیکر»، با کاپیتان همدست می‌شود؟

عملیات سری کشک

معرفی کتاب
«ادی ارلیش» و دوستانش کارهای خلاف را کنار می‌گذارند و کار آبرومندانه‎ای را شروع می‎کنند. کمیسر «کلیکر» ابتدا به آن‌ها بدگمان است؛ اما حالا با آن‌ها دوست شده است. کمیسر و دوستانش خیلی تصادفی با یک باند سرقت روبه‌رو می‌شوند و خبر جلسه مهم مافیای سرقت ماشین، پای آن‌ها را به عملیات جدیدی باز می‌کند. این بار کمیسر و دوستانش با افرادی کارکشته‌ای طرف هستند که به این سادگی فریب نمی‌خورند.

تله شاه‌ماهی

معرفی کتاب
از وقتی «آدی‌ارلیش» و گروهش، کارهای خلاف را کنار گذاشته‌اند و شغل شرافتمندانه‌ای دارند، کمیسر «کلیکر» با آن‌ها دوست شده است. کمیسر اوایل احتمال می‌داد که نقشه‌ای در کار باشد؛ اما به تدریج به آدی و دوستانش اعتماد کرد. حالا یکی از خلافکارهای قدیمی به نام «شلغم» دوستشان، «تینو» را دزدیده و تهدید کرده است که پلیس نباید دخالت کند، وگرنه... . هیچ ردی از گروگان‌گیرها نیست. آدی و دوستانش کلک شاه‌ماهی را سوار می‌کنند و... .

عملیات ماهیتابه

معرفی کتاب
«آدی ارلیش»، استاد کلاهبرداری، قصد دارد با گروهش از بانک سرقت کند. آن‌ها سه روز تمام تونلی را به طرف بانک حفر می‌کنند و دقیقاً وقتی زیر صندوق بانک می‌رسند، متوجه می‌شوند که پلیس‌ها منتظرشان هستند. آدی و افرادش می‌توانند فرار کنند؛ اما کمیسر «کلیکر»، زبل‌ترین افسر جنایی شهر، به مخفیگاه آنان می‌رود و هشدار می‌دهد که می‌داند چه کسانی قصد سرقت داشته‌اند. آیا کمیسر موفق می‌شود آن‌ها را به دام بیندازد؟

سنگ بکس

معرفی کتاب
«نُری» به مدرسه جادوی دولتی، به نام «دان‌ویدل» می‎رود. همه بچه‌ها جادوی معمولی ندارند، مثل نُری. مدرسه جدید برای حل این مشکل، کلاس دیگری راه می‎اندازد به نام کلاس «وارونه». بَکس یکی از بچه‎های این کلاس، بدون اینکه بخواهد، به تخته‌سنگ تبدیل می‎شود. تبدیلی‌های دیگر وقتی به شکل حیوان درمی‌آیند، ذهن انسانی‎شان نیز کار می‎کند؛ اما بکس این‌طور نیست و هیچ کنترلی ندارد. او چطور می‎تواند این مشکل را حل کند؟

حیوان ترکیبی

معرفی کتاب
فردا روز امتحان ورودی مدرسه «دانا» است. مدرسه دانا که یک مدرسه جادو است، کسی را قبول نمی‌کند، مگر اینکه استعدادهای شگفت‌آوری داشته باشد. «نُری» باید در این امتحان قبول شود؛ چون برادر و خواهرش آنجا درس می‌خوانند و پدرش مدیر آن است. او برای هیچ مدرسه دیگری امتحان نداده است. نُری سعی می‌کند تا خودش را به شکل بچه‌گربه دربیاورد. جادوی او قوی است؛ اما بعضی‌وقت‌ها چَپَکی عمل می‌کند. این‌بار او تبدیل به یک سگ‌گربه می‌شود! آیا نری در امتحان قبول می‌شود؟

وروجک تازه‌وارد

معرفی کتاب
زمانی که «اینگه» به جزیره کوچک «بُرنهُلم» در دانمارک می‌رسد تا با مادربزرگش زندگی کند، نمی‌داند چه توقعی باید داشته باشد. مادربزرگ خشک و جدی است و مردم جزیره عجیب و غریب‌اند. بچه‎ها باید فقط دیده شوند؛ اما صدایشان درنیاید. اهمیتی ندارد که اینگه چه‌قدر برای خوب بودن تلاش می‌کند، باز هم شیطنت راهش را به درون او پیدا می‌کنند. عکس‌العمل مادربزرگ و مردم جزیره در برابر این شیطنت‌ها چیست؟

دختری به نام لاک‌پشت

معرفی کتاب
«لاک‌پشت» نام دختری است که مادرش خدمتکار است. به همین علت، آن‌ها اتاق مجانی دارند؛ اما بچه‌های این خانه‌ها هرگز با دختر خدمتکار رفتاری خوبی ندارند. هنگامی که پسرهای «کارلی» دُم گربه بیچاره لاک‌پشت را آتش می‌زنند، دخترک ساکت نمی‌ماند و ماجرا را برای پدرشان تعریف می‌کند. آقای کارلی درجا مادر لاک‌پشت را اخراج می‌کند. مادر دخترک در خانه دیگری مشغول به کار می‌شود؛ اما لاک‌پشت مجبور است از مادرش جدا شود و به خانه بستگانی برود که تا به حال آن‌ها را ندیده است و... .